صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

نطفه جنبش زنان بسته شده است! / لاله حسین پور

چندی ست که فرشته قاضی، امید معماریان، محبوبه عباسقلی زاده و ... دستگیر شده و در زندان بسر می برند. آیا اول مقاله ای علیه سازمان های غیردولتی زنان درروزنامه جمهوری اسلامی نوشتند و بعد آن ها را دستگیر کردند، یا اول آن ها را دستگیر کرده و بعد آن مقاله توطئه گرانه را نوشتند، تفاوتی ندارد. همیشه اول این را می کنند و بعد آن دیگری را. تصمیم در جاهای دیگر گرفته می شود. آنجا اولویت بندی نمی کنند. تصمیم صراحت دارد، بگیرید و خفه کنید!

تصمیم سال هاست گرفته شده و صریح هم گرفته شده. تصمیم سال هاست که اجراء می شود، اما هر بار مجبورند، یقه بدرند، رگ های گردن را متورم کرده و فریادشان را گوش خراش تر کنند، تا شاید این بار به ثمر بنشیند، صداها را ببرد و خفه کند. آنها تمام هوش و حواس خود را متمرکز کرده و نشانه گیری می کنند. این بار NGOها را نشانه گرفته اند. آن ها نبض های پرضربان جنبش را بخوبی می شناسند و می دانند کدام شریان را باید قطع کنند. آن ها تمام تلاش خود را برای قطع کردن شریان های اصلی جنبش به کار می برند.

آنها بر خلاف نصیحت هایی که نوشین احمدی خراسانی فعال جنبش زنان در مقاله اش می کند و NGOها را مشاور و حامی دولت جا می زند، دقیقا می دانند که "نطفه" را قبل از بسته شدن باید سر به نیست کرد، وگرنه نطفه جنبش زنان همینکه بسته شد، سقط آن دیگر محال است. هرچند آن ها خود نیز می دانند و تجربه، طی این سال ها ثابت کرده است که دیگر آب از سر گذشته است، این مانع هزاران سوراخ دارد و اگر هر گوشه اش را بگیری از گوشه دیگر با شدت بیشتری فوران می کند. این نطفه دیرزمانی ست بسته شده است .

بنا به آمار رسمی، هم اکنون حدود 37000 سازمان غیردولتی در ایران خود را به ثبت رسانده اند. که از این تعداد تنها چندصد تشکل در امور زنان به ثبت رسیده اند و شاید تنها ده ها سازمان غیردولتی زنان به طور جدی به مسائل و مشکلات زنان می پردازند و از این تعداد تنها برخی در عرصه اجتماعی به معنی واقعی فعال هستند. بنابراین بحث بر سر سازمان های غیردولتی و نقش و هویت آن ها نیست، بلکه بحث بر سر زنان و تشکل های آنان است.

اخبار، گزارشات و آمارها در چند سال اخیر نشان دهنده سرنوشت دهشتناکی ست که بر دختران و زنان ما حاکم شده است. آمار خودکشی ها و خودسوزی ها، فرار از خانه، تن فروشی و خرید و فروش زنان، خشونت و تجاوز، اعتیاد، سقط جنین، طلاق و همه و همه حاکی از شرایط تحمل ناپذیر زندگی زنان و دختران وطن ماست. بر این ها می توان لیستی از بی عدالتی و شرایط مردسالارانه ای که در محیط کار، مدرسه، دانشگاه، کوچه و خیابان و خانه ها بر زنان می رود را نیز افزود. تمام این ها زنان ما را بی آینده و عاصی می کند. آن ها را تبدیل به سیل خروشانی می کند که سد جمهوری اسلامی راه فوران آن را بسته است، اما از اینجا و آن جا رسوخ هجوم وار این سیل را می توان دید. و صد البته رژیم جمهوری اسلامی فشا ر سیل را از همه بیشتر و از همه زودتر احساس می کند و می داند که زنان تنها با تشکل و سازمان یابی می توانند این سد را از سر راه بردارند، بنابراین تمام کوشش خود را می کند تا نطفه های هر تشکل و سازمانی را با هر شکل و عنوان نابود کند.

بیانیه سازمان های غیردولتی زنان نیز ضمن اعتراض به دستگیری های اخیر تمام سعی خود را کرده است تا NGO ها را بی خطر جلوه داده و نقش آن ها را در حد انعکاس مسائل زنان به دولت و مشارکت با دولت تخفیف دهد. بیانیه تلاش می کند ثابت کند که این سازمان ها نقشی بجز ارتقاء آگاهی زنان و شناساندن واقعیت ها ندارند و در واقع کبریت بی خطری هستند. غافل از اینکه ترس و وحشت حکومت اسلامی نیز تنها از همین نشر آگاهی و شناخت واقعیت هاست.

نویسندگان بیانیه سازمان های غیردولتی زنان و هم چنین نوشین احمدی خراسانی یک خط را دنبال می کنند. آن ها یا رژیم جمهوری اسلامی را نشناخته اند و هنوز نسبت به آن توهم دارند که قابل قبول نیست. و یا تصور می کنند می توان رژیم جمهوری اسلامی را به وسیله چنین بیانیه ها و مقاله هایی آرام کرد و به این وسیله ابعاد دستگیری ها و سرکوب را تخفیف داد، که این جا نیز خطا می کنند. رژیم جمهوری اسلامی به خوبی می داند که سازمان های غیردولتی چه نقشی و چه هویتی دارند. آن ها می دانند که NGO ها در هیچ کجای دنیا و در ایران نیز نقش توطئه گر ندارند و قصد سرنگونی حکومت را ندارند. آن ها می دانند که این سازمان ها تنها نقش آگاهی دهنده و سازمانگر دارند، می دانند که این ها جاسوس نیستند و تنها مسائل و مشکلات زنان را منعکس می کنند، که این ها تنها خواهان دستیابی به حق و حقوق زنان هستند، تنها دادِ زنان را به گوش مردم و به گوش جهان می رسانند، تنها می خواهند وضعیت دهشتناک زنان را ارتقاء دهند، برای آن ها خانه امن سازمان دهند و تنها با هدف توان مند سازی زنان تلاش می کنند و....و..... .

اما دقیقا همین اهداف هستند که لرزه بر اندام رژیم جمهوری اسلامی می اندازند. زنان و سازمان آن ها، دیگر تعداد معدودی زن نیستند که حاکمیت واهمه ای از آنان نداشته باشد. زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند که به پا خاسته اند و اگر در یک مسیر جاری گردند، موانع را یکی پس از دیگری از سر راه بر خواهند داشت و اولین مانع نیز همانا رژیم جمهوری اسلامی خواهد بود.


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster