صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

طرحي نو‏، كاری سترگ / پوران فرخ‌زاد

به مناسبت انتشار نخستين جلد از فرهنگ گزين‌گويه‌هاي شاعران معاصر

نگاهي به كتاب «اگر عشق عشق باشد...»

(گزين‌گويه‌هاي فروغ فرخ‌زاد)

تحقيق، گردآوري و تدوين: ايليا ديانوش

ناشر: انتشارات مرواريد

از هميشه نو‌آوري را دوست داشته‌ام، به ويژه در زمينه‌ي ادب و هنر، كه شعر شور‌آورترين شاخه‌ي آن به شمار مي‌آيد.

از اين رو به بزرگ‌مردان فرهنگسازي هم چون جلال الدين محمد مولوي كه در دوره‌ي خويش سخن سرايي سنت‌شكن، عصياني و تازه‌انديش بود و خواجه‌ي خجسته‌ي شيرازـ همه‌ي ايران و همه‌ي جهان ـ كه در اوج شوق و شوردستور آرزو كرد تا سقف فلك را شكافته و در جهان طرحي نو در انداز‏د، از صميم قلب عشق ورزيده و دنباله‌دارترين درود را نثار روح درخشان و مانا‌ي‌شان كرده‌ام كه اساس جهان و هستي بر دگر شدن‌هاي دم به دم و نوسازي‌هاي لحظه‌اي است و هيچ ذره‌اي هر چند حقير در اين كيهان پهناور نيست كه به شوق دگرگوني در خود نپيچد تا هر دم نمايي تازه‌تر را از خويش بنمايد، و دگر و دگرتر نشود!

شايد به همين دليل است كه با تمامي گرفتاري‌هاي روزمره ساعتي را پايريزِ تيزنگري در دفتر «اگر عشق عشق باشد ...» اثر پژوهنده‌ي جوان و جويا ـ‌ ايليا ديانوش ـ كردم و فارغ از انبوه كارهاي ناكرده كه پيوسته در محاصره‌ام دارند به اين دفتر پرداختم كه از آن بوي تازگي برمي‌خيزد و در نوع خود كاري نو به شمار مي‌آيد كه تاكنون از سوي ديگر پژوهندگان انجام نگرفته است.

دليل كار نيز روشن و آشكار است و همچنان از انديشه‌اي نوجو در جهت سازندگي‌هاي فرهنگي سرچشمه مي‌گيرد، جهتي كه بكر و نيالوده مي‌نمايد.

از دير باز ما ـ همه‌ي ما ـ به خواندن كلماتي قصار از بزرگان دانش و ادب جهان عادت كرده‌ايم و چه بسا در تموج انديشه‌هاي جاري در اين گونه كلمات كه در نوع خود بسيار هم خواندني و انديشيدني است به مكاشفاتي رسيده و فرايند‌هايي به دست آورده باشيم!

نام‌هاي روسو، ولتر، لافونتن، ديدرو، لامارتين، ويكتور هوگو، گوته، شيللر، كانت، ويرجينيا وولف، هاينه، اسكار وايلد، فرانكليس، لاروستفوكو، مادام رولان و ده‌ها يا صدها نام ديگر از فرهنگ‌آوران جهان غرب در هر رشته‌اي‏، با واژگان كوتاه اما پرمعنا و برگزيده‌ي آنان كه گلچيني ماهرانه و از سر مسئوليت از آثار آنان است زيب دفترها و كتاب‌هاي زبان پارسي است و چه بسيار از اين كلمات كوتاه را كه در انباره‌ي حافظه‌ي خود انباشته و از آنان در نوشتارها و گفتارهاي خود بهره‌برداري كرده‌ايم اما تا به جايي كه مي‌دانم و مي‌دانيم كم‌تر كلامي از بزرگان پارسي زبان به ويژه ايراني و به ويژه‌تر شاعران ايراني آن هم معاصر و هم زمان را در جايي خوانده و يا از زباني شنيده‌ايم. اگر چه بسياري از تك‌بيت‌ها حتا تك‌مصرع شاعران كلاسيك ايران همانند انوري، مولوي، جامي، ابن‌يمين و ديگران روزانه بر زبان ما جاري است، اما نام سراينده و گوينده آن را كم‌تر مي‌شناسيم و محل صدور آن را بيشتر نمي‌دانيم. اين است آن چه بر كلمات كوتاه شاعران گذشته‌ي ما رفته است و هم چنان مي‌رود، اما با شاعران هم زمان خودمان از خيزش مشروطيت‌خواهي تاكنون چه كرده‌ايم و از بلند انديشاني هم‌چون نيما، توللي، شاملو، سهراب، فروغ، اخوان ، مشيري و ... چه مي‌دانيم؟...

با كلمات كوتاه آنان كه خوراي گزينش را دارد چه كرده‌ايم ؟ آيا گفته‌هاي نغز و كوتاه آنان كه در گنجينه‌ي آثارشان پنهان است در مدارس به كودكان آموخته مي‌شود؟ آيا مي‌تواند يادآور خوانده‌ها و شنيده‌هاي بزرگ‌ترها باشد؟ آيا مي‌تواند راه پژوهندگاني را كه حيطه‌ي ادبيات را مي‌پويند و مشتاق آشنايي‌هاي ژرف‌تر با شاعران معاصر هستند روشن كند؟

كار سترگ ايليا ديانوش برداشتن نخستين گام در اين سمت‌وسوي است، او نه تنها گفته‌هاي فروغ را دسته‌بندي شده و آماده برداشت در اين دفتر به شما عرضه مي‌كند كه از سر شوق و شور فرهنگي در كار آماده‌سازي دفتر‌هاي ديگري با اين سبك و سياق از ديگر شاعران محبوب معاصر است، كاري كه بي گمان مي‌تواند‏، در كتاب‌هاي مرجع براي خود جاي شايسته‌اي بيابد و شناسه‌ي انديشه‌هاي والاي سخن گوياي يك صد سال اخير باشد.

و چه بسا بتواند با انتشار ‌پياپي اين نوع دفاتر خدمت بزرگي را در ساختِ ساختار فرهنگي ما به عهده بگيرد كه تاكنون به انجام نرسيده است.

اميد كه شاعر شورمند ـ ايليا ديانوش، كه چون خود شاعر است به آزرم شعر بيش از ديگران مي‌انديشد ـ با دفتر «اگر عشق عشق باشد...» كه صميمانه آن را ساخته و پرداخته كرده است بتواند كار خود را در اين زمينه كه از بايد‌هاي فرهنگي امروز ماست پي‌بگيرد و ما شاهد انتشار دفاتر ديگري از اين دست باشيم!.
سايت مانيها


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster