صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

کنگره هفتم جبهه مشارکت با انکار زنان گشایش یافت / سهیلا وحدتی

همگان از شکست مرحله ای اصلاح طلبان در پایان کار مجلس ششم آگاهند، اما هنوز بسیاری از ما نمی دانیم که در گذر از این شکست برای آینده چه برنامه ای دارند. گاه اخبار و گفتگوها را که می خوانیم، نشانی از واقع بینی و درس گرفتن از شکست ها در آن دیده می شود که مایه دلخوشی به وجود توان لازم برای عملکرد واقع گرایانه در راستای پیشبرد اهداف اصلاحات است. از جمله آقای سعید حجاریان در گفتگویی با وقایع اتفاقیه در 27 تیرماه در انتقاد از عملکرد جبهه اصلاحات چنین گفت که "نخبگان فكر كردند كه همه مسائل را خودشان در حلقه‌هاي بسته چانه‌زني مي‌توانند بدون اينكه فشار و حمايت اجتماعي پشتيبانشان باشد حل كنند." و من امیدوار شدم که از این پس اصلاح طلبان جبهه مشارکت بدنبال جلب حمایت اجتماعی خواهند بود. و همچنین ایشان در همین مصاحبه بیان داشت که "اصلاحات نو بايد اصلاحات طبقه‌گرا باشد. ما بايد اعلام كنيم كه بدنبال مطالبات طبقه فلان هستيم." و من باز امیدوار شدم که دیگر شاهد اعلام کردن مطالبات زنان بصورت مشخص و واضح از سوی اصلاح طلبان جبهه مشارکت خواهیم بود.

من امیدوار بودم؛ تا اینکه امروز متن سخنرانی آقای محمدرضا خاتمی را به عنوان دبیر کل در گشایش کنگره هفتم جبهه مشارکت خواندم، و باورم نشد! باورم نشد که ایشان حتی یک بار هم به زنان اشاره ای نکرده است. متن سخنرانی ایشان را دوباره خط به خط خواندم، و اینکه ایشان از «دمکراسی» و «مردمسالاری» سخن بگوید، از معیارهای دمکراسی صحبت کند، شرایط برقراری مردمسالاری را برشمارد، جهت مبارزات آینده جبهه مشارکت را برای تحقق دمکراسی بیان کند، از «آزادی» و «حقوق مردم» سخن بگوید، اما حتی یک جمله از زنان و درباره فشارهای موجود بر آنان و تضییق حقوق ایشان و عدم آزادی آنان و پایمال شدن حقوق این بزرگترین قشر اجتماعی تحت فشار – و تحت شدیدترین فشار - در ایران بر زبان نیاورد، برایم باورنکردنی نمود.

سخنرانی آقای محمدرضا خاتمی نه تنها امید زنده شده از دیگر اخبار و گفتگو ها را برایم به یاس تبدیل کرد، بلکه این تصور را برای من پیش آورد که سیاست جبهه مشارکت ادامه همان سیاست پیشین است، فقط حیطه چانه زنی تغییر یافته است! دبیر کل جبهه مشارکت هنوز به فشار از پایین باور ندارد و جلب حمایت زنان، یعنی نیمی از جمعیت ایران، هنوز مورد توجه ایشان قرار نگرفته است. ایشان هنوز مطالبات مردان سیاسی را بیان می دارد و هنوز از «اصلاحات طبقه گرا» خبری نیست و مطالبات نیمی از شهروندان هرگز در گفتار ایشان بازتاب نمی یابد.

آقای محمد رضا خاتمی از «نیروی انسانی» به عنوان یکی از سه رکن اصلی توسعه نام می برد، اما اهمیت فعال کردن نیروی زنان را در توسعه انسانی نادیده می گیرد و نگران مهاجرت نیروی انسانی عمدتا مذکر است، اما نگران بلااستفاده ماندن نیروی انسانی مونث در جامعه نیست.

آقای محمد رضا خاتمی دمکراسی را به معنای " محدود كردن قدرت، مشروعيت بخشيدن به قدرت با آراي مردم و ايجاد چارچوبي شفاف براي تعيين نسبت حكومت و حاكمان با مردم" تعریف می کند و نیز تاکید می نماید که " دموكراسي امري نسبي است و داراي يك معيار و شاخص قابل قبول همگان براي اندازه‌گيري نيست" و این واقعیت را نادیده می گیرد که امروزه میزان مشارکت زنان در جامعه مهمترین شاخص و معیار سنجش میزان تحقق دمکراسی است و تضمین آزادی ها فردی و حقوق شهروندی زنان را در تعریف دمکراسی جا می اندازد.

آقای محمد رضا خاتمی «مشکل مهم امروز» را "تحمیل و خودسانسوری بر مطبوعات و رسانه ها" بر می شمارد و می باید از ایشان پرسید که این مشکل کدام دایره محدود از جامعه است؟ دایره ای که ایشان و همکاران ایشان و بخشی از روشنفکران و خبرنگاران و نخبگان جامعه را در بر می گیرد. ما زنان با همه کثرت جمعیت مان از دید ایشان نامرئی هستیم، خود سوزی ها و خودکشی ها و قتل های زنان در صفحه حوادث می ماند و به صفحه سیاسی روزنامه ها راه نمی یابد که خوانده شود، همه بی عدالتی ها و سانسورها، همه خشونت ها، همه تبعیض ها، همه مسائل اجتماعی و حقوقی و اقتصادی و فرهنگی ما – ما که نصف این کشور را می سازیم – حتما «مشکل مهم امروز» نیست! خدا می داند که مشکل ما زنان چه زمانی از جانب جبهه مشارکت «مهم» تلقی خواهد شد و تازه آنگاه، به جای «امروز» به کدام روز موکول می شود.

آقای محمدرضا خاتمی همچنین از «آزادی اجتماعات» سخن گفت، از «روند دمکراسی» نیز سخن گفت ... و گفت که " اقتدار كشور نيز در دو كلمه خلاصه مي‌شود 1- قوت مردم‌سالاري 2- اقتصاد قوي" اما مردمسالاری به تعریف ایشان گویا در چارچوب مردسالاری در نظر گرفته می شود و این تعریف زنان را نادیده می گیرد.

آقای محمدرضا خاتمی گفت که " مردم‌سالاري و رعايت آزادي‌هاي قانوني و مشروع نيمي از مشكل را حل خواهد كرد" اما نگفت که آزادی های زنان و حقوق بشر زنان در کشور ما «قانونی» نیست و «مشروع» شمرده نمی شود و مشکل نیمی از جامعه به این ترتیب حل نمی شود.

در پایان سخنرانی، آقای محمدرضا خاتمی تاکید کرد که " ما خود را موظف مي‌دانيم راهي را انتخاب كنيم كه به رغم همه‌ي كاستي‌ها و عليرغم طولاني بودن، نه تخيلي بلكه واقع‌گرايانه باشد و ما را به سر منزل مقصود برساند" و از همین رو جای بس نگرانی است زیرا پرسش این است که سیاستمداری چون ایشان، چگونه بدون واقع بینی – دیدن واقعیت زنان – می تواند واقع گرا باشد؟
و جبهه مشارکت چگونه می خواهد بدون جلب حمایت نیمی از مردم جامعه به سرمنزل مقصود برسد؟
سهیلا وحدتی، 1 مرداد ماه:
soheila@womeniniran.org
زنان ايران


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster