صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

نگاهي به فضای دادگاه رسيدگي به پرونده قتل زيبا کاظمي

بخشي از گزارش منتشره توسط وبلاگ " چگونه زن شدم " را جهت اطلاع نقل ميکنيم. گزارشات مختلفي را تا کنون برخا عينا از سايت های ديگر انتشار داده ايم. در اين جا قسمتي از اين گزارش که در گزارش های رسمي عنوان نشده را مي آوريم.
شبکه سراسری همکاری زنان ايراني

بالاخره جمهوريت و وقايع اتفاقيه هم توقيف شدن.
با اين حساب ديگه روزنامه ايي نمي مونه تا جريان دادگاه زهرا کاظمي که امروز( شنبه ) برگزار شد و به طور کامل منتشر کنه و اين دقيقا همون چيزيه که مرتضوي مي خواست.

ظاهرا وقايع خبر دادگاه و با سانسور مي خواسته کار کنه، اما جمهوريت به طور کامل رد کرده و تمام قسمت هاي مربوط به مرتضوي و بخشي و هم کار کرده بوده. گزارش شرق هم که تحت نظر دقيق عطريانفر اديت شده. عجب فضايي داريم!

البته با توجه به دادگاه امروز ، اين ماجرا اصلا غير قابل پيش بيني نبود. به قدري فضاي دادگاه بد و امنيتي و از طرف ديگه دردناک و متاثر کننده بود که حد نداشت.
اين ماجراي زهرا کاظمي واقعا رسوايي جهاني براي ما به بار مياره . فاجعه بود.

شيرين عبادي اولين وکيل خانواده زهرا کاظمي بود که دفاع کرد.
عبادي در يه قسمتي از حرفهاش گفت روي ران مقتول آثار کبودي ديده شده که بايد معلوم شه در اثر چي به وجود اومده ! بعد هم گفت که لباس مقتول از يه جايي پاره و خوني بوده که اين هم بايد مشخص شه چرا لباس مقتول از اين ناحيه خاص پاره و خوني شده!!!!

از اون جايي که متهم که بازجوي وزارت اطلاعات بود، دادگاه پر از نيروهاي وزارتخونه بود که وجودشون فضاي دادگاه و مخوف کرده بود. البته سربازان امام زمان که همشون گمنام و ناشناسن! اما انقدر ظاهرشون تابلو بود که به راحتي مي شد حدس زد از کجا اومدن.

حالم از متهم بهم ميخورد. با وجودي که مي دونستم بيگناهه ، اما از اون جايي که به هر حال بازجو بود، حتي يه ذره هم دلم براش نمي سوخت. به دوستم گفتم اين پدر سوخته يه عمر ( به قول خودش 20 سال ) اون طرف ميز نشسته و حال امثال ما رو گرفته، حالا بايد در جايگاه متهم به قتل وايسه و از خودش دفاع کنه.

خيلي هول بود خيلي. استرس و نگرانيش کاملا مشهود بود. بالاخره هم که در جريان دفاع، قاطي کرد و گريه و داد و بيداد راه انداخت! بعدش هم از دادگاه خارج شد. دوستان اطلاعاتيش هم بلافاصله در و بستن و به هيچکس اجازه بيرون رفتن ندادن!!! ،انگار نه انگار که مسئوليت حفظ نظم داخل دادگاه به عهده قاضيه! چند تا از سربازان گمنام امام زمان رفتن بيرون و آقاي بازجوي متهم به قتل و آروم کردن و برش گردوندن داخل. ( فکر کنم بهش گفتن شخصيت اطلاعاتيش و حفظ کنه !! )

مادر زهرا کاظمي که تجسم کامل درد بود. زماني که در جايگاه شاکي قرار گرفت زار زار گريه کرد و به قاضي گفت: مسلمون، يادت باشه که بالاخره بايد از پل صراط رد شي، خودت و وجدانت و قاضي کن.

بعد هم همينطور که زار مي زد، گفت: جنازه دخترم و که بهم تحويل دادن، تمام تنش کبود بود، دست و پاش شکسته بود. هر دو سينه اش و هم سوزونده بودند.ناخن های دست و پاش شکسته بود. وقتي قاضي بهش گفت که در گزارش پزشکي قانوني هيچ موردي از ضرب و شتم گزارش نشده، با عصبانيت گفت: لابد بچه ام آبله مرغون گرفته بوده، من با چشم هاي خودم ديدم که هر دو سينه اش و سوزونده بودن.

سلطانی يکی ديگه از وکلا می گفت: شهود گفتن وقتی بخشی ( رييس حفاظت اطلاعات قوه قضاييه در زندان اوين ) با مشت زده توی صورت زهرا کاظمی ، خانوم کاظمی از شدت درد روی زمين می غلتيده ...


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster