صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

سمینار بیناد و "مدایح بی صله" گزارشگران

چند هفته قبل از برگزاری سمینار بنیاد در برلین،سایت هامملو از تبلیغ این برنامه شده بود. در پال تاک هم برخی اتاق ها صحنه تبلیغات و ارائه اطلاعات لجستیکی سمینار شده بودند و در این مورد مشخص، تا حد گیشه خرید و فروش بلیط و اعلام مسیر ورود به سالن و قیمت تاکسی از فرودگاه به سالن و تبلیغ وجود فضای سبز مجاور سالن و.... تنزل کرده بودند. ناگفته نماند که در پال تاک اقدام مثبتی برای ما که عازم برلین نبودیم، بوجود آمد که توانستیم بحث ها را بطور زنده بشنویم.

از این طریق شنیدیم که سخنرانان همگی از کمبود وقت و قیچی کردن سخنرانی هایشان گله داشتند. شنیدیم که حضاری که هزینه کرده و برای بحث در اجلاس شرکت کرده بودند، وقت ارائه نظر نداشتند، شنیدیم که از تک خطی بودن سخنرانی ها گله مند بودند، شنیدیم که همچون سال های دیگر بحث مربوط یه جمعبندی و ارزیابی از سمینار به دلیل کمبود وقت، باز، نیمه تمام ماند. شنیدیم که نسل جوان با این که در بخش میزگرد نسل دوم بحث های مفیدی ارائه داد در برنامه ریزی نقشی نداشتند. در برنامه های هنری ، در تعیین بحث ها، مباحث همگی منعکس کننده خواستها ی نسل بالای 50 سال بود. نسل جوان ، مهمان بود و نه میزبان. مباحث ملی بودند. با اینکه اکثریت قریب اتفاق شرکت کنندگان در خارج ایران زندگی می کنند ولی فاقد پیوند با جنبش های زنان در کشور و قاره محل سکونت خود هستند. نشان داده شد زنان خارج کشور با این که در شعار "جهان وطن " اند اما مباحثشان صرفا ملی است، مباحثی است که کارکردی در تغییر وضعیت زنان ایران ندارد. با تاسف فراوان باید گفت که مباحث بیش ار آن که چالشگرانه و بنیان ساز بوده باشند، باستان شناسانه بودند. کاوشی بودند در میان آوار نظری. مبحث مدرنیسم، بدون اشاره و بررسی به وضعیت اقتصادی سیاسی جهان، بدون مروری به وضعیت جنبش جهانی زنان و توازن قوا در آن، بدون بررسی فاکتورهای جهانی ، بدون آشنائی با نهادهای آلترناتیو در سطح جهان ، قابل بررسی نیست. سخنرانی های ارائه شده فاقد چنین بررسی هائی بود. واقعیت این است که دره عمیقی بین مباحث "آکادمیک" زنان ایرانی در خارج کشور و مباحث آکادمیک زنان آمریکا و اروپاست. این بی توجهی، عمدتا ناشی از عدم درگیری و مشارکت عملی زنان ایرانی در فعالیت های اجتماعی و متشکل زنان است. از همینروست که ایده ها و نظرات مطروحه در پروسه عمل محک نمی خورند، اصلاح نمی شوند و نقش راهنما و تاثیرگذار ندارند. گرایش به ذیوند با مسائل سیاسی و روز زن تقریبا نامرئی است. مجرد و خشک و بیروح اند. تنها نشاندهنده تلاش فردی محققی هستند که بنا به تمایلات و علاقمندیهای شخصی موضوعی را برمیگزینند. این تلاش البته قابل تقدیر است اما قابل بکارگیری در عرصه عملی و مبارزاتی و بررسی در مباحث و سمینارهای جمعی نیست.مثلا نویسنده یک تز تحصیلی اگر هنگام دفاع از تزش در مراکز علمی، به جای استدلال نظرش، بگوید: "خوب نظر من این ایت" باور کنید تزش مردود می شود ولی متاسفانه در جلسه سمینار بنیاد، خانم رخش براحتی در مقابل سوالات متعددی که از تز ایشان شد، گفتند: "خوب نظر من این است". این واقعا تاسف آور و نگران کننده است.

و اما گزارشدهی از این سمینار: گزارشات منتشره تاکنونی از سوی برخی شرکت کنندگان و انعکاسش در برخی سایت ها نیز بیشتر مداحانه بود تا منتقدانه. "گزارشات" تاکنونی همگی خلاصه نویسی بحث ها بوده ونه گزارش به معنی واقعی کلمه که جنبه های متعدد را بتصویر بکشند. اصولا در گزارشدهی به سبک ایرانی، صدها نفری که در سالن سه روز حضور دارند، نقشی ندارند. در گزارشان نمی بینیم که کسی توضیح دهد زنان معترضی که چند ثانیه ای در قالب سوال نظرشان را می دادند، چرا اصولا به این سمینارها میروند؟ در گزارشات نمی خوانیم نقد چپ و راست به این سمینار چیست؟ در گزارشی نمی خوانیم چرا زن برجسته بنیاد همیشه و همه ساله باید ایرانی باشد؟ نمی خوانیم چرا شرکت کنندگان در تعیین و انتخاب و رای گیری برای تعیین "بانوی نمونه" نقش ندارند؟ نمی خوانیم چرا در چنین عصری تنها "تک چهره" برگزیده می شود؟ نمی خوانیم که نظر صدها زن شرکت کننده راجع به ایده اهدای جایزه صلح به 1000 نفر به جای 1 نفر چیست؟ چرا؟ چون گزارشگر ، مداحی است که تنها آنچه را می بیند می ستاید بدون آن که به چالش بطلبد. در گزارشی ندیدیم که نظر و حرف های یک مخالف رامنعکس کنند بلکه فقط با با حکم کلی و پیشداوری فردی گزارشگر روبرو بودیم . ندیدیم که گزارشگر سوالی را محور گزارشش کند و در طی نوشته اش از زوایای مختلف به یافتن جوابش همت کند. " گزارشگری زنانه " که در صدد ارائه بدیل جدی و حرفه ای است شدیدا به دمکراتیزه شدن و تجدید نظر نیازمند است.

سایت های زنان که تا قبل از سمینار به تبلیغ بی حد و حصر سمینار دست زدند با آن که فعالینشان در آن جمع حضور داشتند، هنوز بعد از یک هفته گزارش مستقلی برای رسانه خود تهیه نکرده اند و اکثرا یکی دو گزارش موجود را بعاریت گرفته و انعکاس داده اند.

انتظار می ر فت دوستانی که به تبلیغ فراوان این سمینار دست زده بودند نظر و ارزیابی خود را نیز ارائه دهند ولی گویا این انتظار زیادی است و هنوز فرهنگ نقد، حداقل در شکل کتبی آن جا نیفتاده است. گزارشات منتشره "مدایح بی صله" هستند که کمکی به ارتقا نمی کنند و گامها از ﮊورنالیسم رسانه های انحصاری هم عقب تر است.

با وجود این همه رسانه زنان، این کمبود و تک صدائی بودن خبررسانی و گزارشدهی خصوصا در میان رسانه هایی که خود را آلترناتیو می دانند نگران کننده است.

زنبورک – 10 ژوئیه 2004


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster