صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

مراسم بزرگداشت اولين سالگرد قتل زهرا (زيبا) کاظمی در مونترال

جمعه شب 19 تير 83 برابر با 9 ژوئيه 2004 دانشگاه کنکورديا در شهر مونترال کانادا ميزبان مراسم بزرگداشت زهرا ( زيبا ) کاظمی بود. سالن تئاتر دي. بي. کلارک محل تجمع حدود 300 شرکت کننده و اجرای برنامه هايی شامل هنرهای ممنوعه بود.

زهرا (زيبا) کاظمی در سال 1948 در شيراز بدنيا آمد. در دانشگاه شيراز دانشجوی هنر بود و در فرانسه به اخذ درجه دکترا در رشته سينما نائل آمد. کاظمی به همراه تنها فرزندش استفان در سال 1993 از فرانسه به مونترال مهاجرت نمود. کاظمی به عنوان عکاس- خبرنگار آزاد برای مجله " رکتو ورسو" کار می کرد.

به گفته خانواده کاظمی در ايران، او روز سوم تيرماه= 23 ژوئن توسط ماموران حکومتی در برابر زندان مخوف اوين به دليل عکسبرداری از تظاهرات و اعتراض خانواده های زندانيان سياسی دستگير شد. کاظمی به دليل شکنجه های وحشيانه ماموران حکومتی به بيمارستان بقيه الله اعظم سپاه پاسداران منتقل شد و در حالت اغما جان خود را از دست داد. رژيم اسلامی به دنبال فشارهای دولت کانادا مبنی بر انتقال پيکر او به اين کشور، علت مرگ کاظمی را سکته مغزی عنوان کرد و برای سرپوش نهادن بر علل واقعی مرگ اين روزنامه نگار جسد کاظمی را سراسيمه در شيراز دفن کرد. روز جمعه 27 تير 82= 18 ژوئيه 2003 علی اصغر احمدي، معاون امنيتی وزارت کشور رژيم گفت: " گزارش پزشکی قانونی حاکی از اين است که مرگ زهرا کاظمی بر اثر ضربه مغزی ناشی از برخورد سر او با جسم سخت روی داده است." احمدی گفت: " هنوز مشخص نيست آيا جسم سخت بر سر زهرا کاظمی برخورد کرده يا سر او به جسم سخت برخورد کرده است."
رئيس جمهور رژيم، خاتمي، برای عادی نمودن روابطش با کانادا و مجامع بين المللی مدافع حقوق بشر، در ظاهر يک هيات تحقيق براه انداخت و دادگاهی نمايشی نيز داير کرد اما از آنجايی که اين پرونده نيز مانند پرونده قتلهای زنجيره ای متهمی نداشت، متوقف شد.
رابرت منارد، دبير اول گزارشگران بدون مرز گفت: " معاون رياست جمهوری ايران اعلام کرد که مرگ زهرا کاظمی در اثر ضربه به سر وی بوده است و اين روشن می کند که اولين اعلام رسمی دولت ايران مبنی بر سکته مغزی کاظمی دروغ بوده است." وی افزود: " برای ما شنيدن خبر خاکسپاری از زبان سفير ايران در فرانسه بسيار تعجب آور بود. چگونه می توان به کالبد شکافی انجام شده توسط مقامات ايران اعتماد کرد وقتی همين مقامات در اولين اقدام خود سعی بر سرپوش گذاشتن بر علل واقعی مرگ اين روزنامه نگار داشتند؟" منارد گفت: " اکنون که خاکسپاری پيکر کاظمی تائيد شده است، ما خواهان نبش قبر او و انتقال پيکر به کانادا و يا اجازه يافتن پزشکان متخصص کانادايی برای ورود به ايران و انجام معاينه و بررسی در محل هستيم."
اما اين خواسته هيچگاه عملی نشد.
مقامات رژيم بارها اعلام کردند که برخورد آنان با کاظمی همانند برخوردشان با خبرنگاران خارجی نبوده و با او مانند يک شهروند ايرانی برخورد شده است.
رژيم پس از دستگيری کاظمی و زمانی که او در حالت اغما در بيمارستان بود، ماموران خود را به محل اقامت کاظمی در تهران فرستاد و آنان تمامی وسايل شخصی و کاری او را به غارت بردند.

مراسم بزرگداشت زهرا( زيبا) کاظمی توسط بنياد نوپای زهرا کاظمی به مديريت خانم شهرزاد ارشدی با سخنان اولين سخنران، استفان هاشمي، فرزند کاظمی آغاز شد.

استفان ضمن خوش آمد گويی به زبان فرانسوی گفت: " می خواهم از مردم و هنرمندانی که اجازه دادند اين شب غم انگيز به جشن زندگی تبديل شود، سپاسگذاری کنم. مراسم امشب و بنياد زهرا کاظمی مبلغ هر چه که مادرم بود، می باشد. زيبا يک عکاس- خبرنگار بود. دليل قتل او همانی است که ما می خواهيم نشان دهيم. مادرم زنی تحصيل کرده و با فهم و درک بود. او کسی بود که با کارهايش از دنيا، به ما تمدن و علم را می آموخت و شايد با کارهايش می خواست با ما ارتباط برقرار کند." استفان افزود: " او يک فهم بالاتری را کشف کرده بود، يک هماهنگی فرهنگی و آن دقيقا نکته اصلی بنياد زهرا کاظمی است."

شاهرخ مشکين قلم هنرمند رقصنده کاری ديدنی را ارائه داد. در سالن صدای اذان طنين افکن شد. نوای تار و کوبه های طبل به آن اضافه گرديد و مشکين قلم به رقص در آمد. او به دار کشيده شدن انسانی رها را با يکی از مشخص ترين نمادهای دين اسلام، به نمايش گذاشت.

دکتر شهرزاد مجاب، رئيس بخش مطالعات زنان دانشگاه تورنتو سخنران بعدی اين مراسم، ضمن سپاس از دعوتش، به انگليسی گفت: " زهرا کاظمی به دست ماموران حکومتی رژيم اسلامی شکنجه و کشته شد. زهرا اولين زنی نيست که بدست رژيم اسلامی در زندان شکنجه و کشته می شود. حداقل 3000 نام ديگر از زنانی که در 25 سال گذشته بدست اين رژيم مذهبی اعدام شده اند، وجود دارد. براستی اگر نگاه دقيقتری به نقض حقوق بشر در رژيم اسلامی بياندازيم، نه تنها متوجه الگويی از شکنجه، کشتار، ناپديد شدن و دستگيری افراد می شويم بلکه به يک مکانيزم پيچيده تنبيه اجتماعی روزمره عليه زنان و مردان در ايران در ربع قرن گذشته پی می بريم. و اين جنايات توسط ارگانهای بين المللی حقوق بشری از قبيل ديده بان حقوق بشر و عفو بين الملل شناخته شده اند. جناحهای مختلف دولت از اصلاح طلب تا محافظه کار، هر دو کارنامه بيرحمی و جنايتشان يکی است. شهروندان کانادا و دنيا، ناآگاه، جدا از هم و غير فعال نسبت به جناياتی که توسط رژيم اسلامی اعمال می شود، باقی مانده اند. ايران، اولين و آخرين کشوری نيست که از اين سکوت لذت می برد. جنايات رو به رشد در کشورهايی از قبيل اسرائيل تا ايالات متحده آمريکا تا کنگو تا عربستان سعودي، کويت، سودان، سومالی و... بخشا اين امر را ميسر کرده است. بنابر اين سوال من اين است که چرا به اندازه کافی عصبانی و خشمگين نيستيم و کاری برای شکستن اين سکوت انجام نمی دهيم؟ بگذاريد بطور مشخص بپرسم که چرا ما شهروندان کانادا از قتل زهرا کاظمی بدست يک رژيم ديگر عصبانی نيستيم؟" دکتر مجاب در بخش ديگری از سخنانش گفت:" جامعه ايراني- کانادايی در دهه گذشته دچار دگرگونيهای بيشتری بوده است. بخشی از آن بخاطر تغيير و تحولات سياسی کشورمان و بخش ديگر نيز به خاطر تغيير در ساختار سياستهای اداره مهاجرت می باشد. کانادا بدنبال افراد تحصيلکرده با سوابق شغلی و دارای وسع مالی قابل ملاحظه ای برای سرمايه گذاری در اين کشور می باشد. دولتمردان ايراني، نورچشميها و آقازاده هايشان کسانی هستند که از اين تغيير رويه در سياست اداره مهاجرت کانادا به نحو احسن استفاده می برند." مجاب افزود: " به نظر من دولت ليبرال کانادا در اتاوا پرونده قتل زهرا کاظمی را جدی نگرفته است." ... " اوايل امسال مجلس کانادا قتل عام ارمنيها توسط ترکيه را برسميت شناخت و آقای پال مارتين اعلام نمود که اين دولت تصميم مجلس را امضا نکرده است. روشن بود که در اتاوا فروش اسلحه و تجارت با ترکيه از تصميم مجلس مهمتر است و آقای کريتين بزودی دست رژيم اسلامی را برای يک قرارداد نفتی خواهد فشرد. می خواهم به اين نکته تکيه کنم که تنها راه، ارگانيزه شدن و گذاشتن فشار بر اهميت زندگی يک شهروند کانادايي، يک زن، يک ژورناليست، يک مادر و يک صلح طلب است. من اميد دارم که رژيم اسلامی با انقلاب تغيير خواهد کرد و نه با اصلاحات. در دو سال گذشته آمريکا و اسلاميون طالبان مانند، و رژيم اسلامی ايران ثابت کرده اند که حد و حصری در بيرحمی ندارند و اين مرا بياد تصميم هيات لوکزامبورگ می اندازد که سوسياليسم و بربريسم انتخابهای امروز ما می باشند."

پس از سخنرانی دکتر مجاب، چندين اثر بياد ماندنی از عکسهای زهرا کاظمی به نمايش در آمدند. عکسهايی از سفرهايش به فلسطين و مبارزه مردم اين کشور در سرزمينهای اشغالی . از ايران و تحقير زنانش با پوششی سراپا سياه، از محروميت زن ايرانی از لذات زندگی حتی از آبتنی در دريا. از عراق، از بازی کودکان معصومش در لاشه های ماشينهای سوخته و ساختمانهای تخريب شده. و از افغانستان، از زنانی که در برقع های رنگارنگ پيچيده شده اند، از دخترکانی که کارنامه دزدکی درس خواندنشان را به لنز دوربين زهرا می سپارند، از پسربچه ها و تفنگشان و فقر و درد و رنج و... گورهای بی شمار..... اما زندگی ادامه دارد...

آوازه خوان سنتی ايران خانم هما عليزاده پس از اجرای رقص گروه خورشيد خانوم توسط خانمها، آرام بيات و گيسو دانش، با اجرای اسارت و قتل زهرا کاظمي، دو ترانه را اجرا کرد. خانم عليزاده در ميان دو صندلی که روی يکی سه تار و ديگری دف قرار داشت ايستاده بود. او آوازش را بدون موسيقی اما بسيار زيبا و پراحساس خواند و در اين باره توضيح داد: سانسور و ترور جمهوری اسلامی ايران از واردات رژيم است که به اينجا هم آمده. او گفت: اين ترانه ها را نه تنها به زهرا کاظمی که به هزاران هزار انسان سياسی که قتل عام شدند، تقديم می کنم. شعر " از بس ستاره کشتيد" سروده خانم شيرين رضويان می باشد.

از بس ستاره کشتيد روی زمان سياه است
هم اين زمين سياه است هم آسمان سياه است
دست قلم شکستيد پای سخن ببستيد
ای روشنی ستيزان افکارتان سياه است
ميخانه ها ببستيد بتخانه ها گشوديد
با خون وضو نموديد کردارتان سياه است
هر تارموی يک زن بندد مسير تقوا؟ اين خود گواه آن بس، پندارتان سياه است
هر خطبه ای که خوانديد هر جمعه بر سر کوي
خلقی گريست، زيرا افکارتان سياه است، گفتارتان سياه است، کردارتان سياه است
شد پرده سياهي، معيار پاکی زن ای صبحدم گريزان، معيارتان سياه است


خانم فريبا افضلی خواننده متزوسوپرانوی آوازهای کلاسيک هنرمند بعدی اين مراسم بود که به همراهی گيتار هنرنمايی کرد.
يک گروه اسپانيش نيز چندين کار خود از جمله اجرايی از يکی از اشعار پابلو نرودا را به اجرا در آوردند.

حسين شرنگ، شاعر، شعری را از افتادن زيبا به فارسی خواند. اين شعر همزمان با ترجمه فرانسوی توسط بهمن صديقي، شاعر، اجرا شد. حسين شرنگ در آغاز اين سروده را خواند:
گويند ترا چو زاد مادر پستان به دهن گرفتن آموخت

حسين شرنگ ادامه داد:
زنی خواب زمين ديد زمين دور سرش چرخيد سرش دور زمين
هند بيوه در عود سوخت جنين دختری در چين خودکشی کرد
جنايت چرخ سياهی دور ايران زد
ايران دور سر زيبا چرخيد سر زيبا چرخيد زيبا بر زمين افتاد، زمين افتاد
نگاه مادر پنج قاره در چرخ سبز پاره شد، چرخ سبز پاره شد
زنی به کشف زمين رفت کاشف زمين را کشتند، زمين را کشتند.
...

رو خوانی دراماتيک خوزه لامبور توسط هنرمندی فرانسوی زبان اجرا شد.
اجرای ديگری از شاهرخ مشکين قلم، بر روی ترانه محلی شير علی مردان پايان بخش بزرگداشت زهرا کاظمی بود و مشکين قلم يکبار ديگر سالن را تسخير کرده با حرکاتی پرشور شرکت کنندگان را تحت تاثير قرار داد.
مراسم با سپاس دست جمعی تمامی دست اندرکاران بزرگداشت، با کف زدنهای ممتد حضار به آخر رسيد.
چهارشنبه ٢۴ تير ١٣٨٣ – ١۴ ژوئيه ٢٠٠۴

گزارش راديو ايرآوا از مراسم بزرگداشت زهرا کاظمی در مونترال؛


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster