Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

ما فراموش نخواهیم کرد و نخواهیم بخشید! / شهرزاد ارشدی


این هفته جمهوری اسلامی در کانادا به پای میز محاکمه کشیده می شود.

6سال و نیم پیش زهرا کاظمی در ایران زیر شکنجه جان داد؛

خبر را شش و نیم سال قبل، ساعت ٧ صبح از رادیو شنیدم:

"زهرا کاظمی خبرنگار عکاس کانادائی- ایرانی جلوی زندان اوین دستگیر و بعد از چند روز شکنجه در کما بسر می برد!"

«زیبا» به دست مأمورین جمهوری اسلامی به قتل رسید.

او اولین کسی نبود و نیست که تحت شکنجه در زندانهای رژیم کشته شده. در٣٠ سال گذشته لیست بالا بلندی از زنان و مردان که بدلایل گوناگون سیاسی و مذهبی جانشان را از دست داده اند، وجود دارد.

در چندین ماه اخیر باز ضحاکان رژیم اسلامی با اضافه کردن نام «سهراب» ها و «ندا»یان در بلندتر کردن این لیست کوشایند.
در ٣٠ سال گذشته تقریبا هر ساله مجامع بین المللی حقوق بشر مانند، کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل و عفو بین الملل ایران را به نقض حقوق بشر محکوم کردند و هر از چند گاهی دولتهای غربی نیز برای بدست آوردن منافع اقتصادی بیشتر و بهتر، حرف از حق زن و حقوق مردم ایران به میان می آورند! به راحتی هر از چند گاهی خبر کشتار و جنایت را خبرگزاری ها با هیجان، هر روز و هر ساعت پخش می کنند و با همین بازی ها برایمان قهرمانان دروغین که خود در گذشته ای نه چندان دور مجریان و دست اندرکاران این جنایات بودند، خلق می کنند.
از اولین روزهای به قدرت رسیدن رژیم اسلامی قتل و جنایت با تیرباران عاملین رژیم شاه آغاز شده و با سرکوب زنان، آزار و اذیت، قتل بهائیان، حمله و کشتار ترکمن صحرا، حمله و قتل عام وحشیانه در کردستان، جنایت و نسل کشی دهه 60 و تابستان 67، ترور مخالفین در خارج از کشور، قتلهای زنجیره ای، قتل و زندان دانشجویان و سرکوب و کشتار جوانان و نوجوانان مان در ماههای اخیر که لحظه به لحظه اش از طریق اینترنت و خبرگزاری های بین اللملی پخش شد و جای تکذیب و دروغ برای کسی نگذاشت، ادامه دارد.
با وجود چنین پرونده سیاهی رژیم ایران در هیچ دادگاه و محکمه ای هرگز جوابگوی هیچ یک از این جنایات نشده.
اما، پرونده زیبا و امیدبرای سرنوشتی متفاوت!

ویژه گی پرونده کاظمی

ویژه گی و شرایط پرونده زیبا کاظمی که می تواند سرنوشتی کاملا متفاوت از دیگر قتل های که در ایران صورت گرفته، داشته باشد.

اولا، زیبا شهروند کانادا بود بنابراین به راحتی ادعا می کنیم که ایران یک تبعه کانادا را کشته.

کانادا تا سه سال بعد از قتل زیبا، یعنی از ژوئیه ٢٠٠٣ تا ژوئیه ٢٠٠٦ می توانست از ایران در دادگاه بین اللملی برای کشتن یک کانادائی شکایت کند، که به دلایل مختلف سیاسی و البته منافع اقتصادی به هر حیله ای با وجود فشارهای مختلف از طرف استفان، پسر زهرا کاظمی، وکیلانش و فشار افکار عمومی دولت کانادا از زیر بار این شکایت شانه خالی کرد.
اما خوشبختانه حضور استفان در کانادا راه دیگری را برای پرونده زیبا باز کرد.

در تابستان ٢٠٠٦ استفان با استفاده از حقوق مدنی خود و مادرش بعنوان یک شهروند کبک- کانادا و طبق قوانین مدنی کانادا از دولت ایران، آیت الله خامنه ای، مرتضوی و محمد بخشی برای دست داشتن در قتل مادرش در دادگاه عالی کبک اقامه دعوا کرده است.
البته در سه سال گذشته ایران به طرق مختلف تلاش کرد با استفاده از پیمان مصونیت سیاسی برای دولتهای خارجی و دولت مردان، این شکایت را رد کند. اما تاکنون تلاش شان به جای نرسیده و بالاخره مجبور شدند در کانادا وکیل بگیرند و پرونده علنی در دادگاه و در حضور مردم بررسی شود.
پروسه ای را که از ٢ تا ٨ دسامبر شاهد خواهیم بود، در واقع قاضی به دلایل دو طرف گوش خواهد داد تا در رابطه با رد و یا قبول پیمان مصونیت سیاسی در رابطه با پرونده زیبا تصمیم بگیرد.

اهمیت دوگانه شکایت

این شکایت تنها برای ما ایرانیان قابل اهمیت نیست، بلکه برای کانادائی ها هم از ویژه گی خاصی برخوردار است.

سالهای متمادی ست که بسیاری از مجامع و سازمانهای مدافع حقوق بشر در کانادا برای منحل کردن پیمان مصونیت سیاسی در بین دولتها تلاش می کنند اما تاکنون موفق نشدند.

وکیل های استفان از شانس بالای برنده شدن پرونده زیبا حرف می زنند و به همین دلیل است که وکلای دو سازمان مهم حقوق بشر، یک "مرکز کانادائی برای عدالت بین اللملی" و دیگری "عفو بین اللمل" همراه وکلای استفان در دادگاه از این پرونده دفاع خواهند کرد.
بنابراین سر شار از امید چهارشنبه ٢ دسامبر ٢٠٠٩ به دادگاه در خیابان Notre Dame خواهیم رفت تا شاهد رسیدگی به پرونده ای چنین مهم برای ایرانیان و کانادائی ها باشیم.

البته تصمیم مثبت قاضی بعد از پنج روز برای به محاکمه کشیدن ایران در کانادا، تازه اول راهی طولانیست.

اما این پرونده می تواند جوانه امیدی باشد برای رسیدن به عدالت.
در چند سال گذشته دو نمایشگاه در مونترال و پاریس از عکس های «زیبا» با تیتر Contre L'oublie یعنی ضد فراموشی، ترتیب دادیم؛ با تاکید بر این که ما فراموش نخواهیم کرد و نخواهیم بخشید؛ بلکه با آنچه در توان داریم باید برای به محاکمه کشیدن این جانیان تلاش کنیم.

فراموشی و چشم پوشی ما به آنچه که بر ما گذشته است تنها راه را برای ضحاکان جمهوری اسلامی هموارتر می کند.
شاید بالاخره باید با خود رو راست باشیم و بقول قدیمی ها بخود گوشزد کنیم؛ "سکوت علامت رضاست!"
چگونه می توان راضی به پرپر شدن این همه انسان شد؟

در آخر بد نیست مطلب را با خلاصه ای در مورد زیبا تمام کنم:
زهرا (زیبا) کاظمی، خبرنگار عکاس کانادائی- ایرانی در پاییز ١٩٤٩ در شیراز بدنیا آمد. بعد از دبیرستان در دانشکده پرستاری شیراز قبول می شود اما روح شوریده اش صبر ماندن در شهر زادگاهش را از او گرفته و برای ادامه تحصیل در رشته سینما به تهران می رود. بعد از پایان مدرسه رادیو و تلویزیون برای ادامه تحصیل و کار همراه همسرش علی هاشمی به پاریس میرود و در اوت ١٩٧٧ تنها فرزندش سلمان (استفان) در پاریس بدنیا می آید. مدت زیادی از بدنیا آمدن استفان نمی گذرد که علی هاشمی همسر و فرزندش را ترک کرده و زیبا بدون هیچ کمکی از طرف پدر استفان، فرزندش را بزرگ می کند.
در سال ١٩٩٣ بعد از بیست سال زندگی در فرانسه به کانادا کوچ کرده و در مونترال به مدرسه عکاسی میرود و طولی نمی کشد که به عنوان یک عکاس حرفه ای آزاد به کار مشغول می شود.

او همراه دوربین عکاسیش به نقاط مختلف جهان مثل فلسطین، افعانستان، ایران، هایتی، مکزیک و..... سفر کرده تا بتواند با نگاه ویژه اش به زندگی و با کمک دوربین عکاسی اش رمز و راز مردم چهار گوشه جهان را ضبط و ثبت کند.
بعد ازظهر ٢٣ ژوئن ٢٠٠٣ بلافاصله بعد از دریافت اجازه عکاسی در تهران از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (سرویس مطبوعات خارجی) به زندان اوین می رود تا از تجمع خانواده زندانیان سیاسی در جلوی درب زندان عکس بگیرد. ساعت ٥:٤٠ بعدازظهر همان روز توسط مامورین اوین دستگیر شده و برای مدت تقریبا ٤٨ ساعت تحت شکنجه مداوم قرار گرفته که به خون ریز مغزی منجر شده و در ١١ ژوئیه ٢٠٠٣ در بیمارستان بقیه الله بدون اجازه از فامیل درجه یک او از دستگاه تنفس مصنوعی جدا کردند.
زیبا هیچ گونه وابستگی به هیچ حزب، گروه و سازمان سیاسی نداشت و مانند شغلش عکاس آزاد، در زندگی خصوصیش نیز آزاده بوده و خودش را به هیچ چهارچوب و مرزی وابسته نمی کرد.

جنبه مهم کارآکتر زیبا غرور فردی اوست و باور و احترام او به حق فردی انسانها. باور عمیق او برای دفاع از حق فردیش که تا پای جان برای حفظ آن پیش رفت. در گزارش کمیته بررسی پرونده قتل زهرا کاظمی (زیبا) از طرف دفتر ریاست جمهوری آمده است که "بعد از دستگیری زهرا کاظمی مامورین زندان دوربین و فیلم های او را توقیف کرده و از او خواستند فردا برای تحویل وسائلش برگردد. او درخواست شان را رد کرده و در اولین فرصت فیلم هایش را "نور داد" تا هیچ مدرکی از مردمی که بیرون زندان جمع شده بودند به دست مامورین رژیم ندهد و با این عمل جانش را فدا کرد.
با احترام!
شهرزاد ارشدی (مونتریال)

info@shahrzadarshadi.com
٢٩ نوامبر ٢٠٠٩

برای اطلاعات بیشتر به سایت زیبا کاظمی مراجعه کنید:
www.zibakazemi.org