Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

علیه خشونت، علیه سرکوب

محبوبه عباسقلی‌زاده، فعال حقوق زنان در گفت و گو با دویچه وله از ویژگی‌های خشونت علیه زنان در شرایط پس از انتخابات می‌گوید.

دویچه‌وله: خشونت علیه زنان، در شکل‌های مختلفی چون فیزیکی، فرهنگی، قانونی، آشکار یا پنهان تعریف شده است. آیا پیشامدهای اخیر در ایران، عرصه یا تعریف جدیدی در خشونت با زنان، ایجاد کرده است؟

خشونت جنسیتی در جامعه‌های سنتی‌، با فرهنگ، مذهب یا قدرت درآمیخته‌ و پیچیده‌تر شده ‌است خشونت‌های امنیتی پس از انتخابات، خشونت از موضع قدرت دولتی یا تخطئه زنان از طریق رسانه‌ها، نمونه‌های نوین این خشونت در ایران هستند.

بنا بر آمار، خشونت به هر شکل خود، همان اندازه از زنان در فاصله سنی ۱۵ تا ۴۴ سال قربانی می‌گیرد که سرطان آنها را از پای می‌اندازد. خشونت جنسیتی، دستکم در جلوه‌های فرهنگی یا تبعیض آمیز خود، در پیشرفته‌ترین جوامع نیز وجود دارد اما در هم‌آمیزی این خشونت در جامعه‌های سنتی‌تر با مذهب، قانون و ابزارهای حاکمیت مردانه، شکلی مخرب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر به آن داده است.

محبوبه عباسقلی‌زاده، فعال حقوق زنان در گفت و گو با دویچه وله از ویژگی‌های خشونت علیه زنان در شرایط پس از انتخابات می‌گوید.

دویچه‌وله: خشونت علیه زنان، در شکل‌های مختلفی چون فیزیکی، فرهنگی، قانونی، آشکار یا پنهان تعریف شده است. آیا پیشامدهای اخیر در ایران، عرصه یا تعریف جدیدی در خشونت با زنان، ایجاد کرده است؟

محبوبه عباسقلی‌زاده: پس از کودتای انتخاباتی و سرکوب دستگاه قدرت، انواع خشونت علیه زنان، هم تعاریف جدیدی یافت و هم گسترش پیدا کرد. خشونت آشکار ماموران انتظامی یا بسیجی‌ها و لباس شخصی‌ها نسبت به زنان معترض، رفته رفته آشکارتر و بی‌رحمانه‌تر شد و ما اوج آن را در ۱۳آبان شاهد بودیم. خشونت‌های کلامی و دشنام‌های رکیک ماموران به زنان معترض باورنکردنی بود.
محبوبه عباسقلی‌زادهبخشی از این خشونت در زندان‌ها و هنگام بازجویی از دستگیرشدگان زن اعمال شده‌ است. از آنها در باره‌ی مسائل خصوصی، روابط کاملا شخصی، نوع رابطۀ جنسی با همسر یا مردان دیگر پرسیده‌اند. حتی از برخی سؤال کرده‌اند که با کدام یک از چهره‌های سیاسی رابطه جنسی داشته‌اند. این‌ها خشونت‌های نوی بودند که قبلا در جامعه‌‌‌‌‌‌‌ی ما به این شکل گسترده دیده نمی‌شد. این رفتارها موجب شده که بسیاری از زندانیان زن، حتی پس از آزادی نیز دچار افسردگی و تلاطم روحی شدید باشند. تجاوز یا تهدید به تجاوز را نیز باید به مجموعه خشونت‌های جاری علیه زنان افزود. باید گفت که بسیاری از نمونه‌های این نوع خشونت به دلایل امنیتی تا کنون بازگو نشده است و هنوز نمی‌توان تصوری از نمود واقعی آن داشت.

دستگاه قدرت تا پیش از حوادث اخیر تلاش می‌کرد که کسی شاهد چنین خشونت‌هایی نباشد و دشنام و تهدید و ضرب و شتم، دستکم در مورد زنان در خفا انجام می‌گرفت. شما دلیل این بی‌پروایی را در چه می‌بینید؟

مهم‌ترین دلیل، ایجاد ترس است. شکنجه‌های لفظی یا تجاوز، برای آن است که زنان برای آمدن به خیابان‌ها احساس امنیت نکنند. بترسند که هر اعتراضی به توهین و ناسزای جنسی و تحقیر آنها منجر می‌شود. این خشونت‌ها یک فرم زنانه گرفته و ترساندن مردم با برگزیدن زنانگی و جنسیت انجام می‌شود. زنها را از آسیب دیدن می‌ترسانند و مردها را هم به این ترتیب مرعوب می‌کنند تا مراقب زنها باشند.

آیا شرایط کنونی به صورتی هست که این سناریو به طرز مطلوب پیش برود؟

نه. می‌بینید که مردم به اعتراض خود ادامه می‌دهند و زنان هم در صف اول هستند. پیامد این خشونت‌ها، تحریک بیشتر مردم است و این فضا را افراطی می‌کند. افراطی شدن فضا نیز به پرخاشگری و کاهش رفتارهای مسالمت‌آمیز منجر می‌شود. این‌ها هیچکدام به نفع جامعه و جنبش دمکراسی‌خواهی نیست. خشونت متقابل از جانب مردم هم شایسته نیست.

در حال حاضر، برنامه‌ای از تلویزیون شبکه دو به‌عنوان نقد فمینیسم پخش می‌شود که به گفته‌ی فعالان زن، به قصد تمسخر و تخطئه‌ی آنها تهیه شده است. آیا استفاده از ابزارهای رسانه‌ای برای تبلیغ علیه زنان، نوعی خشونت و تحریک افکار عمومی علیه زنان نیست؟

دقیقا همینطور است. این برنامه در خبر "هشت و سی" شبکه دوم سیما با استفاده از تصاویری ساخته شده که از مصادرۀ اموال فعالان حقوق زن به دست آمده‌ است. این فیلم‌ها و تصاویر، مستندهای کارگاه‌های اموزشی و نشست‌های زنان هستند و در جریان پلمپ دفاتر ما به دست مأموران امنیتی افتاده‌اند. قانونا پس از رفع پلمپ و بازگرداندن این مستندها، اجازه‌ی استفاده از این مدارک را نداشته‌اند. اما می‌بینیم که این فیلم‌ها به دست دفتر سیاسی شبکه دو تلویزیون افتاده است. این ورود به حریم شخصی است. ما نام این رفتار و این برنامه‌ها را "خشونت رسانه‌ای" می‌گذاریم.

این فیلم برای تخریب فمینیست‌ها ساخته شده و از قرار، در آغاز آن کارتونی نشان داده شده که مرغ‌‌‌‌های یک مرغدانی چون فمینیست شده‌اند، دیگر تخم نمی‌گذارند. برداشت مردم از فمینیسم چیست؟ آیا این گونه تبلیغات کارایی دارد؟

این مفهوم الان بین تحصیل‌کرده‌ها و قشر‌های شهری متوسط، واژه محترمی مانند دمکراسی‌خواه است. نظام‌های اقتدارگرا همیشه کوشیده‌اند دشمنان خیالی داشته باشند تا نوک حمله خود را متوجه او کنند. این فیلم‌ها اتفاقا نشان‌دهنده‌ی این هستند که زنان و جنبش زنان را جدی گرفته‌اند.

بازگردیم به موضوع صحبت: یکی از مصداق‌های خشونت علیه زنان، فرودست پنداشتن اوست و این تفکر در فرهنگ ایران نیز ریشه‌دار است. آیا حضور شجاعانه و پایدار زنان در اعتراض‌های پس از انتخابات کمک کرده که این نوع نگاه به زنان تا حدی تصحیح شود؟

بله. اصولا الگوهای سنتی جنسیتی دراعتراض‌های ماه‌های اخیر کاملا به هم ریخته است. انگار که تلاش فعالان حقوق زن برای خودآگاهی جنسیتی، به یکباره در حضور برابر زنان درکنار مردان معنا پیدا کرد. این حضور آنقدر چشمگیر است که رسانه‌های رسمی و وابسته به دولت کودتا نیز آن را انکار نمی‌کنند. آنها تازه متوجه شده‌اند که جنبش زنان در سال‌های گذشته موفق بوده و توانسته زنان را در چنین فرصتی وارد خیابان‌ها کند.

جامعه‌ی ما در حال حاضر بیشتر از همیشه پذیرای چنین حضوری است. مردان ما قبلا چندان علاقمند نبودند که زنان دوش‌به‌دوش آنها در خیابان‌ها باشند. اما الان دیگر چنین نیست. تفاهمی ایجاد شده که همه با هم وارد خیابان می‌شوند، با هم بازداشت می‌شوند، با هم هزینه می‌دهند و امیدوارند که باهم دستاوردهایی داشته باشند.

روز جهانی محو خشونت علیه زنان در سال جاری، برای فعالان زن چه ویژگی و تمایزی با سال‌های گذشته دارد؟

ما در ماه‌های گذشته شاهد خشونت‌های گسترده‌ای بودیم که نه علیه زنان، بلکه علیه همه مردم است. مادرها، فعالان حقوق بشر، جوانان، زنان و غیره دارند علیه خشونتی کار می‌کنند که آفت دموکراتیزه شدن جامعه است. این خشونت‌ها که ناامنی مردم را دامن زده، باعث همبستگی هرچه بیشتر آنها با همدیگر شده است. الان کمپین‌های ضد خشونت و ضد سرکوب دارند شکل می‌گیرند.

اگر قرار بود برای این روز، سخنرانی کنید، عنوان سخنان خود را چه می‌گذاشتید؟

من تیتر "علیه سرکوب" را انتخاب می‌کردم. بخش مهمی از خشونت‌های جاری، جنبۀ امنیتی دارد. نیروهای موازی رشد کرده‌اند و این به بازتولید خشونت دامن زده‌است. فضای تاریک و محدودی ایجاد شده که ویژگی‌اش سرکوب است اما به دلیل رفتارهای فراقانونی، معلوم نیست که مسئولان این سرکوب‌ها چه کسانی هستند.

مهیندخت مصباح
تحریریه: بابک بهمنش

DW-WORLD.DE