Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

در یک جمعه در ماه اوت /روت یوتنر و ورنر کهل هاوئر / ترجمه از میلا مسافر

خاطره را نمی توان ممنوع کرد. در بیست سال پیش رهبران مذهبی جمهوری اسلامی ایران تصمیم به اعدام هزاران مخالف سیاسی خود گرفتند. هر تلاشی برای یادمان قربانیان از آنزمان تا کنون سرکوب می شود.

اما خانواده ها اجازه نمی دهند که آن ها مجبور به سکوت کنند: اکنون بیش از هر زمان دیگری آنان خواهان روشن شدن این قتل ها وخواهان مجازات هستند.

خانواده زندانیان سیاسی اعدام شده هر ساله در آخرین جمعه ماه اوت و یا اولین جمعه ماه سپتامبر در خاوران که خارج از تهران است، گرد هم می آیند. سالهاست که که با گل و عکس شوهران، برادران، پسران ، زنان، خواهران و دختران خود که در بیست سال پیش اعدام شدند، می آیند. آواز می خوانند و سخنرانی می کنند، سکوت می کنند و خاطره عزیزان خود را گرامی می دارند و خواهان روشن شدن این قتل ها می شوند.
در ماه اوت ١٩٨٨ قتل عام زندانیان سیاسی ایران تحت مخفی کاری شدید تدارک یافت. اخبار این اقدام وحشیانه تنها به کندی از دیوارهای زندان به بیرون درز پیدا کرد. بطور تخمینی بین ۴۵٠٠ تا ۵٠٠٠ زندانی سیاسی در فاصله ای کوتاه بدون حق دفاع از خویش به قتل رسیدند. همانگونه که در خاطرات آیت الله منتظری آمده است ، فتوای اعدام زندانیان سیاسی که بر سر مخالفت با رژیم باقی مانده بودند، توسط رهبر مذهبی وقت، آیت الله خمینی صادر شد.

قتل عام جمعی زندانیان سیاسی در سال ١٩٨٨ جزء شدیدترین جنایت علیه حقوق انسانی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران مخسوب می شود. مقامات رسمی کشور تاکنون در مورد این جنایت سکوت کرده اند. خانواده های اعدام شدگان که مراسم یادمان عزیزان خود را برگزار می کنند، توسط سازمان اطلاعات کنترل شده ،و مورد مورد آزار و تهدید قرار می گیرند.

در ابتدا نظر بر این بود که که رابطه ای بین اعدام ها و گروه مخالف رژیم ، سازمان مجاهدین خلق ایران وجود دارد که اواخر ماه ژوئیه ١۹٨٨ از پایگاه های نظامی خود درعراق به ایران حمله کردند. فورا پس ار اینکه ارتش ایران حمله مجاهدبن را شکست داد، اعدام های دستجمعی آغاز شد. دولت ایران "قتل عام زندان" را منکر شد و اعدام شدگان را اعضای مجاهدین اعلام نمود که در حمله نظامی علیه نظام دست داشتند.

این شرح اوضاع متناقض دارد زیرا اکثراعضای مجاهدین که اعدام شدند، در زمان حمله مجاهدین از سالها پیش در شرایط غیر انسانی در زندان بسر می بردند. در بین اعدام شدگان بسیاری از زندانیان سیاسی مخالف خشونت وجود داشت که به خاطر پخش اعلامیه، شرکت در تظاهرات و یا به خاطر حمایت مالی از خانواده زندانیان سیاسی زندانی بودند. تحلبل دقیق گزارشات عینی زندانیان سیاسی سابق که "قتل عام زندان" را شاهد بودند، نشان می دهد که که مقامات زندان در آغاز سال ١۹٨٨ اولین مقدمات این کشتار را تدارک دیده بودند. زندانیان بر اساس عقاید سیاسی اشان به بندها و زندانیان سرموضعی به انفرادی منتقل شدند.

در ماه ژوئیه ارتباط زندانیان با دنیای خارج کاملا قطع شد: تلویزیون ها از بند ها خارج شدند، اخبار رادیوهای رسمی دولتی دیگر از بلندگوها پخش نمی شد. خانواده ها را از در زندان ها بدون هیچ گونه توضیحی دور نمودند. سه ماه تمام خبری محض بر سرنوشت زندانیان سیاسی حاکم بود.

زندانیان سیاسی سابقی که از این کشتار جان سالم بدر برده اند گزارش می دهند که کمسیونی مرکب از یک قاضی اسلامی، یک دادستان و یک مقام وزارت اطلاعات زندانیان سیاسی را مجددا مورد بازجوئی قرار دادند. ابتدا اعضای مجاهدین حلق در مقابل "کمیسیون مرگ" قرار گرفتند. از زندانیان سیاسی بی خبر از حادثه در مورد وابستگی سازمانی اشان سئوال می شد. کسانی که از سازمان مجاهدین جدا نشده و حاضر به لو دادن افراد هم سازمانی خود نبودند، پس از چند دقیقه به اعدام محکوم شدند. "حکم " آنها سریعا در زندان با دار اجرا می شد.

در اواخر ماه اوت نگاه کمیسیون متوجه زندانیان چپ، اعضای جریان کمونیستی حزب توده ، گرایش های مختلف فدائیان و راه کارگر شد. روال بازچوئی ها همان گونه بود. زندانیان سیاسی می بایست درملا عام از عقاید سیاسی خود اعلام انزجار نمایند. از زندانیان سیاسی چپ نه تنها در مورد اعتقادات سیاسی اشان بلکه در مورد باورهای دینی و نماز خواندن نیز بازجوئی می شد. کسانی که بر سر اعتقادات خویش ایستادند و خود را مسلمان ندانستند، اعدام شدند.
در پائیز آن سال ، خانواده های اعدام شدگان که به خاطر شایعات فراوان در نگرانی دائم می زیستند به زندان فراخوانده شدند.به آن ها تنها خبر اعدام بستگانشان داده شد. صحبت از اعدام و یا برگزاری مراسم یادمان اکیدا ممنوع اعلام شد. سکوت مقامات تا به امروزنیز در مورد محل دفن قربانیان ادامه دارد.

گورستان خاوران که صدها و هزاران نفر را در دل خود جای داده، محلی است که خانواده های قربانیان سالهاست که عزیزان خود را در آنجا گرامی می دارند و نمی گذارند که این جنایت علیه بشریت حتی پس از ٢٠ سال به فراموشی سپرده شود. خانواده ها خواهان روشن شدن این پرونده هستند.آنها خواستار مشخص شدن شریط و علل اعدام زندانیان سیاسی هستند و می خواهند بدانند که عزیزانشان در کجا خاک شده اند.

مسئولین شدیدترین جنایت علیه حقوق انسانی در ایران چند دهه است که از حق مجازات ناپذیری برخودارند. نه مسئولین قتل گزارشگر عکاس ،زهرا کاظمی که بر اثر ضرباتی که در بازجوئی به او وارد شد، در گذشت و نه آمرین قتل های زنجیره ای یک سری از نویسندگان در پائیز ١٩٩٨ دادگاهی شدند. شکست سکوت در مورد اعدام های دستجمعی ١٩٨٨، می تواند اولین قدم در راه سخت و بلند پایان دادن به مجازات گریزی باشد.

روت یوتنر متخصص امور خاورمیانه و خاور نزدیک سازمان عفو بین الملل و ورنر کهل هاوئر سخنگوی گروه ایران سازمان عفو بین الملل در آلمان هستند.

مقاله از روت یوتنر و ورنر کهل هاوئرکه در نشریه اکتبر-نوامبر سازمان عفو بین الملل چاپ شده است.