Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

وقتی این همه اشتباه تازه میتوان کرد ، چرا اشتباها ت قدیمی را تکرار کنیم؟ /شادی امین

همه ما میدانیم که وجود اینگونه فعالیت ها سرچشمه قدرت و آگاهی برای زنان بسیاری بوده است. در عین حال صدها سال به طور منظم در فرهنگ مردسالارانه تجربیات و شعور ما را انکار کرده و فقط تجربیات مردان را ارزش دانستند.
*****

سمینار سالیانه زنان ایرانی در تاریخ 18 تا 20 ژانویه امسال در برلین برگزار شد. پس از بازگشت از برلین قصد داشتم گزارشی از این سمینار بنویسم و منتشر کنم ، اما گرفتاری های معمول و دلمشغولی های مختلف و دهها مورد کار و خرده کاری دیگر باز هم مجال نداد.
میخواستم از زحمت دوستانی بگویم که 10 سال پیش – سال 1999- وقتی که در برلین زندگی میکردم در کنارشان بودم و سمینارسالیانه را با هم برگزار کردیم که با تشویق و قدردانی شرکت کنندگان روبرو شد.

میخواستم از خوشرویی و صبر طاهره بگویم که وقتی تکنیک با اشکال روبرو شده بود لحظه ای مرا تنها نگذاشت و دلنگران پخش فیلم قدردانی از شیوا در سالن ماند تا من تنها نباشم.
میخواستم از میهن بگویم که با حوصله وقتش را به ما داد تا میز گرد را بهتر و با مشورت هم به پیش ببریم.
میخواستم از گلی بگویم که نگران خوش آمد گویی اش بود و نمی دانست چگونه اشاره ای به غم دوستمان هلن بکند و بگوید که ما در این سالها در غم و شادی با هم بوده ایم.
میخواستم از میترا و فرزانه و فتانه بگویم که با حوصله و دقت کلید اتاق ها را تقسیم می کردند و به هر خواست و سوالی پاسخ می گفتند تا میهمانی بدون خوش آمد و ناراضی به اتاقش نرود.
از مهوش و مهنوش که در کار تدارک نهار ما و برای گرفتن گوشه ای از کارچشم میدواندند.
و از فریده که هر نامی را صدا میزدی پاسخ می داد ، و از اعظم که برای انجام هر کاری می شد به او رجوع کرد و همیشه در گوشه ای مشغول انجام کاری بود و از سعیده و لیلا و... از ده ها زنی که از شهر های دیگر آمده بودند ولی مراقب بودند که همه چیز خوب پیش برود. از سخنرانان و مجریان که با مدارا و شایستگی قابل تقدیری کارشان را به انجام رساندند.
میخواستم از 150 زنی بگویم که از گوشه و کنار آلمان ، فرانسه و هلند و ... با نظرات و گرایشات مختلف به این سمینار آمدند و با دخالت گری خود در بحث ها و احترام به ضوابط کار سمینار، این سمینار را به یکی از بهترین سمینار های سال های اخیر بدل کردند.
میخواستم از بحث های زنده روز جمعه در مورد کمپین یک میلیون امضا بگویم، و از شرکت فعال حاضرین در بحث ها.
میخواستم بگویم این سمینار با واژه "توده خاموش" بیگانه بود. هر چه بود زندگی بود و علاقه برای اظهار نظر و شنیدن.
میخواستم از نمایش زیبایی بگویم که میترا زاهدی با بازی زیبای شریفه بنی هاشمی بر صحنه برد و به دلیل یک اشکال فنی و برای کمک به میترا ، بدون برنامه ریزی قبلی مجبور شدم تمام وقت پشت به صحنه با هزار کلک کار تنظیم صدای میترا را هنگام خواندن اشعار پیش ببرم و با تمام این اشکالات عده ای آنچنان تحت تاثیر قرار گرفته بودند که تا دقایقی پس از پایان نمایش بر صندلی هایشان میخکوب شده بودند.
از گشاده رویی هنرمندانه میترا بگویم که کارش با این تکنیک نا کافی متحمل ضربه شده بود ولی بر روی سن آمد و گفت که خوشحال است که افتخار اجرای کارش در این سمینار را داشته...
میخواستم از جشن تولد 50 سالگی انسی و خواندن سرود و ترانه هایی از گوشه و کنار ایران بگویم.
میخواستم بگویم با این وجود هر زنی با خصوصیات و سلائق خود حضور داشت و این یعنی داشتن حق انتخاب.
حق انتخاب بودن یا نبودن با جمعی ، حق انتخاب گرفتن و یا نگرفتن رابطه با کسی. این یعنی پذیرش و احترام به یکدیگر با حفظ مرزها ، به جای لبخند های مصنوعی ماست شده بر صورت!
میخواستم از استراحت بین برنامه ها در بیرون سالن بگویم ، در زیر باران ، ساعت 2 بعد از نیمه شب یا ... فرقی نمیکرد، هر جا که گروهی می ایستاد صدای خنده بود و شادی. شادی از دیدار دوباره و تجدید پیمانی گرانبها، شادی از امکان دیدار در دنیایی پر از جدایی و تفرقه، شادی از دیدن چهره هایی چون هما و مهری و اقدس و هما و فریده و هما و رژین و سوسن و سهیلا و سیما و اکرم و آذر وشهین و سیمین و دهها چهره فعال جنبش زنان که سال هاست بار این سمینار ها و فعالیت های زنان را در آلمان بر دوش می کشند. و شاید بدون وجود نسل هما و شهین و بسیاری دیگر چنین تداوم زیبایی موجود نبود.
اما...
همه اینها را ننوشتم و ننوشتیم تا صدایی بدون دیدن این همه، به این سمینار با عناوین و القابی برخورد کرد همچون: اعمال "خشونت زبانی و رفتاری از سوی برگزار کنندگان و ... یا " (*)"محافل زنانه ای که خصلت های زنان مرد مدار در آنها به وضوح به چشم میخورد " و یا "زنانی که چندین قرن هویتی غیر مستقل و سرکوب شده. به لحاظ باور های سنتی تحمیل شده از طرف جامعه پدر مرد سالار داشته اند. اگر به خود آگاهی فمنیستی ( به طور کلی) نرسند می تواند عواقبش همان انتقال قدرت ارتجاعی مرد سالارانه باشد(به نقل از نامه پروانه زرگر در مورد سمینار)

این صدا صدای خانم زرگر است که اگراین تهمت ها را در سمینار یا در ای میل گروهی مطرح میکرد میگفتیم نظرش را گفته تا دیگران هم برداشت خود را بگویند و نتیجه ای حاصل شود. اما در این میان به خانم راستی شوقی دست داد و سریعا خواهان انتشار نوشته خانم زرگر در وبلاگش شد تا نمک آش موجود ضد این"محافل" (**) زنانه را شور تر کند، خانم زرگر با موافقت خود برای انتشار علنی مطلبشان که البته با دهها تعریف نا دقیق توام است نشان داد که قصدش نقدی سالم و بدور از هوچی گری های معمول نیست. و به همین دلیل من تصمیم گرفتم در برخورد با چنین شیوه ای نظرم را با شما در میان بگذارم.
از نوشته خانم راستی سریع میگذرم. ایشان از موضعی بسیار برتری طلبانه که البته تازگی ندارد تلاش دارد تا به ما بفهماند که چه موجوداتی هستیم و یک " برنامه سه روزه را ناقص"(**) ارائه میدهیم و ... و البته ازخوش شانسی ما ، ایشان افتخار حضور در سمینار فرانکفورت را به ما دادند و "کمبود تمایل و امبیشن" (**) را جبران کردند(او چون همه چیز را می داند حتی سوال هم نمی کند. تا به ایشان بگوییم اگر میز در فرانکفورت بود به این معنی نیست که ما اجازه استفاده از آنها را، آن هم در سالن داشتیم). از " دسته بندی های نهفته و پیدای زنان" (**) سخن میگویند! گویی تفاوت و وجود گرایشات نظری امری است ناپسند. اتفاقا تمام بحث بر سر چگونگی برخورد به تفاوت ها و اختلافات است. و نه انکار آنها و ایجاد یک وحدت صوری !
معلوم است که زنانی که مستقل می اندیشند و عمل می کنند به نتایج متفاوتی نیز دست یابند. این امر باعث نزدیکی و یا دوری گروه های مختلف زنان نسبت به هم میشود.

تجربه سمینار امسال علی رغم انتقاداتی که میتوان مطرح کرد نمونه برجسته درک عمیق بسیاری از زنان از "فرهنگ مدارا" و البته "فرهنگ اعتراض" داشت. اینکه ما هر بار بر ضعف هایمان کوبیده و خواهان بر طرف کردن آنها میشویم مغایرتی با بیان پیشرفت ها و دست آورد هایمان ندارد. و این "جماعت" (آنطور که خانم راستی آنها را مینامد) بر عکس برخی از دوستان که کارشان از ادعا فراتر نمی رود، در عمل به اصلاح خود همت کرده است. ما هر بار در چنین گرد هم آیی هایی باز هم سبک کار و روش های خود را به قضاوت می گذاریم. امری که پایانی ندارد و نشان از زنده بودن این جنبش دارد.

اولا این اولین بار نیست که عده ای به این سمینار ها می آیند و بعد با قیافه ای حق به جانب برای شرکت در "محافل زنانه" (**) از زمین و زمان ادعای خسارت می کنند. شاید میشود برخی را درک کرد، آنهایی که هر چند سالی از دنیای امن خود (و اخیرا دنیای مجازی!) خارج میشوند و به این "محافل" می آیند و میبینند که در دنیای واقعی و زنده، غریبه هستند. از جدل های جدی زنان ناراحت می شوند و "لطافت زنانه" را در خطر می بینند. هر گاه زنان با شور از مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی میگویند، اینها نگران"بازگشت تفکر سازمان های مردانه در بین زنان" میشوند. وقتی هم محبتی بیان میشود عده ای دیگر خستگی خود را " از این نان قرض دادنهای مردانهء زنان" بیان می کنند.
البته معلوم نیست نقاط تفاوت اینان با آن "مردانی" که ما را از آنها میترسانند چیست؟
هر گاه زنان خشم خود را بروز می دهند اینان نگران" حضور رفتار های مردانه" در زنان میشوند و البته در نقد خود به همه این "نا هنجاری ها" به ما در لفافه و با زبان بی زبانی توصیه میکنند که"خودتان را علاف نکنید از این جمع ها چیزی حاصل نمی شود"- "مثل ما گوشه خانه بنشینید، هر چند سال جهت تایید نظرتان به این محافل سری بزنید و تا میتوانید از این جمع ها فاصله بگیرید." این همه حسن نیت! همه در خدمت جنبش زنان! این همه برخورد های
" اگرسیو " همه برای بهبود بخشیدن به برنامه های زنان! عجبا به این همه حسن نیت این دوستان!!

از "جماعت" ما میخواهند که با هم هیچ جدلی نداشته باشیم و با " موج عشق و دوستی و محبت و میل به همکاری و تعاون" (**) با هم طرف شویم و البته که تعریف خود را هم از این واژه ها دارند. به جای اینکه به کسی مثل خانم زرگر که خود را قربانی " برخورد خشونت آمیز" (*) و "بی اعتنایی" (*) به هنرمندان میداند با " موج عشق و دوستی و محبت و میل به همکاری و تعاون" توضیح دهند که خانم زرگر گرامی:" اگر هم شما فکر میکنید، برخورد نسنجیده ای با شما صورت گرفته اول با خود فرد مطرح میکردید." به ادعای خود شما ایشان از آنچه که به نظر شما خشونت زبانی بوده عذر خواهی هم کرده و شما عذر خواهی او را نپذیرفتید که بیایید و به ما نشان دهید که :" هشدار! که در محافل زنانه خصلتهای زنان مردمدار که به طور وضوع (غلط از خانم زرگر است، نفهمیدم منظورشان چیست) به چشم می خورد!"... که افشاگری کرده باشید؟ (*) ( البته واژه مرد مدار را نیز نابجا به کار میبرید. که مجال بحثش جای دیگری است و منابع کافی نیز موجود.)

آیا واقعا باید از شما بپذیریم که قصد برطرف کردن ضعف ها را دارید. پس بزرگ نمایی آنها برای چه صورت میگیرد؟

اما نوشته خانم زرگردر مورد شیوا بنی فاطمی به دلیل بی اطلاعیشان، حاوی چند ادعا ست که من به آنها میپردازم.
اول اینکه تجلیل ازدوستمان شیوا تنها پس از مرگش صورت نگرفت (اتهامی که شما تیتر مطلب خود را بر اساس آن انتخاب کرده اید!) فیلم مصاحبه ای که از شیوا پخش شد، مصاحبه ای است که من در سال 99 با 10 زن هنرمند مقیم برلین انجام دادم و تحت عنوان "زنان و هنر زندگی" در همانسال در سمینار سالیانه زنان ایرانی که در برلین برگزار شد نمایش داده شد. علت تهیه فیلم این بود که ما امکان ایجاد نمایشگاه عکس ، مجسمه ، برنامه موسیقی و ... را نداشتیم و از آنجاییکه دلمان میخواست که هنرو هنرمندان زن نیز در سمینار ما حضور داشته باشند با زحمت فراوان به تهیه این فیلم اقدام کردیم. که همه زنان هنرمندی که من به آنها مراجعه کردم با گشاده رویی دعوتم را پذیرفتند و در مقابل دوربین من با اعتمادی استثنایی از خودشان، کارشان ، زندگی شان ، دردها و آرزو هایشان سخن گفتند. که ما بخش معرفی خود و کار هایشان و همینطور نظرشان در مورد "تابو ها" را با توجه به موضوع سمینار آن سال نمایش دادیم.(موضوع سمینار "تابو ها و اخلاقیات جنسی" بود).
پس خانم زرگر اساس ادعای شما"افتخار تجلیل پس از مرگ" (*) ادعایی است که صحت ندارد.

در ثانی شما اقدام به مقایسه غیر اصولی خودتان و شیوا کرده و در نوشته تان "زندانی سیاسی سابق" و تبعیدی بودن خود را در مقابل هنرمند ی که " بیشتر فعالیت هایش درایران و در خارج از ایران در محافل خارجی" (*) بوده می گذارید! و به نوعی گرامی داشت این "دوست" ما را به زیر سوال میبرید! یک بار دیگر نوشته خود را بخوانید .

نکته دیگر اینکه شما همانطور که خودتان ذکر کرده اید از کمیته برگزار کننده به دلیل نبود امکانات کافی در سالن جواب رد شنیدید، ولی به قول خودتان که در سمینار گفتید: "خودتان را تحمیل" کردید! اولا دوستان برگزار کننده را من میشناسم و میدانم که اهل پذیرش تحمیل کسی یا چیزی نیستند، آنها با کمال میل شما را پذیرفتند و شما را نه امری تحمیلی بلکه زن هنرمندی می دیدند که با وجود امکانات محدود سالن، شرایط را درک کرده و انتظاراتش را با آن تطبیق می دهد.
شما در همین سمینار در بخش جمعبندی سمینار وقت گرفته و از استقبال جمع از کارهایتان و فروش نقاشی هایتان که در دو ماه گذشته جهت ارائه در سمینار تهیه کرده بودید، اظهار خوشنودی کردید و کلامی در مورد احساساتی که در نامه تان میگویید نگفتید! چرا؟ آیا برای ما ناظرین امکان قضاوت بهتر فراهم نمیشد اگر شما این ادعاهای خود را با حضور دوستان کمیته برگزاری مطرح می کردید؟ صراحت شما میبایست به یک نقد سازنده و از سر همبستگی و مسئولیت بدل میشد و نه افشا گری و نفی ارزش های کار نهفته در برگزاری چنین سمینارهایی ...
شما از" مهربانی و دخالت و تلاش" (*) دوستان کلن صحبت می کنید. آیا زنان کلن بخشی از این سمینار نبودند که با شما اظهار همبستگی کرده و ...
و بعد نامه ای مینویسید که با مطلق بینی ، از یک دلخوری (که معلوم نیست تا چه حد منطقی است) به زیر سوال بردن زنانی میرسد که امکان این گرد هم آیی را برای ما (و شما) فراهم کردند.
برای ما ارزش این سمینار ها در وهله اول بحث ها و تبادل نظر درون این مجموعه است. دیدار ها، برنامه های جانبی فرهنگی و هنری همه در کنار موضوعات سمینار معنا پیدا میکنند. این به معنای کم اهمیت دادن به هنر و هنرمند نیست. بلکه اولویت هایی است که این جمع سال هاست برای این سمینارها قائل شده است واساسا دلیل وجودی این سمینار هاست که بسیاری از دوستان هنرمند ما نیز با همین نگاه بارها در برگزاری آنها سهم به سزایی نیز داشته اند. در سال های اخیر تلاش شده است که فضای بیشتری را به برنامه های هنری و فرهنگی اختصاص دهیم.

به باورمن، زنان نیز مثل بقیه گروه های اجتماعی در فعالیت های خود از ضعف و قوت های گوناگون برخوردارند. ندیدن اینها همان اندازه خطرناک است که غلو کردن در طرح آنها. نقد مناسبات بین زنان و تشکل های آنان و ارائه راه کار مناسب امری است که با مبارزه با تفکر مردسالار گره خورده است. تفکری که جمع های زنان را تحقیر می کند، توانایی های زنان را به تمسخر و یا نادیده می گیرد نمیتواند چنین هدفی را دنبال کند و در بهترین حالت تنور دشمنان جنبش زنان را گرم کرده و با نظم موجود همدستی کرده است. در نامه های علنی شده پیرامون این موضوع ما به وفور چنین شیوه هایی را مشاهده میکنیم. از طرف دیگر روش و محل طرح انتقاد دو نکته کلیدی در تاثیر گذاری آن است. امری که به آن بی توجهی شده است.

دوستانی که مرا در تمام این سالها در جلسات و گرد هم آیی های گوناگون دیده اند می دانند که همیشه گفته ام که ما حق نداریم به وضع موجود رضایت دهیم و به آن بسنده کنیم . ما باید دائم افق انتظاراتمان را گسترش دهیم. به این معنی جنبش زنان هنوز جای پیشرفت بسیار دارد. کاری سخت و توان فرسا که تنها با یاری همه ما تا کنون به پیش رفته و در آینده هم به پیش خواهد رفت. اما قدر دست آورد های خود را بدانیم و با بازنگری و نقد سالم اجازه ندهیم که این گرد هم آیی های زنان که حاصل سه دهه تلاش و پیگیری فعالین این جنبش است اینچنین برای بی اعتبار کردنشان کوشش شود. صراحت و شفافیت در نقد بایستی با صداقت در طرح مسائل همراه باشد. ضمن پرهیز از مصلحت گرایی ، بایستی در نقد خود همیشه به دنبال ارائه پاسخی به مشکلات و نقایص مورد نقد باشیم و یا حد اقل اینکه فضای سالم بحث را ایجاد کنیم. کاری که متاسفانه نامه های تا کنونی از عهده آن بر نیامده اند.

سمینار امسال با حضور تعداد زیادی چهره جدید و با بحث های خلاق و زنده خود، با صمیمیتی که در فضای سالن موج میزد و با طرح روشن اختلافات و نقاط افتراق و اشتراک ما، یکی از بهترین سمینار های سالهای اخیر بود.

ما در این کنفرانس ها گرد نمی آییم تا در خلا بر سر موضوعات آکادمیک بحث کنیم. ما برای مقابله با بی عدالتی عظیمی که هر لحظه در کوچه و خیابان ، دانشگاه و مدرسه ، محیط کار و تفریح و .... بر ما اعمال میشود گرد هم می آییم و همه ما میدانیم که وجود اینگونه فعالیت ها سرچشمه قدرت و آگاهی برای زنان بسیاری بوده است. در عین حال صدها سال به طور منظم در فرهنگ مردسالارانه تجربیات و شعور ما را انکار کرده و فقط تجربیات مردان را ارزش دانستند. ما به این فرهنگ نیز اعلام جنگ کرده ایم.

--------------

من نقد های خود را در رابطه با "وجود گروه های کاری"،"انتخاب موضوعات سخنرانی ها"، چگونگی انتخاب و"دعوت سخنرانان" در جلسه جمعبندی بیان کردم تا کمیته برگزاری سال آینده در برنامه ریزی خود به آنها توجه کند.
امید اینکه سمینار سال آینده که در کلن برگزار خواهد شد باز هم پر بارتر و موفق تر باشد و از اشتباهات این سمینار مبرا باشد. میگویند" وقتی این همه اشتباه تازه میتوان کرد ، چرا اشتباها ت قدیمی را تکرار کنیم؟"

4 فوریه 2008
ShadiAmin@web.de

توضیحات:

  • تمام کلمات داخل گیومه که با یک ستاره مشخص شده اند نقل از نامه خانم زرگر است.

(**)تمام کلمات داخل گیومه که با دو ستاره مشخص شده اند نقل از نامه خانم راستی است.

بقیه مواردی که نقل به معنی شده اند یا در بحث های شفاهی مطرح شده اند و یا پس از سمینار فرانکفورت نوشته شده بود.

علی رغم اینکه قصدم از نوشتن ، طرح نظراتم برای دوستانی بود که در جریان سمینار ها و روابط و مناسبات ما کما بیش هستند اما پس از انتشارعلنی دو نامه دیگر این مطلب نیزدر سایت شبکه (شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی) منتشر خواهد شد!
www.shabakeh.org

- متن پاسخ دوستان کمیته برگزاری سمینار