Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

آیا ما هنوز به این جامعه تعلق نداریم؟

گفت و گوی شادی امین با نرگس اسکندری
من تا کنون بیش از 400 ای- میل تهدید آمیز دریافت کرده ام. حتی تهدید به مرگ شده ام و این بسیار تاسف آور است که گرفتن چنین موضعی حتی میتواند برای یک نفر خطر جانی ایجاد کند تا حدی که تحت حمایت پلیس قرار بگیرد.


نرگس اسکندری برای بسیاری از ما چهره شناخته شده ای است. او را بار ها دربرنامه های متفاوت چه در تلویزیون های محلی و چه در نشریات دیده ایم. نرگس بارها در کنار ما برای فعالیت های ایرانیان تلاش کرده است. در دفاع از حقوق زنان و پناهندگان ، در کمک برای انجام مراسم های مختلف و ...
نرگس اسکندری در عین حال سخنران بسیاری از برنامه های ما بوده است ، آنجا که در مقابله با آزار جنسی کودکان گفتیم ، نرگس اسکندری به عنوان دکتر روانشناس به بررسی تاثیرات این پدیده بر کودکان مورد آزار جنسی قرار گرفته پرداخت و در امر روشنگری حول حمایت از قربانیان تلاش نمود، همچنان که مطب او در فرانکفورت محلی برای بسیاری از کسانی بوده که به مشاوره با یک متخصص هم زبان نیاز داشته اند.
نرگس اسکندری (Nargess Eskandari-Grünberg) در عین حال در عرصه سیاست جامعه آلمان فعال بوده و مدت 10 سال است که نماینده حزب سبزها در مجلس فرانکفورت است.
وی در دور قبلی انتخابات یکی از کاندیداهایی بود که در ناحیه انتخاباتی خود با آرائ قابل توجهی به پارلمان راه یافت.
او در کمیسون آموزش و اینتگراسیون (Ausschuss für Bildung und Integration) و در امور فرهنگی نیز مسئولیت دارد.مدت پنج سال هم به عنوان اولین خارجی ، در مقام رییس کمیسیون انتگراسیون به کار مشغول بود.

با خانم نرگس اسکندری گفت و گویی داشتیم که از نظرتان می گذرد.

- شادی امین : مدتی است که در سطح مطبوعات بحثی پیرامون شما در گرفته و به نوعی حملاتی نیز به شما صورت میگیرد که خودتان اگر ممکن است دلایل آن را توضیح دهید:

نرگس اسکندری: مدتهاست که بر سر ساختن مسجدی جدید در منطقه "هاوزن" در فرانکفورت بحثهایی در جریان است. یک تشکل محلی "Bürgerinstiative" نیز ایجاد شده است که بر ضد ساختن مسجد است. در مرحله اول در شورای شهر منطقه 7 گرد هم آیی ای برگزار شد با این هدف که با مردم صحبت شود. ولی شرایط دشواری ایجاد شد و به آقای ژان کلود (Jean-Claude Diallo) که وزیر(Dezernent)انترگراسیون است فحاشی شد و چون وی سیاهپوست است این نشست را نشست "زنگی ها" نامیدند و برخورد های بدی با او شد. در این شب به خارجی ها هم توهین های زیادی شد که غیر قابل تحمل بود.
پس از اون ما در کمیسیون انتگراسیون نشست داشتیم که پس از پایان بحث ها دور نظرخواهی از مردم حاضر در جلسه آغاز شد.در این جلسه تنها به ساخت مسجد اعتراض نشد بلکه به وجود بچه های خارجی در مدارس اعتراض شد و بسیار تحقیر آمیز در مورد آنها حرف میزدند. مثلا اینکه "اینها دائم بر تعدادشان افزوده میشود " و ... و برای من غیر قابل تحمل بود که در یک جلسه پارلمانی اینچنین برای دست راستی ها مثل استادیوم فوتبال دست میزدند و علیه بچه های خارجیها عکس العمل نشان می دادند.
متاسفانه در چنین فضایی امکان بحث آرام حول این مسئله نبود چرا که جلسه به جلسه ای ضد خارجیها بدل شده بود. و برای من که خودم از یک تاریخ و پشتوانه تبعید می آیم چنین شیوه برخوردی در پارلمان متصور نبود. اینکه 40 درصد جمعیت شهر فرانکفورت غیر آلمانی هستند واقعیتی است که باید پذیرفت. من ضمن طرح این موضوع در ادامه به اعتراض گفتم:"هر کسی که این واقعیت را نمی پذیرد میتواند جای دیگری زندگی کند"
بحث من این نبود که "آلمانیها" باید بروند یا مهاجرت! کنند. متاسفانه تمام آنچه در مطبوعات آورده شد با جمله ای که من گفتم تفاوت داشت. بحث من این بود که اگریکی از مشخصات یک شهر متروپل و انترناسیونال داشتن اپرا و سالن تئاتر و امکانات دیگرش است ، مشخصه دیگرش هم این است که مردمی ازملیت های مختلف در ان زندگی می کنند. بچه های غیر آلمانی و خارجی ای هم که در اینجا به دنیا آمده اند ، جزیی از فرانکفورت هستند و ما نمیتوانیم حتی برای لحظه ای از اینها صرف نظر کنیم.

- شادی امین : فشار زیادی وارد میشود که شما این جمله خودتان را پس بگیرید و یا کمی نرم تر کنید، چرا این کار را نمیکنید؟

نرگس اسکندری: اولین مطلبی که در مطبوعات آمد (روزنامه نویه پرسه) با این تیتر بود که:"عضو حزب سبزها خشم خلق را بیدار می کند."
(Grüne weckt Volkszorn) برای من بسیار باعث تاسف است که یک روزنامه جهانی از چنین مفاهیمی استفاده می کند. من در جواب این روزنامه پرسیدم که مردم (Das Volk) کیست؟
آیا بچه هایی که اینجا به دنیا آمده اند هم جزو "مردم" هستند؟ آیا من ای که 23 سال است اینجا زندگی میکنم جزو این"مردم" هستم؟ آیا 40 در صد خارجی ای که در این شهر زندگی می کنند نیز جزو این"مردم" هستند؟
و میبینیم که پس ازگذشت بیش از 40 سال از آمدن اولین مهاجرین(کارگران ترک) به این کشور باز هم بحث "خودی" و "غیرخودی" مطرح میشود و "ما" و"دیگران" یعنی "آلمانیها"و"خارجی ها" مطرح میشود. من خودم را جزو "مردم" میدانم و یک شهروند آلمانی هستم ، همانطور که بچه من و دیگر خارجیان بایستی به عنوان یک شهروند پذیرفته شوند و این برای من غیر قابل تحمل بود که چنین برخوردی را ببینم و عکس العملی نشان ندهم.
فشاری که مطبوعات به من وارد میکند از این طریق است که جمله من را از یک مجموعه جدا کرده و به صورت مجرد مطرح می کنند و تلاش میکنند احساسات مردم را به نفع راست ها تحریک کنند. من به هیچ وجه از "راندن آلمانیها" از فرانکفورت صحبتی نکردم و یا جعلیات دیگری که از سوی مطبوعات صورت گرفته است.
برخورد من حاوی این نکته مهم بوده که بایستی وجود این چندگانگی انسان ها را در این شهر به عنوان یک نقطه قوت و مثبت شهر فرانکفورت ببینیم و نه اینکه آنها را به عنوان "غدد"ی ببینیم که بایستی با "عمل جراحی" از بین بردشان!(نقل به معنی از یکی از ایمیل هایی که برای من فرستاده شده) بلکه باید آنها را به عنوان بخش مهمی از این شهر بپذیریم.

- ش. ا. : گویا عکس العمل های شدیدی نیز نسبت به خود شما صورت گرفته. از ای میل های تهدید آمیز گرفته تا مطالبی در اینترنت که به شما و همسرتان که آلمانی/ یهودی است تهدید و فحاشی شده است. مرز آزادی بیان برای ما کجاست. چرا جریانات نئو نازی اینچنین فعالانه و سازمانیافته حملات خود را به شما انجام دادند؟

ن. ا. : من تا کنون بیش از 400 ای- میل تهدید آمیز دریافت کرده ام. حتی تهدید به مرگ شده ام و این بسیار تاسف آور است که گرفتن چنین موضعی حتی میتواند برای یک نفر خطر جانی ایجاد کند تا حدی که تحت حمایت پلیس قرار بگیرد. و این سوال برای من پیش می آید که به راستی کجا زندگی میکنیم؟
چرا به چنین روشهایی در برخورد به یک اظهار نظر متوسل میشوند و اینان چه کسانی هستند؟ بسیاری از ای- میل ها با لحن و واژه های بسیار سکسیستی به من برخورد کرده اند. آیا اینها نیستند که بایستی از من عذر خواهی کنند؟

- ش. ا. : در رابطه با مجموعه این موضع گیری ها و حملات بیرونی و یا شخصی به شما عکس العمل حزب سبزها به این موضوع و خود شما چه بوده است؟ چون همانطور که همه میدانیم این حزب در یک ائتلاف با حزب دمکرات مسیحی امروز در استان هسن در قدرت سهیم است. و از این دریچه برای مردم حساس، در این مورد توضیح دهید.

ن. ا. : تا جایی که به عکس العمل اعضا حزب و فراکسیون بر میگردد همه آنها بدون هیچ محدودیتی از من دفاع کردند که این حمایت به من انرژی زیادی میدهد. اما آنچه مهم است این است که بایستی این سوال را مطرح کرد که این همبستگی و اعتراض آیا نباید به شکل بیرونی هم پیش برده شود؟ و در حال حاضر حزب سبزها در حال بررسی راه ها و شیوه هایی هستند که این مسئله را در عرصه بیرونی نیز به پیش ببرند.

- ش. ا. : اجازه بدین برگردم به سوال قبلی ، شما از تهدیدات جانی و ... صحبت کردید. میتوانید کمی بیشتر در این مورد توضیح دهید.

ن. ا. : ببینید آدرس و مشخصات من از طرف جریانات نئو نازی در اینترنت علنی شده و تهدیدات بسیار صریح و خشنی نیز طرح شده است. بدیهی است که این مسئله فشار روحی زیادی رو بر من و خانواده ام تحمیل کرده ، و با وجود اینکه آدم ترسو یی نیستم ولی فکر می کنم بایستی این حملات و تهدیدات رو که تعدادشان هم کم نیست، جدی گرفت وطبیعی است که این مسئله باعث نگرانی است، اما حفاظت پلیس پیشنهاد خود دولت بود.
من حتی در کابوس هایم هم نمیدیدم که در جایی که پس از سالها زندگی در اینجا ، جایی که خانه خود میدانم، این چنین مورد تهدید و خطر قرار بگیرم.
البته لازم است در همینجا به حمایت هایی هم که شده اشاره بکنم. نهاد ها و شخصیت های مهمی در سطح شهر به صورت علنی اعلام پشتیبانی کرده اند. تشکل ها و افراد و دوستان زیادی هم نامه هایی به خودم و مطبوعات ارسال کردند و پشتیبانی خودشون رو اعلام کردند و اعلام آمادگی کردند که با شرایط پیش آمده در مقابله با این فشارها با من همراه خواهند بود. و اینها تنها چیزهایی هستند که به من امکان می دهند که به لحاظ روحی با این شرایط بهتر کنار بیایم.

- ش. ا. : عکس العمل ایرانیان در این مورد آیا ملموس بوده و اصولا تا چه حد فکر میکنید به اتفاقات و سیاست جاری در جامعه و محیط واقف هستند؟

ن. ا. : برای من متاسفانه روشن نیست که تا چه حد ایرانیان از این وقایع مطلع هستند یا نه؟ چون بسیاری از ایرانیان مطبوعات آلمانی را مداوم دنبال نمی کنند. و بیشتر اخبار به صورت شفاهی نقل میشوند و یا اخبار تلویزیونی دنبال میشود. اما از دوستان ایرانی خودم میتونم بگم که متعجب و نگران بودند از روندی که پیش آمده، اون هم در مورد کسی که یک چهره علنی بوده و مدتهاست برای حقوق هم آلمانیها و هم خارجیان تلاش کرده وبعد اینچنین مورد حمله واقع شود.
اونها در مقابل این برخوردها مرزبندی کرده و با من اعلام هبستگی کردند.

- ش. ا. : این وقایع به نظر من نشاندهنده این است که گرایش به راست و تفکر ضد خارجی علی رغم اینکه در مقاطعی ضعیف شده و یا به عقب نشینی وادار میشود اما در ورا و اعماق جامعه حضور جدی دارد. هنوز راسیسم و نژادپرستی یکی از معضلات جدی است و به این یا آن حمله یا درگیری با خارجی ها ختم نمی شود. فکر می کنید وظایف دولت در این رابطه چیست؟
ن. ا. : به نظر من بایستی بحث در مورد این موضوعات توسط کمیسیون انتگراسیون دامن زده شود و تفهیم شود که خارجیانی که در این کشور زندگی می کنند جزیی از این جامعه هستند و شهروندانی با حقوق برابر هستند. بحث "ما" و "شما" یا "خودی" و"بیگانه" بایستی بیشتر باز شود و به قول آقای "ماگن" که مسئول کمیسیون انتگراسیون بود و سال قبل فوت کرد:"انتگراسیون زمانی آغاز می شود که فرد به جامعه احساس تعلق کند" و من احساس میکنم زمانی بتوانیم این احساس را به بچه هایمان که آینده این جامعه را می سازند بدهیم که هر روز با این پرسش مواجه نشوند که از کجا می آیند و چه زمانی برمی گردند؟
انتگراسیون یا تطبیق با جامعه میزبان یک جاده یک طرفه نیست که فقط خارجیان در آن دارای وظیفه باشند که زبان یاد بگیرند و ... کل جامعه باید خود را در این امر دخیل بداند.
در یکی از میل هایی که من دریافت کردم نوشته:"من اگر شما 100 تا پاسپورت آلمانی هم داشته باشید نمیتوانم شما را به عنوان آلمانی بپذیرم." این آن چیزی است که باید تغییر کند و ما باید به عنوان شهروندان آلمانی پذیرفته شویم.
بایستی به این بحث در این جامعه دامن زد. این حمله ای که امروز به من صورت می گیرد در حقیقت حمله به همه خارجیان است.
بنا بر این بایستی با این خشونت مقابله کرد ، امروز نرگس اسکندری مورد هدف است ولی فردا در خیابان ها و به اشکال دیگر این حملات صورت می گیرد. ما برای اینکه تاریخ وحشتناک خشونت و جنایت در این جامعه تکرار نشود بایستی در مقابل آن مرزبندی کنیم و بایستیم و بپذیریم که انسان های متفاوت بایستی از حق حیات برخوردار باشند. این از پیش شرط های زندگی در کشوری دمکراتیک است که انسان ها بایستی در یک شرایط دمکراتیک از حقوق برابر نیز برخوردار باشند .

- ش. ا. : این جدلها در واقع برعکس آنچه مطبوعات سعی کردند الغاء کنند در اختلاف بر سر ساختن مسجد نبود. بلکه زمانی بود که فردی تحت عنوان مخالفت با ساختن مسجد به "کثرت بچه های خارجی" در مدارس اشاره کرده و با واژه هایی تحقیر آمیز در مورد آنان صحبت کرده بود. اما قطعا برای خوانندگان این گفتگو جالب است بدانند که نظر نرگس اسکندری در مورد ساختن مسجد چیست؟

ن. ا. : من در تمام این سالها موضعی بر ضد حضور مسلمانان نداشته ام. قانون اساسی آلمان تمام انسانها را فرای تعلقات مذهبی ، نژادی و جنسی برابر می داند. مشکل من گروه های مذهبی افراطی هستند. آنها بایستی در رابطه با حقوق زنان ، حقوق کودکان و .... موازین خود را روشن کنند.و این موازین بایستی با قانون اساسی منطبق باشد. حال اگر مسلمانانی این موازین را می پذیرند نمی توان برای آنها مانعی برای ساخت مسجد ایجاد کرد همانگونه که برای ساختن کلیسا و کنیسه نیز مانعی وجود ندارد.در عین حال من برخورد انتقادی خود را به اسلام خواهم داشت. همه مسلمانان ، مدافعین اسلامیست ها نیستند. بسیاری از مسلمانانی که در آلمان هستند شاید هیچگاه به مسجد نروند، آنها فقط در خانواده ای مسلمان به دنیا آمده اند. نبایستی 70000 مسلمان مقیم آلمان را به عنوان اسلامیست نگاه کنیم. بایستی با اسلام رادیکال و با بی عدالتی هایی که بر زنان و کودکان در این چهار چوب میشود برخورد کرد. این موضوع اما از بحث بر سر حق داشتن مسجد جداست. در ضمن ساختن مسجد با حمایت مالی دولت صورت نمی گیرد. ما در پارلمان تصویب کرده ایم که از آزادی مذاهب دفاع می کنیم. پس اگر نقشه و موازین ساختمانی آن با اصول مورد نظر شهرداری تناقضی نداشته باشد مانعی بر سرصدور جوازساختمان آن نیست. تنها مسئله ای که ما بایستی در مورد آن بررسی کنیم این است که سازندگان آن از گروه های اسلامیست نباشند.
موضوع دیگر که باید در آینده بر روی آن صحبت کرد این است که آیا در یک منطقه میتواند چند مسجد وجود داشته باشد یا نه؟ برای این موارد بایستی قاعده ای تنظیم کرد.
من معتقدم موضوعی چون ساختمان مسجد نباید به بهانه ای برای ابراز خشم و خشونت به خارجی ها بدل شود. برخی به من اتهام اسلامیست بودن زده اند. این اتهام برای من مسخره است. ما تجربه مشخصی از اسلام داریم و دقیقا با چنین تجربه ای است که من می گویم مشکل اساسی مردم در کشور های اسلامی نبود دمکراسی و عدم تحمل "دیگران" است. امروز ما در اینجا موظفیم از حقوق برابرانسانها علی رغم تفاوت هایمان دفاع کنیم.

- ش. ا. : فکر می کنید خارجیان و آلمانی های خارجی تبار در چنین جدل هایی چه نقشی میتوانند بازی کنند؟

ن. ا. : به نظر من آنها بایستی از حقوق خودشان دفاع کنند و حقوق شهروندی خود را به رسمیت بشناسند. نقشی که آنها دارند بسیار مهم است. این جمعیت غیر آلمانی تاثیر مهمی در فرهنگ این کشور داشته است. شما امروزه فرانکفورت را بدون جمعیت خارجیش نمی توانید تصور کنید. باید هر یک از ما خود را جزئی از این جامعه بدانیم و تحولات آن را دنبال کنیم و در مسائل اینجا دخالت کنیم.
از نظر جامعه شناسی و تاریخ مهاجرت ، تمام انسانهایی که کشور و وطن خود را ترک می کنند، برای اینکار دلایلی داشته اند. این انسانها و فرزندانشان بایستی در این جامعه پذیرفته شوند. پناهندگان ، کارگران مهاجر و ... و کودکان آنها همگی بایستی به عنوان شهروند این جامعه از حقوق انسانی خود بهره مند شوند.

- ش. ا. : شما از معدود زنان خارجی (و یا اصولا خارجیانی) هستید که در عرصه سیاست جامعه آلمان چنین جایگاهی را احراز کرده اید. همه میدانیم که آلمان بر خلاف برخی کشور های دیگر محدودیت های بیشتری را بر سر راه چنین پیشرفت هایی برای غیر آلمانی ها ایجاد میکند. شما هم قطعا طی این مسیر برایتان با زحمت ممکن شده است. کمی در این مورد بگویید.

ن. ا. : به نظر من سیاست به شجاعت هم نیاز دارد. شما بایستی با تمام قدرت سعی کنید برای منافع مردم تلاش کنید. این تلاش همیشه و برای همه مقدور نیست. من دکتر روانشناس هستم و در آنجا هم کارم را دنبال می کنم. این تلفیق برایم گاها بسیار مشکل است. اما من وظیفه خودم می دانم که در مسائل محیطم دخالت کنم به همین دلیل با تمام انرژی به فعالیتم در عرصه سیاست می پردازم. امیدوار هم هستم که خارجیان هر چه بیشتری در این امور دخالت کنند. برای این دخالتگری مهم است که خود را شهروند این جامعه بدانند و اعتماد به نفس داشته باشند.
البته در مرحله اول ورود به عرصه سیاست تاثیر گذار از شما به عنوان خارجی استقبال هم میشود . چون شما را پلی می دانند بین جامعه آلمانی و غیر آلمانی. از طرف دیگر ما را به عنوان خارجیان موفق به رخ دیگران می کشند. اما در همین اتفاقات 10 روز گذشته دیدیم که در نهایت میخواهند حدود و مرز ما را تعیین کنند.
من در مقابل چنین بی عدالتی هایی می ایستم و معتقدم امروز اکثریت این جامعه می بایست با موضع خود نشان دهد که میتواند از دمکراسی و حقوق "دیگران" دفاع کند یا نه؟

شادی امین : ممنون از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید و با آرزوی موفقیت برای شما .

نرگس اسکندری: من هم از شما به خاطر توجه تون به این موضوع تشکر می کنم.
www.shabakeh.de
ShadiAmin@web.de