Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

آزارهاي خياباني تابع زمان و مکان ناامن است، نه وضع قربانيان / اعظم خاتم

امنيت خيابان، از سلسله مباحث جنسيت و شهر

زينب پيغمبرزاده
اما علاوه بر آن و مهم‌تر از آن اين است که اعمال خشونت در جامعة ما مشروعيت پيدا کرده است. چون ما در مسائل فرهنگي خشونت را مجاز شمرده‌ايم، در همه جا و حتي در خانواده، به‌سادگي دست به خشونت مي‌زنيم. در سطح اجتماعي هم نهادهاي دولتي دست به خشونت مي‌برند. مثال آن هم طرح امنيت اجتماعي است که در آن، پليس با خشونت در پي کنترل پيامدهاي اين امر است.»

در سال‌هاي اخير، عوامل متعددي موجب افزايش تحرک و رفت‌وآمد زنان در شهر شده و به دنبال آن، مخاطرات خياباني و حوادث ناشي از ناامني فضاهاي عمومي براي زنان شدت گرفته است. افزايش اين تحرک دلايل متعددي دارد که غالباً از الزامات زندگي امروز است و تغيير آن امکانپذير نيست. بنابراين، بايد پرسيد كه براي مواجهه با اين ناامني چه بايد کرد؟ چه گروهي از زنان بيشتر در معرض ناامني‌ها و آزارهاي خياباني قرار مي‌گيرند؟ و چه وقت و چگونه؟ آيا دختران جواني که مثلاً براي تفريح و گردش به خيابان مي‌آيند بيشتر قرباني خشونت‌اند و اگر آنان را کنترل کنيم، ناامني و خشونت با زنان کاهش مي‌يابد؟ اطلاعات موجود نشان مي‌دهد كه آزارهاي خياباني تابع زمان و مکان ناامن است نه تابع وضع و هدف رفت‌و‌آمد قربانيان، و اينكه اکثر خشونت‌ها در حين رفت‌وآمد به مکان تحصيل يا کار اتفاق افتاده است. در واقع، رفت‌وآمد به مکان‌هاي تفريحي امن‌تر از کار و تحصيل بوده است.
دکتر اعظم خاتم، جامعه‌شناس شهري، در سخنراني‌اي با عنوان «جنسيت و شهر» با بيان اين مطلب افزود: «زنان در مکان‌هاي تفريحي همراه دارند، به صورت گروهي رفت‌وآمد مي‌کنند يا جمعيت در آن مکان‌ها حضور دارد. درحالي‌که فضاهاي ناامن شامل کوچه‌هاي کم‌تردد و خيابان‌هاي فرعي و زمان‌هاي ناامن ساعاتي از روز يا شب است که گروهي از زنان کار روزانة خود را آغاز مي‌کنند يا به پايان مي‌برند. بيشترين خشونت‌ها در مسير دسترسي زنان به وسايل حمل و نقل عمومي اتفاق مي‌افتند.»
او که 30 تير در مؤسسة رهياب زنان و کودکان سخن مي‌گفت، آزار جنسي زنان در خيابان را سوء‌استفاده از آنان برخلاف ميل خودشان دانست که از متلک‌ و آزار کلامي شروع مي‌شود و تا شديدترين شکل که تجاوز و حتي قتل است ادامه مي‌يابد.
وي با تأکيد بر اينكه اين مسئله با شدت و ضعف در برخي ديگر از شهرهاي جهان هم وجود دارد، گفت: «مثلاً وقتي بحث تاکسي زنان مطرح شد، همه فکر کردند اين مسئله خاص جامعة ماست، درحالي‌که در مکزيکوسيتي هم يک زماني بحث تاکسي‌هاي امن مطرح بود و در ايستگاه‌هاي مترو و قطار تاکسي‌هاي امن براي استفادة زنان و کودکان وجود داشت. شکل‌هايي از تفکر جداسازي به‌عنوان راه‌حلي در برابر خشونت در دنيا وجود داشته است. اما امروزه در مديريت و مهندسي فضا، تأکيد اصلي در سياست‌ها و برنامه‌ها به سمت تصويب قوانين سختگيرانه در برابر خشونت با زنان رفته است چرا که استفاده از راه‌حل‌هاي جداسازي هيچ‌وقت نمي‌توانست به همة زنان در همة موقعيت‌ها امنيت ببخشد. براي مثال، زنان فقير نمي‌توانستند از اين تاکسي‌ها استفاده کنند و جوامع بايد به صورت همه‌جانبه با اين معضل مواجه مي‌شدند.»
مسئول گروه شهر انجمن جامعه‌شناسي، با بيان اينکه زنان به‌دليل تعدد وظايفشان به وسيلة نقلية انعطاف‌پذير نياز دارند و ماشين شخصي انعطاف‌پذيرترين وسيلة رفت‌وآمد است، اما اکثريت زنان به آن دسترسي ندارند، افزود: «اکثر زنان طبقة پايين به رفت‌وآمد پياده و نظام حمل و نقل عمومي متکي‌اند. کارهاي آنان معمولاً غيرمهم و فرعي تلقي مي‌شود و بايد ارزان تمام شود. در ميان خانوارهاي متوسط، به‌قدري موضوع نياز زنان به انعطاف‌پذيري حرکت و امنيت جدي است که به محض دسترسي خانوار به وسيلة نقلية شخصي، موضوع استفادة مشترک يا اسکورت زنان به مقصد مطرح مي‌شود.»
وي همچنين اضافه کرد: «مطالعات نشان داده که زنان عمدتاً مسئول مديريت مسائل اساسي خانه مثل حمل و نقل بچه‌ها يا خريدهاي روزانه‌اند. به همين دليل انعطاف‌پذيري رفت‌وآمد مهم مي‌شود. از آنجا که به‌هرحال گروه کوچکي از زنان صاحب وسيلة نقلية شخصي‌اند، حمل و نقل عمومي در تحرک زنان نقش مهمي دارد و در سال‌هاي اخير دربارة انعطاف‌پذيري بيشتر نظام حمل و نقل عمومي از طريق استفادة بيشتر از ميني‌بوس و ترامواهاي کوچک بحث مي‌شود که مي‌توانند بيشتر در بافت مسکوني نفوذ کنند و به خانه که مبداء حرکت زنان است نزديک‌تر شوند.»
اين پژوهشگر حوزة مسائل شهري با تأکيد بر اينکه در نظامي که براي زنان طراحي نشده، آنان سعي مي‌کنند کمتر از خانه خارج شوند، گفت: «تحقيقي در انگليس نشان داد که کوتاه‌ترين مسير رفت‌وآمد بين خانه و محل کار را زناني انتخاب مي‌كنند که فرزند کوچک دارند. درحالي‌که در اين کشور، ميانگين درآمد شغلي با فاصله‌اي که طي مي‌کنيد رابطة مثبت دارد. يعني زنان فرصت‌هاي شغلي بهتر را از دست مي‌دهند چون مدام در حال محاسبة هزينه و فايدة اين رفت‌وآمدها هستند.»
وي در خصوص عوامل مؤثر بر خشونت با زنان گفت: «ساختار جوان جمعيت و بالا رفتن سن ازدواج باعث حاد شدن بحران مسائل جنسي در جامعه شده است. جامعة جوان در اوج فعاليت جنسي است و اين مي‌تواند از عوامل افزايش آزارها در جامعه باشد، به‌ويژه که راه‌حل‌هاي فرهنگي مناسب براي گروه‌هاي مختلف اجتماعي وجود ندارد. اما علاوه بر آن و مهم‌تر از آن اين است که اعمال خشونت در جامعة ما مشروعيت پيدا کرده است. چون ما در مسائل فرهنگي خشونت را مجاز شمرده‌ايم، در همه جا و حتي در خانواده، به‌سادگي دست به خشونت مي‌زنيم. در سطح اجتماعي هم نهادهاي دولتي دست به خشونت مي‌برند. مثال آن هم طرح امنيت اجتماعي است که در آن، پليس با خشونت در پي کنترل پيامدهاي اين امر است.»
خاتم درعين‌حال تأکيد کرد که نگراني زنان از ناامني محيط يکي از عوامل کاهش حضور آنها در قلمرو عمومي است، و تبليغات گسترده دربارة ناامني و مخاطرات خيابان از تحرک زنان مي‌کاهد. وي خاطرنشان ساخت: «در تبليغات موجود، فضا ناامن نشان داده مي‌شود و زنان خود عامل اين ناامني معرفي مي‌شوند. تشديد اين نگراني‌ها به‌نفع زنان نيست زيرا اتکابه‌نفس زنان خود از عوامل افزايش امنيت در محيط است، و اين اتکابه‌نفس با حجم تردد زنان ارتباط دارد. براي مثال، شايد تصور کنيد شدت احساس ناامني و نگراني زنان در شهرهاي بزرگ نظير تهران بيشتر از شهر‌هاي ديگر است. ما آمار دقيقي از مزاحمت‌هاي خياباني برحسب شهرها نداريم اما نتايج يک تحقيق ملي با نام خشونت عليه زنان که در 1383 انجام شد نشان مي‌دهد که در تهران، زنان کمتر از زاهدان يا بندرعباس در فضاهاي عمومي احساس ناامني مي‌کنند. اين امر با توجه به ويژگي‌هاي شهري مثل تهران بيشتر برمي‌گردد به احساس قدرت زنان در تهران، توان مواجهه با مسائل و اينکه چقدر تجربة بيرون رفتن از خانه را دارند.»
وي در انتها گفت: «محدود کردن جابه‌جايي زنان در شهر نه‌تنها راه‌حل نيست که ديگر عملي هم نيست چون خشونت در حين رفت‌وآمد براي تحصيل و کار اتفاق مي‌افتد، نه در حين تفريح. در اين شرايط، تغيير نگرش به حقوق زنان در شهر، مجازات عاملان خشونت با زنان و کودکان، امن کردن حرکت آنان در شهر طي زمان‌ها و مکان‌هاي مختلف از طريق افزايش گشت‌هاي انتظامي، و ايجاد تغييرات مهندسي در فضا، نظير افزايش روشنايي يا تلفيق استفاده‌هاي مختلف از فضا، که به کاهش فضاهاي ترس و ناامني منجر مي‌شود ضرورت مي‌يابد.»

به نقل از ماهنامه زنان
تاریخ: 09/07/2007