Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

برای ناهید در "آخر دنیا"/ سحر سجادی

عکس ناهید و محبوبه دستبند به دست سوهان به روح می کشد.مانند وقتی که چند ماه پیش دلارام را روی زمین می کشیدند .
این نگرانی چهره عزیز ناهید چقدر آشناست.

می ترسیم و نگرانیم اما ترس و نگرانی مرا چیزی دیگر همراهی می کند،چیزی آرامبخش که همین 2،3 جمله ناهید از درون زندان و از درون بند عمومی تائیدش می کند.ناهید در تماس تلفنی با نادر به او گفته است اینجا آخر دنیاست .در واقع ناهید و محبوبه بیش از آنکه از رعب حضور در محیطی چنان خشن بگویند از بهت و بیزاری از خشونت نظمی گفته اند که بیرحمانه انسان هایی را به چنین حاشیه تاریکی رانده است.

این یعنی ناهید ما مثل همیشه همزمان دارد نگاه می کند،فکر می کند،بحث می کند و اعتراض می کند.

بید جنبش زنان البته که با این بادها می لرزد ولی تا ناهید ها را دارد پس از هر لرزش به هیاتی تازه در می آید.

ناهید اولین پژوهشگر اجتماعی است که من شناخته ام. در شرایطی که علوم اجتماعی در این کشور از فقر فکری و مادی شدید رنج می برد و تا این لحظه که ده ها محقق اجتماعی دیگر در سطوح حرفه ای دیگر می شناسم هیچ کس دیگری را ندیده ام که نگاه کاوشگرش آنچنان آمیخته و جدایی ناپذیر با شور و تعهد اجتماعی باشد.و ناهید که آرمان خواهی و عدالت طلبی اش ذره ای فروکش نمی کند(دوستان می دانند چه می گویم) کسی بود که به من یاد داد شور و آرمان کافی نیست، بلکه باید خواند و دید و مطالعه کرد و روش تحقیق یاد گرفت.اعتقاد ناهید به کارش و جذابیت موضوعاتی که به آنان می پرداخت برای اولین بار بذر تمایل به پژوهش اجتماعی را در من نشاند.پس از همراهی با ناهید در آن کار تحقیقی کوچک در حاشیه تهران در رابطه با شرایط زندگی زنان مهاجر افغان میل به " پژوهش در خدمت فرودستان" به تدریج در من بزرگتر شد و از رویای "درمان فرودستان" پیشی گرفت.و حالا ناهید،تو در میان فرودست ترین فرودستان هستی.آنان که فرصت "کنشگری شان" در نظام طبقاتی جنسیتی موجود به صفر میل کرده است.تعجبی نیست که اعتراض اصلی ناهید و محبوبه این نبوده است که آن بند در شان زندانیان زن سیاسی نیست چرا که برای آنها در شان هیچ انسانی نیست.

داستان ناهید داستان زنی مزارعی در استان بوشهر نیست که خود را از نردبان ترقی تا دکتری در بهترین دانشگاههای پاریس بالا کشید.هست و نیست.ناهید به طرزی باورنکردنی عاری از قدرت طلبی است.او برای امضا جمع کردن برای کمپین در خیابان های تهران ،پاریس و دکترایش را به خطر می اندازد.برای اوآن دکتری قرار بوده است به همین کار بیاید ، قرار بوده است به کار بقیه زنان مزارعی بیاید.

و این گونه پای جنبش زنان با نگاه کاونده ،دردمند و معترض ناهید به میان حاشیه رانده شدگان آن بند زنان باز شده است.
آن "آخر دنیا" از دست آورد نگاه نگران ناهید بی بهره نخواهد ماند.صبر باید کرد.