Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

بهار در خاوران!

گزارش ارسالی برای نشريه دانشجوئی بذر

"با ياد همه ياران، رفقا و مبارزانی که پس از سالهای خونين 1360 و در تابستان 67 پس از "محاکمه" چند دقيقه ای و به جرم پايداری بر عقايد سياسی و ايدئولوژيک خود وحشيانه کشتار شدند. به ياد کاشفان فروتن شوکران، مشعل داران آگاهی در شب جهل، پيام آوران مقاومت و نبرد در سياهچالهای استبداد مذهبی. با درود به مادران ، همسران، پدران و فرزندانی که تسليم نشدند. جنايات را فراموش نکردند، جنايتکاران را نبخشيدند و خاوران ها را گلباران کردند."

به نقل از فراخوان بزرگداشت خاطره جانباختگان
تابستان سال 1367 نشريه دانشجويی بذر

تهران شب گذشته پس از سپری کردن يک باران بهاري، صبح پاکيزه و دلپذيری داشت. امروز صبح، در جاده جنوب شرقی تهران در مسير جاده ورامين دسته دسته مادران و همسران و فرزندان و فعالين جنبش های اجتماعی بسوی گلزار خاوران رفتند.
امسال بهار را زودتر از موعدش شروع کرديم. در خاوران بهار حال و هوای ديگری داشت اگر چه خاوران هميشه بهار بوده چرا که پر از گلهای سرخ است. ما توانستيم بهارمان را در خاوران در کنار گلهای شقايق جشن بگيريم. سفره هفت سين ما خاک خاوران بود. ما با درود و سلام به فردای آزادي، سال نو را شروع کرديم.
جمعيت قابل توجهی که اکثرا از خانواده های جانباختگان، فعالين جنبش کارگري، جنبش زنان، جنبش دانشجوئی و جوانان بودند در گلزار خاوران حضور به هم رساندند. همه جا گلباران شده بود. خانواده ها با جعبه های شيرينی و گل از حاضرين در محل پذيرايی کردند. جوانان پر شور و اميدوار، مادران و پدران داغديده را در آغوش می کشيدند و آنها با لبخند و عشق پاسخ می دادند. عده ای از پدران با خواندن شعر ياد عزيزانشان را گرامی داشتند؛ از زندانيان در بند ياد کردند. چند جوان با شور و حال موسيقی زنده اجرا کردند. در اين هنگام با آمدن ناصر زرافشان موجی از خوشحالی به ميان جمعيت آمد.
از زرافشان خواسته شد که صحبت کند. وی نيز با وجوديکه اثرات زندان در او مشاهده می شد با گشاده رويی لب به سخن گشود. او چنين آغاز کرد:
"ما نطفه های تغييريم...کشور بين دو نيروی مختلف گير کرده است يکی رژيم جمهوری اسلامی و ديگری نيروی بيگانه. ما اگر چه کم هستيم اما انگيزه داريم . در بدن ما ميليونها سلول هست که کارهای مختلف می کند اما فقط چند تايی هستند که کارشان رشد و تغيير در بدن هست و نقش ما مثل آنهاست." او ضمن گراميداشت ياد آن عزيزان گفت: "مهم تر از ياد کردن اين است که بتوانيم افکارشان ، اهدافشان و راهشان را ادامه دهيم و گرامی بداريم." پايان بخش سخنان زرافشان اين نکته مهم بود که: "ياد آن عزيزان را تبديل کنيم به ياد بود راهشان."
با پايان سخنان زرافشان دانشجويان و حضار شعار "زندانی سياسی آزاد بايد گردد" را چندين بار سر دادند. سپس فريبرز رئيس دانا نکاتی را مطرح کرد و بعد از آن همه سرود آفتابکاران را خواندند. سپس اعلان شد که برنامه راس ساعت ده و سی دقيقه خاتمه می يابد. اما دانشجويان و جوانان مايل بودند که زمان بيشتری در کنار هم باشند و همچون سال گذشته دست در دست و سرود خوانان در خاوران چرخيدند، ترانه سرودهای "بر پاخيز"، "زده شعله در چمن" و "انترناسيونال" را سر دادند. هنگامی که به مزار رفيق جانباخته عليرضا سپاسی آشتيانی (که در سال 60 توسط جنايتکاران رژيم اعدام شد) رسيدند دور هم حلقه زدند و ياد زن کمونيست و انقلابی پوران بازرگان همرزم سياسی او را که هفته گذشته پس از نزديک به نيم قرن مبارزه، در تبعيد در گذشت را گرامی داشتند.
مراسم امسال عليرغم اين که مزدوران امنيتی رژيم زياد خود را آشکار نکردند و در ظاهر کاری با شرکت کنندگان نداشتند تا ساعت 12 ظهر ادامه داشت و ما بار ديگر با رهبران و بهترين فرزندان خلق عهد و پيمان بستيم که تا تحقق اهدافشان از پای نخواهيم نشست و مجددا اعلان کرديم که : سپيده در حال دميدن است.

ياد شعله های خاوران ها گرامی باد!

جمعه 25 اسفند 1385