خانم مريم اخضر پور در نامه ای به اين مناسبت نوشته است:

نگذاشتن برهان را ببينم، تنها چند لحظه تلفنی با او صحبت کردم!
اکنون هشت روز است برهان را بدون مجوز قانونی زندانی کرده اند. بعد از هشت روز امروز يکشنبه بيست و سه مرداد فقط چند لحظه تلفنی و از پشت شيشه های مات و تاريک با برهان صحبت کردم. همچنانکه انتظار ميرفت او را شديدا شکنجه کرده اند. عينکهايش را شکسته و در همين هشت روز به اندازه هشت سال زدن و توهين و بی حرمتی را ديده است. از صدايش ميشد فهميد چه بلايی سرش آورده اند. برهان را شديدا شکنجه کرده اند و نگذاشتن قيافه او را ببينم. در ابتدا پرسيدم چرا درخواست وکيل نکردی؟ در جواب برهان فهميدم که اصلا جوابش را نمی دهند و تا در خواست وکيل کرده او را شکنجه و آزار داده اندو مورد توهين و بی حرمتی قرار داده اند. اين در حالی است که برهان مبتلا به مشکل تنفسی است و آسم دارد. و وقتی من به اين بربريت در حق شوهرم اعتراض کردم هيچ يک از مسئولين زندان و دادگاه حاضر به پاسخگوئی به اعتراضات من نشدند. اين در شرايطی است که قرار بود چهل و هشت ساعت بازداشتش کنند ولی اکنون هشت روز است در زندان و شکنجه گاه حکومت است و هنوز معلوم نيست به کجا خواهد رسيد.
اتهاماتی که به او وارد کرده اند از اين قرار است که:
1. نماينده کميته پيگيری برای ايجاد تشکلهای آزاد کارگری است
2. عضو هيئت موئسس تشکل سراسری کارگران بيکار است
3. داشتن سايت کارگری
4. اتهامات پرونده قبليش مبنی بر برگذاری مراسم مستقل کارگری در اول مه هشتاد و سه و ...
برهان در زندان است و من و فرزندم نويد ديوارگر از لحاظ اقتصادی در وضعيت بسيار وحشتناکی قرار گرفته ايم. نه تنها برای گرفتن وکيل پولی نداريم، برای کرايه خانه و نان شب هم محتاجيم. خودم جدا از بيماری و وضع جسميم، به خاطر قرار گرفتن در آستانه زايمان در وضع بدی قرار دارم. برهان تنها نان آور خانواده ماست که در سايه حکومت مستضعفان مدتها بود از کار اخراج و بيمه بيکاری او هم زمانش تمام شده است. البته زمانی هم که بيمه ميدادند راستش دردی از فلاکت مالی ما را دوا نميکرد و قرار هم نبود بکند. با تمام اينها نمی دانم که اين روش برخورد نيروی انتظامی به شهروندان اين مملکت و ربودن آنها و شکنجه و زندانی کردن آنها و قطع نان شب کودکانشان در کدامين دادگاه تائيد می شود؟ درب اين دادگاهها را به عنوان توجيه جنايت و بربريت عليه محرومان بايد بست. اينها برای حق خواهی و عدالت درست نشده اند که درست برای حق کشی و حق خوری ساخته شده اند. آخر کسی هست در اين مملکت به من بگويد، اعتراض به گرسنگی چرا جرم است؟ اعتراض به بيکاری چرا جرم است؟ اعتراض به جنايت و بربريت و زندان و کارگر کشی و کودک خيابانی و کار کودکان و کشتن آنها و بی حقوقی آنها چرا جرم است؟ اين کدام عدليه است که در آن اين کارهای انسانی و شرافتمندانه جرم است و فعالينش بايد زير شلاق تکه پاره شوند؟ اين عدالتخانه ها را از سر ما کارگران برداريد تا بيش از اين آبروی صاحبانش نرود. عدليه ای که مامورانش نيمه شب پدر شريف و انسان دوستی چون برهان را در مقابل چشمان پر از ترس و نگرانی کودک هشت ساله اش با زور ميبرد، ديگر برای عدالتخواهی ساخته نشده است. زبان اين دادگاه عليه من و کودک و همسر کارگرم چرا بايد زدن و شکنجه و زندان باشد؟
من با شما هستم های آقايان، صدايم را ميشنويد؟ اين صدای من تنها نيست اين صدای اعتراض همه مردم شهرم، صدای اعتراض همه کارگران سقز است. اين صدای ميليونها خانواده کارگری در تمام ايران است که صاحبان سرمايه و نگهبانان آنان با زور زندان و کشتن ميخواهند صدای بر حق آنان را در دفاع از حقوق انسانيشان قطع کنند. اين صدای برهان ديوارگر است از زندان و در پشت درهای بسته و دور از چشم همگان به جرم دفاع از کارگران بيکار، به جرم دفاع از طبقه کارگر و حق تشکل برای کارگران و به جرم دفاع از کودکان اين قربانيان بيگناه. برهان در زندان است! برهان بايد فوری آزاد شود. برهان مجرم نيست و کسانيکه برای دفاع برهان از کارگر و کودک و حق تشکل و زندگی انسانی جرم تعين ميکنند، مجرمند. برهان بايد آزاد شود. من برای آزادی برهان هنوز به شما مردم و به همه انسان دوستان در سراسر جهان چشم اميد بسته ام. از همه شما مردم، از تمام اتحاديه های کارگری، از تمام نهادهای مدافع حقوق کودک، از تمام مدافعان حقوق زن و از تمام انسان دوستان انتظار دارم من و کودکم را حمايت کنيد و خواهان آزادی فوری و بدون قيد و شرط شوهرم برهان ديوارگر شويد.

مريم اخضرپور بيست و سه مرداد هزار و سيصد و هشتاد و چهار

• نامه مادر وخواهر برهان ديوارگر خطا ب به نهادها و ارگانهای انسان دوست و مدافع حقوق بشر!

ما خواهان آزادی فوری عزيزمان برهان ديوارگر هستيم!
ما طليعه کريميان مادر و پرشنگ ديوارگر خواهر برهان ديوارگر. شديدا نگران وضع برهان ميباشيم و شب و روز با دنيايی درد و مشقات برهان و سرنوشت او را ميکشيم. بارها اشک ريخته ايم و بر اين دنيا وجهنمی که سهم ما نام نهاده اند تف ميکنيم.
برهان ديوارگر هشت روز است توسط نيروهای انتظامی که شبانه به منزلش ريخته بودند دستگير شده و در زندان بسر ميبرد. برهان هيچ جرمی مرتکب نشده و تنها گناهش مبارزه با کودک ازاری و دفاع از حقوق کودکان و کارگران و زنان و محرومان اين جامعه است. لطفا برويد از مردم اين شهر سوال کنيد تا جوابتان را بدهند. پرونده درست کردن و پاپوش دوزی برای برهان که همه او را ميشناسند راه به جايی نخواهد برد. او يک کارگرانسان دوست و دلسوز مردم است. او دوست کودکان خياباني، دوست محرومان و دوست همه مردم است و جز امنيت و آسايش برای همه مردم، جز زندگی شاد برای کودکان و کارگران خواستی نداشته است. معلوم نيست چرا بايد چنين انسان عزيزی در زندان باشد. ما به عنوان مادر و خواهر برهان خواهان آزادی فوری او هستيم و از همه کسانی که صدای ما را ميشنوند انتظار داريم از اين خواست انسانی و ابتدايی ما دفاع کنند. برهان مجرم نيست، اين را همه مردم سقز و ديواندره و... ميدانند. اگر صحبت از جرم و کارکرد نادرست و ناعادلانه در جامعه است، پس چرا به جرم و کار غير قانونی ماموران انتظامی که در موقع استراحت شهروندان بدون مجوز وارد حريم خصوصی برهان ديوارگر شده اند، هيچ دادگاهی رسيدگی نميکند.
در پايان ما خواهان آزادی فوری برهان ديوارگر هستيم و از تمام نهادها و ارگانهای انسان دوست و مدافع حقوق بشر تقاضای حمايت و دفاع داريم.
طليعه کريميان مادر برهان ديوارگر
پرشنگ ديوارگر خواهر برهان
بيست و چهار مرداد هشتاد و چهار