Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

از ارزیابی وارونه 8 مارس تا کشف "گرایش راست" / مهناز رسولی

پاسخ من به ارزیابی خانم احدی از 8 مارس سنندج و از جمله مراسم سینما بهمن به جای اینکه ایشان را به فکر کردن وادارد بیشتر برآشفته کرده است تا جاییکه هر چه گرایش در انبان داشته به من نسبت داده است! در قاموس ذهن بیمارگونه اشخاصی همه چیز سیاه و سفید است. یا مثل من فکر میکنید پس " چپ" هستید، در غیر اینصورت راست و پولیست وناسیونالیست وپدرسوخته اید!

اگر به سر من و کانال جدیدم قسم نخورید پس راستید، اگر شعار ای ایران من را نگویید پس کمونیستید و حتما "مامور ک. گ. ب"! اینها دو روی یک سکه اند.
این فرهنگ سیاسی امثال خانم احدی است که همیشه معیاری به دست دارند و در دنیای کوچک تخیلاتشان میچرخند و دیگران را با آن محک میزنند. این تفکر هیچ ربطی به انسان و زمین ندارد. توهم و بیماری خود شیفتگی است.
معلوم شد این تقلا و فخر و فروشی بخاطر این بود که در یک کلام به ما گفته شود "راست " و خیال خود را راحت کرد، و لابد توقع هم داشت مردم باور کنند!
علاوه برآن برای اینکه " یک نفر به نام مهناز رسولی کم تجربه و با ادبیات نخراشیده و نتراشیده" و کسی که تا حالا چیزی از او دیده و خوانده نشده را لایق جواب دانسته، حتما باید خیلی از ایشان ممنون باشم.
در مقابل این تکبر و خود بزرگ بینی و افاضات گویی فقط باید گفت لطفا برو کنار باد بیاد!
برای اطلاع احدی من از موسسین جامعه حمایت زنان هستم و کماکان افتخار همکاری با این تشکل را دارم. این یک تشکل اجتماعی و با آدمهای مختلف و مسلما دارای نظرات مختلف است. قطعا همه مثل هم فکر نمیکنند .
من اگر چه به اندازه خانم احدی تجربه شعاردادن ندارم اما اینقدر میفهمم که علیرغم تجربه زیاد و ادبیات "خراشیده و تراشیده" شان به نظر میرسد با مسائل کار اجتماعی و علنی در شرایط ما کاملا بیگانه است. اگر از شعارهای ایشان بگذریم که نفسش از جای گرم در میاید، باز تاکید میکنم که بهر دلیل و به این آسانی نمیتواند حقایق را وارونه کند.
در نوشته قبلی گفته بودم که احدی ما را با بقیه جریانات یک کاسه کرده و مورد مرحمت قرار داده است. ایشان این کار را در نوشته دوم خود تکمیل کرده و علاوه بر اینکه من و امثال من را از جمله "ناسیونالیستها و پوپولیستهایی" که در مقابل "رادیکالیسم و مبارزه شهری و مدرن" ایشان قرار داریم، قلمداد میکند از این فراتر هر مارک و انگی را که خواسته بر پیشانی ما چسباند ه است. در ادامه ادعا میکند که گویا "کله گنده های راست" را کنار زده اند ( کاش در دنیای واقعی اینطور بود) و انگار حالا نوبت ما است که گردنمان هم از مو باریکتر است!!
این روشها را ما تا به حال دست کم در کردستان، از جناح راست واز سوی نمایندگان ناسیونالیستم کرد تجربه کرده بودیم، حالا لابد نوبت افاضات از سوی این نوع "چپ" است که برای بر حق جلوه دادن خود ما را همکار فلان و بهمان نیز معرفی میکند.
بهر حال، باز ببینیم واقعیت چیست؟
سینما بهمن و عضو شورای شهر!
من گفته بودم که شرکت درمراسم سینما بهمن برای همه کس آزاد بود، از جمله عضو شورای شهر!
هر چند این برای خانم احدی خیلی غیر ایدئولوژیک است! خانم احدی انگار حرف دهن بچه میگذارد که گویا من گفته ام عضو شورای شهر "نماینده گرایشی" هست یا نیست. همین آدم پا شده و چیزی گفته است و جوابش را هم گرفته است. همینقدر کافی بود. 2-3 نفری هم به خاطر اینکه ایدئولوژیشان خاک نخورد رفتند بیرون. این روز، روز محاکمه عضو شورای شهر نبود که چقدر نماینده مردم هست یا نیست. اگر خانم احدی در محل و کوچه ما زندگی میکرد مطمئنا برای اسفالت کوچه یا لوله کشی و فاضلاب محله شان نزد این نماینده شورای شهر میرفت و پشت دربش هم معطل میشد و سلام و علیک هم میکرد. برای فاضلاب شهر باید به کسی مراجعه کرد، لزومی هم ندارد که نماینده کسی باشد. برای مذاکره بر سر مجوز هم باید خیلی جاها رفت. از نظر احدی همه چیز سیخکی و چریکی و شعار دادن است. او نمیداند که فعالین اجتماعی برای دفاع از زندگی و حقوقشان روزمره چه میکشند. حال تشریف آورده و با معیارهای شعاری خودشان "رادیکالیسم" ما را اندازه میگیرد. با معیار پرت و ذهنی ایشان، برگزار کنندگان مراسم سینما بهمن، راست و 2 خردادی، توده ای، پوپولیست و ناسیونالیست و ... هستند. آفرین به این کشف و ذکاوت!

پارک سپیدار
مساله دیگر پارک سپیدار است. انگار خانم احدی پا را در یک کفش کرده اد و نمیخواهد این حقیقت را قبول کند که مساله پارک سپیدار نه مجوز داشت و نه صاحب . همانست که من گفته ام بی کم و زیاد. من گفته ام مگر میشود از طریق شبنامه بی نام و نشان مردم را بسیج کرد؟ نه، نمیشود. اگر یکنفر حتی "پوپولیست" اما با اسم و رسم میرفت پای این کار و علنا 50 نفر را آنجا جمع میکرد، اولین نفراتش ما میبودیم، اما کسی با شبنامه جمع نمیشود. مردم پشت سر رهبرانشان جمع میشوند. رهبرانی که آنها را میشناسند و با آنها در یک محله وشهر زندگی میکنند. کسانی که شب و روز کار میکنند و حرف میشنوند و در خیابان و محله و خانه به خانه مردم بسیج و جمع میکنند تا هر طور شده در زیر سقفی و یا میدانی و خیابانی مردم را جمع کنند و حرفشان را بزنند و پیامشان را برسانند. این کارها برای احدی قابل درک و فهم نیست. دلیلش هر چه هست باشد.
ایشان میگوید چرا جلوگیری از مراسم پارک سپیدار را محکوم نکردید. من میپرسم، کدام مراسم ؟ کدام صاحب مراسم؟ کدام تبلیغ و دعوت و بسیج علنی برای مراسم، کدام تدارک؟ اینکه 2-3 نفری شبنامه دادند و میخواستند پای نیروی انتظامی را به میان بکشند تا مراسم علنی مردم را بهم بزنند شد مراسم؟ ایشان یا خیالات ذهن خود را جای واقعیت میگذارد. یا اخبار غلط شنیده است.
خانم احدی قبل از اینکه بخواهد درس محکوم کردن یا نکردن را به ما بیاموزد بهتر است برود قطعنامه های 8 مارس ما را بخواند و گوش بدهد، قطعنامه ای که انگار اسم بردن از آن زبانشان را میسوزاند!
و یا مطالب من در رابطه با کنگره زنان کرد وناسیونالیستهایی چون رویا طلوعی و قهرمانشان ناصر رزازی و... را بخواند تا متوجه شود ما چه میخواهیم و چه را محکوم میکنیم. اگر صدایی انسانی و برای برابری زن و مرد به گوش میرسد از امثال ما است.
بهتر است ایشان درس اینکه رهبران عملی و محلی باید خط و برنامه و آلترناتیو روشن و رادیکال داشته باشند را هم به ما ندهد و دست از آموزگاری و نصیحت دیگران بردارد.
اینهایی که من گفتم و کارهایی که ما میکنیم گوشه ای از تفکر و فعالیت نسلی است که احدی نمیتواند نماینده اش باشد. این بدبختی چپ غیراجتماعی است که خودش را مافوق مردم و جامعه میداند.

نقش مدیا
همچنین خانم احدی اندر فواید مدیا هم به ما درس میدهد. این را هر بچه محصلی هم میداند. اما این مدیا اگر دست خانم احدی باشد و بر فرق سر دیگران بکوبد و به ملت فخر بفروشد و با ایسمها و شعارهایش بیاید سر وقت ما و جنبشهای اجتماعی مان، پشیزی نمیارزد. اگر این مدیا شب و روز تراوشات مغز خودش را بیرون بدهد و از دئیای واقعی بیخبر باشد و چپ و راست به مردم انگ بچسپاند، نباشد بهتر است.
خانم احدی اوضاع را نمیشناسد، زور که نیست. جوش زدن هم نمیخواهد. با این تفکر اگر اینجا هم میبود حتما به جای اینکه با ما بیاید میرفت شبنامه میچسباند!
برای چپ غیر اجتماعی این آسانترین و کم دردسر ترین کار است. امثال احدی الیت روشنفکری مربوط به گذشته اند و زبان نسل جدید را نمیفهمند. به جای اینکه به زبان آدمیزاد حرف بزنند فقط شعار میدهند و متهم میکنند. این مدال به خود دادن و تعریف از خود و راست و "چپ" کردن تا حال دردی را از کسی دوا نکره است. جز اینکه کار ما را سخت تر میکند. اما نسل کنونی میخواهد و میتواند خود را از منگنه فشار راست و "چپ" و فشارهای اجتماعی و اختناق بیرون بکشد.
- 31 فروردین 84
mrasouli_2000@yahoo.com