Iranian women's Network Association (SHABAKEH)

فرهنگ و جنسيت / آزاده سپهري

رفتار جنسي انسان‌، بخشي از رفتار اجتماعي او را تشكيل مي‌دهد‌. همان‌گونه كه انسان موجودي غير «طبيعي» ‌ست‌، يعني تحت تا‌ثير عوامل اقليمي‌، اقتصادي‌، اجتماعي و سياسي‌ست‌، جنسيت او نيز غير «طبيعي» ‌ست .

توضيح : در فارسي «جنسيت» مترادف «جنس» (sex) به معني مردي و زني يا رجوليت و انو‌ثيت به كار مي‌رود‌. در اين مقاله واژه‌ي «جنسيت» در برابر sexuality به کار گرفته شده است. در فرهنگ غربي تنها دويست سال است كه اين واژه به معناي امروزي‌اش به كار مي‌رود‌. تا دويست سال پيش واژه‌ي sexuality تنها در مورد گياهان و به معناي «جنس» مورد استفاده قرار مي‌گرفت‌. با شكل‌گيري مدرنيسم و آغاز عصر روشن‌گري و خردگرايي‌، واژه‌گان نويني ‌چون آزادي‌، دموكراسي‌، پيش‌رفت‌، تجدد و هم‌‌چنين جنسيت به معناي امروزي‌شان‌، پا به عرصه‌ي وجود گذاشتند‌. جنسيت به مجموعه‌ي احساس‌، واكنش‌ها و رفتارهايي كه از غريزه‌ي جنسي نشات مي‌گيرند‌، اطلاق مي‌شود‌.

رفتار جنسي انسان‌، بخشي از رفتار اجتماعي او را تشكيل مي‌دهد‌. همان‌گونه كه انسان موجودي غير «طبيعي» ‌ست‌، يعني تحت تا‌ثير عوامل اقليمي‌، اقتصادي‌، اجتماعي و سياسي‌ست‌، جنسيت او نيز غير «طبيعي» ‌ست . جنسيت‌، يعني مجموعه‌ي احساس و رفتار و واكنش‌هاي جنسي‌، به طور طبيعي در انسان عمل نمي‌كند‌، بل‌كه انسان آن را فرا‌مي‌گيرد و سنت‌ها‌، ارزش‌گذاري‌ها و نورم‌هاي جنسي را به عنوان بخشي از آموزه‌هاي اجتماعي دروني مي‌كند‌.
بلافاصله پس از تشخيص جنس كودك‌، هويت جنسي او تعيين مي‌گردد‌. جامعه و يعني تك‌تك‌ افراد آن‌، اين حق و وظيفه را براي خود به رسميت مي‌شناسند‌، كه هويت جنسي كودك را تعيين كرده و او را به طرق گوناگون تحت تا‌ثير قرار دهند‌. عضو جنسي كودك در اين‌جا معيار اصلي‌ست‌. به كودك كيردار نقش پسر- مرد و به كودك كس‌دار نقش دختر- زن داده مي‌شود‌. پوشش‌، اسباب‌بازي‌، رفتار‌، تفريحات‌، انتخاب درس در مدرسه‌، بروز احساسات و آرزوهاي كودك‌، تحت عنوان زنانه‌گي و مردانه‌گي تعيين شده و شكل داده مي‌شود‌. علاوه بر اين به كودك آموخته مي‌شود كه ‌چه‌گونه با غرايز جنسي‌اش برخورد كند‌.
جا‌انداختن نورم‌ها و ارزش‌گذاري‌ها به دو شكل انجام مي‌گيرد‌: (1) آگاهانه و هدف‌مند و (2) ناآگاهانه و بدون قصد و هدف‌. در مورد اول آگاهانه سعي بر تربيت كودك مي‌شود‌. به كودك شرم آموخته مي‌شود‌، اين‌كه عرياني ‌چيز بدي‌ست‌، بايد خود را بپوشاند‌، دختربچه بايد «درست» بنشيند‌، كودك بايد از به كار‌گيري كلمات «زشت» اكيدا خودداري كند‌، با خود «ور نرود» (از همين نقطه‌، خودارضايي به عنوان يك تابو در ذهن كودك نقش مي‌بندد)‌، با دوستان‌اش بازي‌هاي جنسي نكند و‌... كه البته سركشي از اين مقررات با تنبيهاتي هم رو‌به‌رو مي‌شود‌.
كودك بسياري نورم‌ها را هم‌، بدون آن‌كه قصد آموزش و تربيت او باشد‌، از لا‌به‌لاي گفتار و رفتار ديگران فرا‌مي‌گيرد‌. به‌طور نمونه وقتي مي‌بيند مادر و پدر به هنگام ورود اشخاص ديگر به خانه‌، خود را سريعا مي‌پوشانند‌، وقتي بزرگ‌سالان درباره‌ي مسايل جنسي - ‌مثلا روابط فلان زن «خراب» و فلان مرد «زن‌باره» يا «هم‌جنس‌بازي»- حرف مي‌زنند و غيره . نمونه‌ي قابل‌ذكر ديگر ارج و قرب نهاد خانواده در جامعه است‌، كه كودك بسيار سريع اين را در‌مي‌يابد‌، بدون اين‌كه حتي كسي مشخصا با او در اين مورد حرف بزند‌. آلبوم عكس‌هاي عروسي (به عنوان يك واقعه‌ي «تاريخي» و مهم)‌، خوش‌حالي ديگران از ازدواج دو تن و ناراحتي و ابراز تاسف‌شان از جدايي دو نفر و امثالهم كودك را به اين نتيجه مي‌رساند كه ازدواج يا حداقل پيوند پاي‌دار زن و مرد‌، امري‌ست ضروري و حتا «طبيعي» . در عصر رسانه‌ها‌، تله‌ويزيون نيز نقش بسيار مهمي در تربيت كودك دارد‌. بسياري ارزش‌گذاري‌ها‌، از جمله ارزش‌گذاري‌هاي جنسي را كودك از طريق تله‌ويزيون (فيلم‌، كارتون‌، آگهي‌هاي تبليغاتي) فرا‌مي‌گيرد‌. در اين مورد نيز اغلب قصد آموزش كودك نيست‌، بل‌كه كودك دريافته‌هاي خود را دروني مي‌كند‌.

تربيت جنسي در اكثر نقاط دنيا تحت تا‌ثير مذهب است‌: عمل جنسي قبل از هر ‌چيز در ارتباط با توليد مثل ديده شده و ارزش‌گذاري مي‌شود‌. بر مبناي اين ديد و درك سنتي‌، كودكان و نوجوانان به گونه‌اي تربيت مي‌شوند كه غرايز و اميال جنسي‌اي را كه خارج از محدوده‌ي توليد مثل است‌، سركوب كنند‌. از هم‌جنس‌گرايي‌، خودارضايي يا استفاده از قرص و وسايل جلوگيري از بارداري بايد پرهيز شود‌، ‌چرا كه در رابطه‌ي جنسيت با توليد مثل خدشه وارد مي‌كنند‌. و بر اين اصل پافشاري مي‌شود كه عمل جنسي فقط بايد در ‌چهار‌چوب يك رابطه‌ي (عشقي) پاي‌دار بين زن و مرد انجام پذيرد‌.

طرف‌داران تربيت آزادانه‌ي جنسي بر اين عقيده‌اند كه غريزه‌ي جنسي‌، يك نيروي مثبت است كه مي‌تواند و بايد‌، بدون در نظر گرفتن امكان توليد مثل‌، به انسان لذت ببخشد‌. سركوب غريزه و ميل جنسي‌، جزو مكانيسم‌هايي‌ست كه به طور سيستماتيك مانع رسيدن انسان به رهايي مي‌شود‌. و تازه اكثر انسان‌ها ‌اگر هم به طور جدي مصمم باشند‌ نمي‌توانند با خواسته‌هاي جنسي خود مقابله كنند و اين باعث مي‌شود اعمال‌شان نزد جامعه و حتا خودشان‌، «زشت» و «گناه» محسوب شود‌. اين عذاب وجدان‌، از آن‌ها آدم‌هايي مي‌سازد‌، كه هم از نظر اجتماعي و هم از نظر سياسي دايما سعي در تطبيق خود با شرايط و جامعه دارند‌، به راحتي تحت تا‌ثير فشار «افكار عمومي» و تبليغات سياسي قرار مي‌گيرند و قدرت مقابله‌ي فردي را از دست مي‌دهند‌.
براي رهايي جنسي بايد پذيرفت كه عمل جنسي مي‌تواند خارج از رابطه‌ي عشقي يا رابطه‌ي پاي‌دار نيز انجام پذيرد و تصورات سنتي از «زنانه‌گي» و «مردانه‌گي» و ارزش‌ها و نورم‌هايي ‌چون تك‌هم‌سري‌، زناشويي و خانواده بايد به دور ريخته شود‌.
بين طرف‌داران رهايي جنسي و آنان كه بر تصورات سنتي خود پاي‌مي‌فشارند‌، در كشورهاي غربي هم هنوز درگيري و جدل وجود دارد‌. در اين كشورها راه سومي جا باز كرده‌، كه نسبت به طرز تفكر سنتي‌، برداشت ليبرال‌تري از جنسيت دارد و جنسيت را به عنوان پديده‌اي لذت‌زا هم به رسميت مي‌شناسد‌. اما در مورد مسايلي ‌چون سقط جنين‌، زناشويي‌، خانواده و هم‌جنس‌گرايي هم‌‌چنان تصورات سنتي حاكم‌اند‌.
رهايي جنسي بدون آگاهي جنسي ممكن نيست‌. و آگاهي جنسي تنها به احساس و اعمال جنسي و توليد مثل مربوط نمي‌شود‌، بل‌كه برخورد با جنسيت به عنوان يك مجموعه‌ي بيولوژيك‌، فرهنگي و سياسي را مي‌طلبد‌.

قاصدک