صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

فضای هجوم به معدن طلا در قزاقستان / مترجم : پوراندخت ملکی

اختلاف مصلحتی موجود بر سر ارزش نفت خام و گاز در منطقه دریای خزر که موضوع صحبت خواهد بود ، به احتمال قوی یکی از بحرانی ترین واقعه قرن بیست و یکم می باشد.

در اینجا این سئوال مطرح می شود که دلایل بنیانی این پیش گوئی چیست ؟ بدلیل اینکه اقتصاد پدر سیاست است و بطور کلی از نظر سوق الجیشی نفت و گاز مورد نظر است.

توچه سرمایه داران بین المللی به مواد خام این منطقه از قرن19 جلب شده بود. شرکت های نویل و روت شلد در رده اول استخراج این مواد خام بوده اند.

وجود شوروی پایه های کارتلهای خارجی برای تاخت و تاز در این منطقه را محدود کرده بود

بعد از همکاری رهبر حزب کمونیست شوروی با سرمایه داران بین المللی در زمان گورباچف و رفقا بود که کشورهای منطقه خزر مسقل اعلام گردیدند و این تولدی دیگر برای کارتلهای بین المللی برای هجوم به معادن طلای سیاه در منطقه قزاقستان شد.

هیچ جای تعجبی نیست که در این منطقه بدون هیچ سندی 10 میلیارد تن ذخیره نفت وجود دارد . در اتحادیه ترکمنستان چهارمین ذخیره نفت جهان قرار دارد.

در هیچ مسئله ای بیشتر از این جمبندی آشکار نخواهد شد که چگونه قدرت های امپریالیستی از شوروی متنفر بودند وبرای سرنگونی آن از هر وسیله ای استفاده می کردند. از زمانی که گورباچف به سرمایه داران بین المللی در باغ سبز نشان داد و بعد از تلاشی شوروی زمانی طول نکشید که شرکت های بین المللی نفت در قفقاز به تکاپو افتادند.

برای جلو گیری از جنگ بین سرمایه داران بین المللی بر سر تقسیم شیرینی ، اتحادیه ای متشکل از 12 شرکت نفتی از 7 ملیت درست کردند که آذربایجان هم در سال 1997 به آنها پیوست.

طبق نوشته برژینسکی آمریکا قصد دارد دستیابی بدون مانع به تمامی این منطقه را داشته باشدو با این هدف ذر سال 1997 از طریق وزیر امور خارجه آمریکا مادلن آلبرایت تمام منطقه خاور میانه و قفقاز به عنوان منطقه با ارزش استراتژیک مورد توجه آمریکا واقع شده است.

بوریس یلتسین در سال 1998 در جریان جلسه 8 کشور هشدار داده بود در جهان فعلی جائی برای حکمرانی یک کشور به تنهائی وجود ندارد. منظور او آمریکا بود.

بدون تردید آمریکا و فدراسیون روسیه بزرگترین حریف در منطفه می باشند . اما قدرت های دیگری هم وجود دارند که می خواهند حضور خود را در این صحنه قدرت اعلام کنند.

موصوع بر سر بازی و یا معامله گری در مورد لوله های نفت و گاز می باشد که چگونه نفت را از مسیرهای مختخلف به کشور های مشخصی انتقال دهند. جمهوری اسلامی برای اجرای خطوط لوله های نفتی از باکو تا شط العرب در خلیج فارس اقدام می کند. اما پیشنهاد آنهاشدیدا از طرف آمریکا با مخالفت روبرو می شود.از یک طرف برای جلو گیری از نفوذ این قدرت در آسیائی میانی و از طرف دیگر برای کم کردن وابستگی خود در بدست آوردن انرژی از کشورهای عربی در خلیج فارس .

دولت ایران برای مقابله با آمریکا و اتحاد یه اروپا یک قرارداد اقتصادی و در مورد انتقال گاز اروپا از خاک ایران تا کشورهای ترکمنستان و قزاقستان بسته است.

در ضمن این که رژیم ترکیه در رابطه با مسیر خط کشی شده برای مواد خام آمریکا را پشتیباتی می کند و ضدیت خود را علیه ایران و روسیه اعلام می کند و پایه های مسیر خط کشی شده را از طریق کردستان به دریای مدیترانه تثبیت می کند.

در چنین جائی است که کاملا آشکار می شود که برای تثبیت منطقه کردستان برای سرمایه گذاری دول بین المللی واز بین بردن خطر تهدید جنگ بین ترکیه و سوریه بایستی اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان از دمشق رانده شده و دستگیر می شد.

بستن یک قرار داد همکاری نظامی در سال 1999 بین اسرائیل و ترکیه می تواند تاثیر بسیار مهمی در این رابطه داشته باشد.

ساموئل هامینگتون از تئو ریسین های جنگ سرد عمل رهبری ترکیه را در محدودیه « تمدن اسلامی» مورد حمایت قرار می دهد. بطوریکه ملاحظه میکنید از زمان جنگ سرد در منطقه دریای خزر موقعیت استراتژیکی ترکیه برای آمریکا بسیا رمهمتر است تا برای اروپا.

چین که از قدرت های اتمی است از نظر آمریکا باید از این منطقه دور بماند. به همین دلیل یک مسیر نفتی از قزاقستان به طول 3000 کیلومتر از دریای خزر تا چین و آسیای شرقی تعیین شده اشت . از این طریق نه تنهاچین احتیاجات خود را بر طرف کرده بلکه ژاپن و دیگر کشورهای آسیای صنعتی راهم تحت کنترل خواهد داشت.

درسال 1997 شرکت نفت ملی چین به مبلغ 61/5 میلیارد دلار که برابر 60 در صد هر کدام از آزمایشگاهای بزرگ نفتی قزاقستان می باشد خریداری کرده است.جدیت چین وحشت عجیبی در دل بقیه قدرت های جهانی انداخته است.از طرفی احتمال در گیری نظامی بین چین و آمریکا وچود دارد. بطوریکه در ماه مه 1999 هنری کیسینجر در روزنامه « ولت » به سناریوئی اشاره کرد که بر اساس آن در گیری نظامی بین آمریکا و چین راممکن می دانست. گرچه شیوه شرکت متفقین در این جنگ مورد تردید و سئوال قرار گرفته بود. نقشه های موشکی آمریکا که رونالد ریگان آتها را « جنگ ستارگان » نامیده بود ، تحت عنوان «کشورهای شرور» از جعبه مارگیری در آورده وبه آن مشروعیت داده شده است، بر طبق این تئوری که مسئول دفاعی آمریکا با مسئول مقاومتی انگلستان جاناتان ایال هم نظر هستند ، چین در ردیف اول این طرح موشکی قرار گرفته است.

اتحادیه اروپا ، فرانسه ، انگلیس، ایتالیا و آلمان در منطقه خزر بصورت کارتلهای نفتی شدیدا حضور دارند. بویژه آلمان که پایه این رابطه را بر قرار کرده است. از طرف کشورهای اروپائی قبل از سرمایه گذاری شرایطی تحمیل می شود که امنیت سرمایه آنها تضمین شده باشد. آلمان اولین کشوری است که بعد از فروپاشی شوروی فوری در تمام کشورهای قفقاز رابطه بر قرا ر کره است. آلمان این رابط را غیر چپاولگرانه معرفی کرده و خود را موقتا زیر پرچم اتحادیه اروپا پنهان شده است.

قدرت طلبی و بلند پروازی دولت آلمان که در یای خزر را هدف اصلی خود قرار داده است واین را در یک نوشته آقای گرنوت ارله سخنگوی سیاسی حزب سوسیال دمکرات در پارلمان اروپا آشکار کرده است که نه تنها باعث بحث و جدل در اتحادیه اروپا ، آمریکا ، چین و روسیه شده است، بلکه جناح چپ سوسیال دمکراتها را هم به اعتراض واداشته است.

قبل از اینکه اتحادیه شوروی متلاشی شود ، دریای خزر بین ایران و شوروی تقسیم شده بود. اکنون این منطقه بین 5 کشور قزاقستان، ترکمنستان ، آذزبایجان و روسیه تقسیم شده است که هر کدام ادعای استفاده از این منطقه را دارند . یک اختلاف کوچک در این منطقه می تواند فاجعه بار باشد ، بخصوص اگر بازی چپاولگرانه بین کشورهای منطقه و ابر قذرت ها بخوبی انجام نشود ، خطر جنگ جهانی زیاد خواهد بود.

اکنون 5 مسیر متفاوت بعنوان مسیر لوله های نفتی برای انتقال مواد خام مورد بحث است:

مسیر اول: باکو – کراسنی – نورومسکی. این مسیر مورد توجه روسیه است. دلیل جنگ چه چنی همین مسیر نفت می باشد.

مسیر دوم : باکو-ایران .که از طرف ایران مورد نظر است ولی دولت آمریکا با آن مخالفت کرده است.

مسیر سوم : باکو- سوپا – جیهان. که از طرف گرجستان و آمریکا مورد پشتیبانی قرار گرفته است.

مسیر چهارم : باکو – ارمنستان- جیهان که برنامه ارمنستان و ترکیه است.

مسیر پنجم : قرار بود که از باکو – افغانستان بطرف پاکستان و اقیانوس هند کشیده شود که فقط از طرف کارتل های نفتی و هنری کیسینجر پیشنهاد شده بود.بعد از عدم موفقیت مجاهدین و فعالیت طالبان که منجر به بی ثباتی افغانستان شد، این طرح نقش بر آب شد. در چنین جائی است که مشخص می شود که بدون وجود کارتل های نفتی آمریکا افغانستان به اشغال طالبان در نمی آمد.

آمریکا با حضور نظامی خود در دریای خزر توانسته است که نقشه های روسیه و ایران را از بین ببرد. گسترش اروپا و اینکه شواردنادزه رئیس جمهور گرجستان اصرار عجیبی برای ورود به پیمان ناتو داشت و همراه با آمریکا در برابر روسیه رژه می روند، تعادل روسیه را بر هم زده است.

پروفسور تئودور پوستول از انستیتوی تکنولوژیک ماساچوست مطرح میکند که پیمان ناتو تا مرز روسیه کشیده شده است وبا به وجود آمدن یک بحران ، خطر جنگ نظامی حتمی خواهد بود. این موضوع باعث جنگ دوم چه چنی شده است.

موضوع مهم دیگری که تا به حال وجود نداشته وجود دولت های جداشده از شوروی سابق است که در جها چوب « قرار داد همکاری برای صلح » به ناتو تعلق دارند و در هر زمان می توانند خواستار کمک نظامی ناتو باشند. گویی که همه این عوامل برای دامن زدن به یک فاجعه کافی نمی باشند.

دولت یونان سعی می کند که اختلاف با ترکیه را از بین ببرد تا بتواند جو متعادل برای خود ایجاد کند.

در رقابت برای ذخیره انرژی دو کشور اتمی هند و پاکستان هم شرکت دارند. آنها خوامان نقش در چپاول نفت هستند.

درمقابل اسناد انکار ناپذیر و بحرانی، دانشمندان و روزنامه نگاران وطیفه دارند که خطرهای غیر قابل تصور را مطرح و با آن مقابله کنند

1دسامبر2004
برگرفته از کتاب : گشتن، غارت ، حکومت کردن، راه های جدید برای جنگ های جدید

نویسنده : بره کی


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster