صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

خودكشي براي فرار از ازدواج اجباري/ ليلاموري

خوسبو و حنا، دختراني كه از طالبان گريخته بودند، به خانه شان بر گشتند، به "افغانستان جديد"و تا قبل از اينكه خبر فاجعه بار را بشنوند منتظر بودند تا به مدرسه باز گردند.اين دو خواهر افغاني مي گويند مدرسه چيز بسيار تجملي بود كه خانوا ده از عهده آن بر نمي آمد. به جاي آن، دختران – 14 ساله و 15 ساله – مي بايست درا زاي پول يا رسم " قيمت عروس" – كه توسط داماد افغاني به خانواده عروس پرداخت مي شود - با مردان مسن تر ازدواج مي كردند.

براي خوسبو و حنا، كه نامهاي خانوادگيشان به دليل عدم شناسايي هويتشان مخفي مانده است، خبر ويران كننده بود. بوسيله مادر بزرگشان در كابل بزرگ شده بودند، و خانواده زمانيكه طالبان در سال 1996به قدرت رسيد به پاكستان گريخت. اگر چه زندگي پناهندگي در پاكستان بسيار سخت بود ولي آنها تصميم گرفتند به مدرسه بروند.

بنابراين زمانيكه با هجوم آمريكا، طالبان بيرون رانده شد و خواهرها به كابل برگشتند، دلايل زيادي داشتند تا باور كنند كه بايد به ارتش دختران شهر براي رفتن به مدرسه و لذت بردن از آزادي اي كه در رژيم طالبان از آنها دريغ شده بود، بپيوندند.ولي مادربزرگشان به آنها گفت كه نمي توانند. حنا مي گويد:" خيلي ناراحت شدم چونكه نمي خواستم ازدواج كنم، مي خواستم به مدرسه بروم."تقريبا زمانيكه در ازاي ازدواج فروخته شده بودند تصميم به فرار گرفتند- يك اقدام بسيار مخاطره آميز و فوق العاده بي باكانه در جامعه سنتي افغانستان.

افغانستان تغيير داده شده بود

بعد از دهها سال جنگ داخلي، صلح و ثبات سرانجام به افغانستان بر مي گردد.پنجشنبه، حامد كرزاي - به عنوان اولين رهبر افغانستان كه به صورت دموكراتيك انتخاب شد- قسم ياد كرد. ولي حتي زمانيكه زنان افغاني سرانجام از حقوق اوليه بشر مانند حق تحصيل، حق كار و حق رأي خشنودند افغانستان هنوز عميقا يك كشور سنتي مسلمان باقي مانده است.ستنهاي فرهنگي هنوز مانع و سبب آزار زنان بسياريست، مخصوصا كساني كه خارج از كابل زندگي مي كنند.


خودكشي براي فرار از ازدواج اجباري

در چند سال اخير، خبرهايي كه از خودسوزي زنان افغاني مخابره مي شود افزايش يافته است. اگرچه دستيابي به آمار ملي سخت است، بيمارستانها و آژانسهاي كمك رساني در شهرهايي مانند كابل و هرات تعداد زناني را كه خود سوزي كرده به ثبت رسانده اند.

ازدواج اجباري- معمولا با مردهاي مسن و ثروتمند و رويارويي با يك زندگي همراه با استثمار و زحمتهاي بي پايان- سبب شده است تعداد ناگفته اي از زنان افغاني اين زندگي را با نفت سفيدي كه در چرا غهاي آشپزي استفاده مي كنند و با انداختن خود در آتش به پايان برسانند.

"راشل وارهام" عضو سازمان جهاني بهداشت – يك گروه از پزشكان بين المللي - مي گويد:"‌[ اين] يك مقطع جدي است، يأس، زماني كه شما قادر نيستيد تصميمي درباره زندگيتان اتخاذ كنيد و واقعا هيچ راه فراري وجود ندارد، و دانستن اينكه بايد با مردي زندگي كنيد كه انتخاب نكرده ايد، كسي كه ازشما بسيار مسنتر است، كسي كه به شما اجازه كار كردن، يا بيرون رفتن از خانه را نمي دهد."

خود سوزي يك عمل وحشتناك است كه معمولا نتيجه اش يك مرگ كند، زجر آور در بيمارستان سوانح سوختگي است كه حتي مقامات رسمي پزشكي نااميدانه براي نجات زندگيها تلاش مي كنند.مقامات پزشكي و روزنامه نگاران مانند استفان سينكلر – كسي كه هفته ها را در بيمارستان سوانح سوختگي هرات به عكاسي از بيماران گذراند – مي گويند يك تفاوت بين [ محل ] كساني كه تصادفي سوخته اند و كساني كه خودسوزي كرده اند وجود دارد.سينكلر- كه در غرب افغانستان براي مجله ماري كلر كار مي كند- مي گويد:" در بخش سوختگي شما مي توانيد خودسوزيها را از سوختگي هاي معمولي تميز دهيد."


زندگي در زحمت بي پايان

يكي از اين موارد زني بود به نام شكيلا عزيزي، زني 27 ساله كه از ايران به خانه اش در هرات، جاييكه خانواده اش از دست طالبان گريحته بودند، بازگشت.سينكلر مي گويد كه وقتيكه عزيزي به هرات رسيد، مجبور بود با خانواده شوهرش زندگي كند. او خودش را در قعر دستورات آزار دهنده آنها يافت، مجبور بود همه كارهاي خانه از آشپزي تا شستشو را براي تمام اعضاي خانواده انجام دهد.

يك روز صبح، عزيزي آشكارا به آنها به علت رفتارشان اعتراض كرد، او گفت كه آنها اصلا به او گوش ندادند. در كمال نا اميدي، او به آشپزخانه رفت، و به خودش نفت ريخت سپس خود را به آتش كشيد. دكترها به عبث تلاش كردند كه او را نجات دهند ولي زن جوان با زجر فراوان درگذشت. او دو بچه از خود باقي گذارد.

يك پيمان نحس

خوسبو و حنا گفتند كه با خودشان عهد كرده بودند كه اگر نتوانند از ازدواج اجباري فرار كنند، خود را بكشند.خوشبختي دو خواهر اين بود كه در باره خانه امن زنان در كابل چيزهايي شنيده بودند و تصمصم گرفتند كه فرار كنند. خانه امن توسط يكي از فعالان حقوق زنان، مري اكرمي، بعد از سقوط طالبان تاسيس شد، خانه امن زنان تنها پناهگاه در كابل است. محل آن مخفي است و برخي از خانواده هاي زنان قرباني مي خواهند به او يا زناني كه توسط خانواده يا جامعه در تعقيبند لطمه بزنند.

اكرمي يك شهروند كابلي بود كه ازدست طالبان به پاكستان گريخت. او پس از سالها مددكاري در اردوگاههاي فقير پناهندگي در پاكستان به كشورش بازگشت. ولي اگرچه موقعيت زنان افعاني پس از بيرون راندن طالبان بهتر شده است ولي اكرمي مي گويد هنوز راه بسياري در پيش است.او مي گويد:" حكومت و قانون اساسي افغانستان مي گويند زنان حقوقي دارند، ولي من هنوز از حقوقي كه براي زنان داريم، خوشحال نيستم."

بدون شك، در قانون اساسي - كه در سال 2003 تصويب شد- حقوق ابتدايي زنان در نظر گرفته شد، ولي گروههاي بين المللي همانند عفو بين الملل اخطار كرده اند كه قانون اساسي در حفاظت از حقوق زنان ناكام مي ماند. چيزي بيش از آن، اينكه كارشناسان مي گويند فاصله عميقي بين قوانين و اجراي آنها وجود دارد.ولي همچنان كه افغانستان تلاش مي كند كه سيستم قضايي تكه تكه شده اش را بسازد، توانايي فرار خوسبو و حنا از ازدواج اجباري وصيت نامه اي است براي يك اميد بوجود آمده در كشوريكه كه زماني يكي از بدترين حقوق زنان را در جهان داشت.

* منبع : ABCnews.comeniniran.net

Leila@womeniniran.net


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster