صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

خانه امن / آسيه

دخترانی لپ گلی از درب پشتی وارد می شدند

رنگ رو رفته
با نام فاحشه

رام و بی صدا

از همان درب هم خارج می شدند


دخترکی سفيد پوش

با لپی رنگ شده

از درب اصلی وارد می شود!

و پا در خون آبه دخترکان لپ گلی

عروس خوشبخت خانه می شود!


خون بی رنگش
او را هم از درب پشتی بيرون می اندازد!

.... زن همسايه با دلسوزی می گفت «تشک قرمز نشده ... بيچاره ... نام فاحشه را
هم برش نمی نهد و بيرونش می کند.» مرد را می گفت !

اما هنوز که هنوزه پشت درب پشتی

در پی لکه ابری قرمز، چشمانِ دخترک، آسمان را می کاود

و

دهانش، در پی آخرين کامجويی بدون بوی خون، نیمه باز است


کسی يادش نمی آيد، اما من خوب يادم هست

او يکی از همان لپ گلی ها بود
و رنگ لپش مال خودش

کاش خونش هم همرنگ لپانش بود

نمی دانم چاقو هم همين را می گويد، حتی بيابان پشت خانه

لامصب فقط تشک چيز ديگری می گويد

"آسيه /از وبلاگ" اين يک زن است


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster