صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

شاخه زيتون در يک دست و تفنگ انقلابی در دست ديگر/زری عرفانی

ابو عّمار، تکه ای از فلسطين، هرگز فراموش نخواهی شد!

برای درودی دو باره با سمبل فلسطين يکبار ديگر حافظه تاريخی خود را جلا می دهيم و اميدوارم که بدينوسيله احترام خود را به همرزمم، ياسرعرفات، مرد خستگی ناپذير که بامرگ هم دست و پنجه نرم ميکرد و تسليم نمی شد ، ادا کرده باشم .

صهيونيسم چيست؟

صهيون يا صيون در اصل نام کوهی در بيت المقدّس است که هيکل سليمان ، مسجدالاقصی و قبته الصخره بر روی آن ساخته شده است. صهيون در شهر قديمی بيت المقدس قرار دارد که تا سال 1967 در دست اردنی ها بود و در ماه ژوئن اين سال ( جنگهای 6 روزه اعراب و اسرائيل) بتصرف نيرو های اسرائيلی در آمد.

صهيونيسم ار اواخر قرن 19 ميلادی در اروپا شکل گرفت. بنيانگذار اين جريان شخصی به نام " تئودور هرتصل" بود که خود از بهوديان ساکن اروپای شرقی بود. يکی ديگر از معروفترين رهبران اين جريان "حييم وايزمن" بود که بعد ها اولين رئيس جمهور اسرائيل شد. صهيونيستها از زمان حکومت عثمانی می کوشيدند بمنظور تحقّق بخشيدن به آرمانهای شونيستی و نژادپرستانه خود، فلسطين را اشغال کنندو به تشکيل "حکومت ملی" خويش دست بزنند. هرتصل به فعاليت هائی دست زد و حتّی پرداخت 50 ميليون ليره طلا برای در اختيار گرفتن سرزمين فلسطين را به سلطان عبدالحميد، پادشاه عثمانی، پيشنهاد کرد، امّا او نپذيرفت.

کنگره " بال" اولين کنگره صهيونيسم

هرتصل در سال 1897 در شهر بال سوئيس کنگره هائی از يهوديان کشور های مختلف تشکيل داد که مايه پيدايش و شکل گيری رسمی صهيونيسم شد.در ابتدا بر سرمحل تشکيل کشور اسرائيل نيز بين صهيونيستها اختلاف بود. زمانی انگلستان کشور اوگاندا را پيشنهاد کرد، عده ای معتقد بودند که آرژانتين بهتر است، چون يکی از غنيترين کشور های روی زمين است. برخی به سوريه و امريکا نظر داشتند، اماّ در کنگره صهيونيستها در سال 1905 اکثريت، به استقرار يهود در فلسطين رای دادند

در اين کنگره تصميم گرفته شد که در کشورهائی که يهوديان به تعداد کافی وحود دارند سازمانهای صهيونيستی داير کنند. وظيفه و کار اين سازمان اين بود که مسئله مهاجرت يهوديان به فلسطين و خريدن زمينهای اعراب فلسطين را تسهيل کنند و بودجه کافی، تسهيلات سياسی و اجتماعی و هرگونه وسائل لازم در اختيار آنان قرار دهند.

وعده بالفور يا اعلاميه بالفور

انگليس عليرغم همراهی با استقلال طلبان کشورهای عربی تصميم گرفت سرزمين فلسطين را به صهيونيستها واگذار کند. در اثر فشار اتحاديه صهيونيستها و موافقت قبلی آمريکا و فرانسه، کابينه جنگی انگلستان در آخر اکتبر 1917 به تاسيس "وطن ملی" يهود در فلسطين رای موافق دادند ودو روز بعد ازآن (دوم نوامبر 1917) جيمز بالفور،وزير خارجه انگليس، نامه ای به ليونل والتر روچيلد که يکی از افراد خانواده يهودی معروف و بسيار ثروتمندی در کشورهای اروپای غربی و گرداننده واحدهای بزرگ اقتصادی و بويژه بانکداری هستند، نوشت وحمايت از تاسيس کشور يهود در فلسطين را طبق اين اعلاميه ابلاغ کرد. "بانک برادران روچيلد" يکبار 70 ميليون فرانک طلا و بار ديگر پس از جنگ 1967 چهار صد ميليون فرانک بعنوان "هديه پيروزی" برای اسرائيل فرستاد. بد ين وسيله امپرياليستی وعده بالفور بيشتر روشن می شود. از آنجا که انگلستان در سرزمين فلسطين صاحب چيزی نبوده تا آن را براسا س اين "اعلاميه" به صهيونيستها واگذار کند، به " وعده بالفور" ناميده شد و اين نشان می دهد که رژيم صهيونيست اشغال کننده فلسطين نه بر اساس وعده کتاب آسمانی بلکه براساس وعده امپرياليستی انگليس پديد آمده است!

تعداد يهوديان که حدود 1440 نفرنوشته شده بودند و در تمامی شهر بيت المقدس فقط دو خانواده يهودی زندگی می کردند، در آغاز قرن 19 به 8هزار نفر رسيد و در فاصله بين سالهای 1882 تا 1932به 349000 افزايش يافت. نمودار مهاجرت يهوديان به فلسطين در دفاترآمار دولت انگليس آمده است.

انگلستان بدليل فشار صهيونيستها اجرای عملی وعده بالفور در جهت تسهيل مهاجرت و اسکان يهوديان در فلسطين را برسميت شناخت. قيوميت انگلستان تا سال 1948 و يک روز بعد از اعلام رسمی تشکيل دولت اسرائيل، بر قرار بود و نيروهای انگليس در سراسر سرزمين فلسطين مستقر بودند. صهيونيستها سازمانهای مختلف نظامی، اطلاعاتی و تروريستی خود را شکل دادند و خانه و زمينهای اعراب ساکن فلسطين را متصّرف می شدند. سازمان نظامی "هگانا" نيز با آموزش و تحت نظر انگليسها مسلّح شدند و به کشتار و سرکوبی مقاومتهای مردمی فلسطينی ها پرداختند.

"ارگون" يا "ايرگون" سازمان تروريستی صهيونيستها درهمين زمان تشکيل شد که افرادی مانند مناخيم بگين، نخست وزير سابق اسرائيل، سردمدار و رهبر آن بودند. قتل عام دهکده ديرياسين توسط همين سازمان انجام گرفت. در دوران قيوميت انگليس مقاومت فلسطين بيش از 50هزار شهيد داد.

بسياری از چهره های تروريست معروف اسرائيل مانند گلداماير، موشه دايان، بگين و يا اسحاق شمير دست پرورده اين دوره هستند.

در سال 1942 صهيونيستها در نيويورک کنفرانسی تشکيل دادند و در آن برايجاد کشور يهودی در فلسطين تاکيد ورزيدند.

کنفرانس يالتا

در آخرين سالی که جنگ جهانی دومّ جريان داشت، در تاريخ 11 فوريه 1945، سران سه کشور اصلی و بزرگ در جنگ يعنی آمريکا، شوروی و انگلستان(متفقّين) در يکی از شهرهای شرق شوروی در يک کنفرانس مفصّل که 8 روز بطول انجاميد، استراتژی کلّی آينده جهان را تعين نمودند. در اين کنفرانس که به کنفرانس تقسيم جهان معروف شده در مورد يهوديان و فلسطين هم بحث شد و توافق قدرتهای بزرگ بر اين قرار گرفت که يک کشور يهودی برای صهيونيستها تشکيل شود.سران شرکت کننده در اين کنفرانس روزولت(رئيس جمهور آمريکا)، استالين(رهبرشوروی) و چرچيل(نخست وزير انگلستان) بودند.

تفاوت بنيادی اسرائيل با ديگر کشور های دست نشانده امپرياليسم

بايد در مورد دولت دست نشانده اسرائيل، که توسط امريکا که سردمداری امپرياليسم را بعهده گرفته و با تمام قوا از تشکيل دولت اسرائيل حمايت کرده و می کند، تفاوت اين کشور با ساير کشورهای منطقه خاورميانه که اکثر آنها نيز وابستگان به امپرياليسم بوده و يا هستند، مشخّص گردد.

منطقه خاور ميانه بلحاظ شوق الجيشی و بلحاظ منابع اقتصادی و معدنی حساس ترين منطقه استراتژيک جهان است. از سوی ديگر مسلمان بودن مردم اين منطقه مانع بزرگی برای تسلّط همه جانبه امپرياليسم واستعمار بر کشورهای اين منطقه بوده است. کمتر کشوری در خاورميانه وجود دارد که ، مثلا مانند کشور های افريقائی، تحت استعمار مستقيم قرار گرفته باشد.

مک نامارا ، وزير اسبق دفاع آمريکا، در اين رابطه در يکی از سخنرانيهای خود چنين گفت: " خاورميانه و نزديک از نظر استراتژيک برای ايالات متحده آمريکا حائز اهميت بسيار است. زيرا اين منطقه از نظر سياسی، نظامی و اقتصادی گذرگاه مهمّی است. جريان نفت خاورميانه برای غرب اهميّت حياتی دارد. بهمين دليل ما در اين منطقه برای ثبات سياسی و اقتصادی مداوم آن اهميت بسيار قائليم".

بهرحال امپرياليسم آمريکا در اين منطقه دنبال پايگاه ، جا پا و اهرمی بود که پيوند ارگانيک کامل با خود امپرياليسم داسته باشد.

در فاصله بين تصويب طرح تقسيم فلسطين در سال 1947، تا اعلام رسمی دولت اسرائيل در سال 48، جوخه های مرگ صهيونيستی از انجام هيچگونه جنايتی در حّق فلسطينی ها کوتاهی نمی کردند. روستاهايشان را خراب می کردند ، افراد سرشناس و مبارز را به قتل می رسانندند و مردم را بزور از خانه هاشان بيرون می کردند. پس از قتل عام دير ياسين بسياری ازاعراب در شهر ها و روستهاهای فلسطين در خانه های خود را قفل کردند و به آوارگی در مناطق ديگر و کشور های مجاور روی آوردند. آنها کليد خانه های خود را با خود بردند و هنوز هم پس از 40 سال در بسياری از اردوگاه های فلسطين کليد اين خانه ها را در جلوی چادر های خود آويخته اند تا روزی که دوباره به خانه های خود باز گردند. از اين نقطه مقوله آوارگان فلسطين شکل گرفت که امروز تعداد آنان به بيش از 2 ميليون نفر می رسد.

در سال 48 صهيونيستها قسمتهای بيشتری از خاک فلسطين را به اشغال خود درآوردند 78 % ، آنجه باقی ماند عبارت بود از کرانه غربی رود اردن و نوارغزّه و فلسطينی ها هم فعلا ادعايشان برای تشکيل دولت فلسطين به همين دو بخش و نه بر سرزمينهای تصرّف شده در سال 48 معطوف است.

بدين ترتيب طی سالهای پس از 1948 فلسطينيان يکسره فراموش شده بودند. صد ها هزار موجود انسانی در اوردوگاه ها می پوسيدند بدون اينکه کسی بفکر آنان باشد.آوارگان جز آلونکهای ساخته شده از حلبی و يا جعبه های چوبی کهنه در صحرا و رد گل و لای نداشتند. تا پيش از جنگ 1956 فلسطينی ها هيچ سازمان و تشکيلات ملّی فلسظينی نداشتند پس از اين جنگ بود که اولين هسته سازمان " الفتح" از دانشجويان فلسطينی که در دانشگاههای مصردرس می خواندند، شکل گرفت. ياسر عرفات در آن زمان از جمله مسئولين اين سازمانهای دانشجوئی بود. عرفات در آن موقع در قاهره دانشجوی رشته مهندسی بود. او بعنوان رئيس اتحاديّه دانشجويان فلسطينی برگزيده شد و تا سال 1957 هم اين سمت را حفظ کرد. " عاصفه " بازوی نظامی يا تشکيلات نظامی جنبش الفتح بود.

در 28 مه 1964 کنگره عمومی فلسطين در شهر قدس (بيت المقدّس) بر پا گشت. اين کنگره تاسيس "سازمان آزاديبخش فلسطين" را اعلام کرد و " پيمان ملّی فلسطين" را نيز تصويب نمود. سازمان الفتح نيزکه در اين کنگره شرکت داشت، اکنون ديگر بلحاظ سياسی شهرت يافته بود و توانسته بود حمايت و تائيد روشنفکران فلسطينی و بخش عظيمی از مردم فلسطين و ساکنان اردوگاههای آوارگان را بخود جلب کند.

پذيرفته شدن سازمان آزادی بخش فلسطين به عنوان عضو ناظر در سازمان ملل و سخنرانی عرفات در مجمع عمومی

بالاخره در نوامبر 74 سازمان آزادی بخش فلسطين بعنوان عضو ناظر سازمان ملل پذيرفته شد و سازمان ملل، عرفات را به نيويورک دعوت کرد. عرفات در 13 نوامبر همين سال در برابر مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی مهمّی ايراد کرد و در پايان چنين گفت: " من در حاليکه در يک دست خود شاخه زيتون و در دست ديگرتفنگ انقلابی را گرفته ام به اين جا آمده ام. نگذاريد شاخه زيتون از دست من بيفتد" .

..." انقلاب " ما از همان آغز تحت تاثير عوامل نژادی و يا مذهبی قرار نداشته است. آماج آن نه يهود به عنوان فرد، بلکه صهيونيسم نژادگرا و تجاوز کاربوده است. انقلاب ما در اين معنی، انقلابی برای يهوديان بعنوان يک انسان نيز هست. ما تلاش میکنيم که يهوديان ، مسيحيان و مسلمانان در برابری با يکديگر زندگی کنند. از حقوق برابر بهره مند باشند و فارق از تبعيض های نژادی يا مذهبی به وظايف يکسان خود اشتغال ورزند. ما ميان يهوديت و صهيونيسم تفاوت قائليم.در حاليکه به مخالفت خود با جنبش استعماری و صهيونيستی ادامه میدهيم، آئين يهود را حرمت میداريم..."

..." ترديدی نيست که اسرائيل جامعه ایست استعماری، امپرياليستی و نژادپرست...اماّ اين مانع نمی شود که ما اعتراف کنيم که هسنه کوچکی از عناصرمترقّی اسرائيلی بوجود آمده است که اين هسته خواهان نابود ساختن حکومت اسرائيل است"1

خمينی خود را رهبرانقلاب اسلامی در جهان و بخصوص در کشور های اسلامی می دانست. بنا براين طبيعی بود جنبش مردم فلسطين رابرسميت نشناسد، سهل است اوخود در صدد ايجاد يک " انقلاب اسلامی فلسطين" بر آمد. در همين راستا او در سال 58 جمعه آخر ماه رمضان را بعنوان روز جهانی قدس اعلام کرد و هر ساله هم در اين روز تظاهر به حمايت از فلسطين می کند. به اين ترتيب دوران دوستی فلسطين با دارو دسته خمينی بزودی بسر آمد. خمينی از توطئه عليه جنبش فلسطين در ابعاد مختلف کوتاهی نکرد: جنبش امل را که ماهيتی ضد فلسطينی داشت تقويت کرد، با سرمايه گذاری روی برخی جناحهای داخلی الفتح آنرا دچار انشعاب کرد، جريانات راست ارتجاعی در لبنان را تقويت نمود، و حتی پاسداران خود را آنجا فرستاد که ويژه گی اصلی همه آنها مخالفت و دشمنی با جنبش فلسطين است. اماّ بزرگ ترين جنايت خمينی عليه خلق فلسطين( همانطوريکه عليه خلق ايران) همانا جنگ ايران و عراق و ادامه اين جنگ بود. جنگ ايران و عراق بدلايل بسيار در رابطه با مسئله خاورميانه بيشترين منافع را برای صهيونيستها و اسرائيل و بيشترين ضررها را برای جنبش فلسطين بهمراه داشت:

1- انتقال کانون اصلی بحران خاورميانه از منازعه فلسطين – اسرائيل به جنگ ايران و عراق و منطقه خليج فارس.

2- راحت شدن خيال اسرائيل از خطر جبهه شرقی

3- قرار دادهای نظامی رژيم خمينی با اسرائيل. ماجرای ايران گيت عمق اين اتحاّد را نشان داد. اسرائيل حتی بخشی از سلاح های غارت شده از فلسطينی ها را نيز به مبلغ 50 ميليون دلار به خمينی فروخت.

جنبش خونچکان فلسطين با فراز و نشيب های فراوان به راه خود ادامه داد وشورای ملّی فلسطين در تاريخ 12 نوامبر 1988 در الجزاير تشکيل شد. اين اجلاس که " اجلاس قيام" نام گرفته بود، طی يک بيانيه بنام " خلق قهرمان فلسطين" تا سيس کشور مستقل فلسطين را که شامل کرانه غربی رود اردن و نوار غزه می باشد اعلام کرد.

عرفات رئيس کميته اجرائی ساف در مجمع عمومی سازمان ملل (نوامبر 1988) قطنامه های 242 و 338 شورای امنيت را پذيرفته و اعلام کرد که ديگر از تروريسم و قهر استفاده نخواهد کرد ، ولی به سختی سعی کرد که شاخه زيتون از دستش نيفتد. دولت اشغالگر و صلح ستيز اسرائيل طرف صلح پذير، اسحاق رابين را ترور کردند و ياسر عرفات در برنامه تروربعدی آنها قرار داشت. دست آورد های اسلو ببار ننشت و جنبش" دفاع با سنگ" خلق فلسطين خونچکان به سختی سرکوب می شود.

اريئل شارون جنايتکار جنگی گفته بود : اول ضربه ای کاری به فلسطين وارد می کنيم و سپس پای ميز مذاکره می نشينيم!

به نژاد پرستان متحجّرو خون آشام بگو منتظر باشيد، هرچه کاشتيد درو خواهيد کرد. ياسرعرفات در قلب ما هميشه زنده خواهد ماند. او را نمی توانيد از افکار انسانهای مترقّی جهان بزدائيد. محبوبيت او در ميان مردمش افسانه فلسیطين است.

اشگ هايم را با غرور پاک کردم

وقتی به آنهمه تلاشت در راه آزادی انديشيدم ،

انگار که تو هميشه زنده خواهی بود،

فراموش نخواهی شد ای مظهر استقامت.

تو به تاريخ پيوستی

همانگونه که سروان ايستاده در وطنم

که بر لبان مرگ با عزت، بوسه زدند

تو را در اشگ های دختران جوان ديدم

تو را در اشگ های سربازان بر خاک افتاده

و مادران کهنسال ديدم

تو را در استغاثه نو باوه فلسطينی

به هنگام طلوع آفتاب سحرگاهان ديدم

که برای سلامتيت دست دعا برداشته بود

ترا با اشگ چشمان و مژگان به آسمان خواهند فرستاد

جنبش تو ايستا نيست، جهانی شده

بدرود يار تبار ما

(1) – در باره فلسطين از مقاومت تا پيروزی صفحه 64.


11 نوامبر 2004

Za.erfani@freesurf.ch


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster