صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

سوء قصد ادبي زنان به واژه هاي مردان/آتوسا سلطانزاده

خانم گتي استاين، پيش از خانم الفريده يلينكه ، برنده جايزه نوبل ادبيات امسال، يكي ازنويسندگان مدرن وزنان فمينيست راديكال قرن گذشته بود. وقتي اودرتئوريهاي ادبي اش ادعا ميكند كه تاكنون زبان وادبيات زير نفوذ واژههاي مردان بوده ، آيا ميتوان كلمات و تركيبات تازه مرسوم مانند : لكاته، ضعيفه ، فاسد، دجال،منافق، ليبرال،دمكرات،رويزيونيست،مفسدفي الارض،انقلاب سفيد، انقلاب شاه و مردم، حزب رستاخيز، مرتد،لمپنن و غيره رادرنظر گرفت؟

منتقدي جديد،آثارش را خرابكاري وحمله آنارشيستي به نظم سمبوليك زباني مردها بشمار مي آورند،چون به نظر او وظيفه آوانگارد جديد،انقلاب عليه نظم زباني مردان است.به ادعاي مورخين ادبيات،هركس امروزه دنبال ريشه و ماهيت ادبيات مدرن باشد بايد سراغ آثار اوبرود.به عقيده او وظيفه هنر،انعكاس واقعيات نيست،بلكه كشف مجدد آنها است . گتي استاين مانند نقاش كوبيسم كه از بعد سوم درآثارش صرفنظر ميكند،از بعد زمان درادبيات چشم پوشي مي نمايد. طبق تعريف او،مدرنيته يعني پروسه اي بدون پايان،چون هر ده سالي يكبار بايد انقلابي پيش آيد. ازجمله ديگر نظريات ادبي او اين است كه ميگويد ادبيات يك جنبش وحركت است،يعني مانند فيلم كه از تصاوير متحرك تشكيل شده، ولي نه به سرعت فيلم.

به نظر گروهي از منتقدين،اودرسال 1914 بانوشتن كتاب شعر “ دكمه هاي لطيف “، قبل از گروه : پاوند-جويس-اليوت ، مدرنيته ادبي را كشف نمود.اودراين كتاب از معني قديمي وقبلي واژهها صرفنظر ميكند. استاين در كتاب “ بوطيقا و دستور زبان “، تجربيات زباني خودرا ناميدن جديد اشياء و پديدهها معرفي ميكند. گرترود استاين را ميتوان قديمي ترين و راديكال ترين مدرنيست ادبي آمريكا دانست. اودرفلسفه زبان،يك شكاك است ولي يك شكاك خلاق و نوگرا. كوشش تجربي اش درزبان را مهمتر از كارهاي جويس بحساب مي آورند. براساس تعريفي از او، زبان يعني درك لحظه خاصي از شيء،پديده يا واقعه.او ميگويد انسان در هيج كجا،راديكال تر از اينكه يك پديده معمولي رابصورت ادبيات درآورد،روبرو نميشود.به نظر او واقعيات رابايد از واژه و زبان بازآفريد.براي او زبان ،وسيله انتقال نيست،بلكه محتوا و هدف خود ادبيات است.يعني واقعيات از ماده شدن زبان بوجود مي آيند. يكي ازكوششهاي مهم او اين بود كه ميگفت اشياء را بايد دوباره ناميد يا نام جديدي به آنها داد،چون نامهاي آشنا،آنها را مي پوشانند و ديدن و درك واقعي را مانع ميشوند.او واژههايي كه يك معني آشنا و سنتي را تداعي ميكنند با واژههاي جدبد جانشين ميسازد.درآثارش معمولا تكرار واژهها،گروه واژهها،جمله ها يا پاراگرافها به چشم ميخورند. اوسبك نقاشي كوبيسم را وارد زبان نمود.

گرترود استاين درسال 1874 درآمريكا بدنيا آمد ودرسال 1946 درپاريس درگذشت.پدر و مادرش از يهوديان ثروتمند آلماني زبان اتريشي بودند كه به آمريكا مهاجرت كرده بودند. او در دانشگاه ابتدا پزشكي و سپس روانشناسي خواننده بودودرجنگ جهاني اول در فرانسه مدتي راننده آمبولانس بود. استاين تاريخ خانوادگي خودرا تاريخ آمريكا ونسل هاي مختلف آن ميدانست. او درسال 1903 به پاريس رفت ودرانجا شروع به نويسندگي نمود.آدرس خانه اش براي مدرنيستهاي مهاجر آمريكا دراروپا محل ملاقات بخشي ازروشنفكران نسل بربادرفته شد.مهمترين اعضاي محفل ادبي-فرهنگي او : همينگوي- دوس پاسوس – ويليامز – پيكاسو بودند.آثارش را ميتوان منبعي براي تحقيق پيرامون پله هاي مدرنيته ادبي درميان مورخين دانست.اومادرنويسندگان مدرن مهاجر دراروپانام گرفت.نقش اودرتشويق ادبيات مهاجرآمريكامانندنقش Mardox Ford (ماردكس فورد) براي ادبيات انگليس است.ازنظرتاريخ فرهنگي،اونقش مهمي بعهده گرفت چون نويسندگان مهاجر را كه به پاريس مي آمدند به زير چتر حمايت خود گرد آورد.خانه اش مسافرخانه اي مجاني براي افراد نسل بربادرفته كه به پاريس پناه مي بردند، شده بود.اودر دهه 20 درپاريس ميزبان گروهي از اهل قلم ادبيات نو شد.اعضا گروه اوازآوانگاردهاي آمريكايي دراروپا بودند.مخالفين اوامروزه به تحقير ميپرسند؛ او ، نابغه يا شارلاتان؟، زني بخشنذه و بزرگمنش يا ميزباني حسابگر و متظاهر ؟.

گتي استاين پيش از جويس و اليوت به آزمايشات و تجربيات زباني پرداخت وتوانست سالها اتوريته ادبي مرداني مانند اليوت وپاوند رابه تاخير اندازد.گروه اودررقابت با گروه : جويس-پاوند-اليوت قرار داشت. درنظراعضاي گروه ديگر اوچهره اي فرعي وجنبي بود.رقابت و حسادت بين آنها چنان شديد بود كه اودرپاريس با پاوند سرشاخ شد، اليوت را نشناخت،با جويس ديدار نكرد. اعضا گروه او يعني : شرود آندرسن-ويليامز-همينگوي تحت تاثير سبك اوقرار گرفتند.اوآنها وساير نويسندگان جوان را تشويق و حمايت مالي مي نمود.شاگردان اويعني آندرسن و همينگوي به شهرت جهاني رسيدند ويا جايزه نوبل راازآن خود نمودند. ويليامز يكي از شاگردان او مينويسد، وظيفه زبان آن است كه اشيا مشاهده شده را تغييرنام دهد يعني نام جديدي روي آنها بگذارد.

بيست سال بعد از مرگ ،گرترود استاين،درزمان پست مدرن واوج فيمينيسم دوباره كشف گرديد. فيمينيسم ادبي دهه 60 مدرنيته را پديده اي زير نفوذ مردان ميدانست،چون در مجموعه آثار ادبي، برگزيدهها، و گلچين هاي سالانه، بندرت نام زني پيش مي آمد. فقط زناني كه بدلايل خاصي ميتوانستند ترحم اليوت،پاوندو ويليامز را برانگيزند، نامشان درليست اديبان مي آمد.به نظر فيمينيست هاي آندوره، همينگوي رفتاري پاشاگونه نسبت به زنان داشت، فاكنر با زنان گاهي دشمني ميكرد، پاوند از زنان بيوه پولدار اشرافي سوء استفاده مالي مينمود،فيتز جرالد به استثمار استعداد زناني مانند سلدا پرداخت، فوتوريستها آشكارا زنان را تحقير مي نمودند.به اين دليل فيمينيست هاي آغازين، مخالف مدرنيته بودند. به نظر آنها، چه مدرن جه آوانگارد، هميشه نماينده قشربرگزيده اي از مردان بظاهر روشنفكر بودند. فيمينيست ها كتاب “ ساختنن آمريكا “ او را كوششي براي سلب قدرت از مردان بشمار مي آورند.

اساس فلسفه ايدههاي خانم گتي استاين برپايه نظرات برگسن و عمل گرايي روانشناسي ويليام جيمز مي باشد. اوازنظرادبي زيرتاثير امرسن و وايتمن بود. ترس و بزرگترين تراژدي زندگي اش اين بود كه روزي صاحبنظران آثاراورا بعنوان هنر دادا بشمار آورند. منتقدين اجتمايي اشعار اورا بر اساس شعار استتيك ؛ هنر شعر مطلق ،ارزيابي ميكنند.مخالفين اوآثارش را ؛ ادبيات تظاهراتي، مدرنيته بدون ارزش خاص ادبي ميدانند و به اشعارش لكنت زبان ادبي ميگويند.

ازجمله آثار گ.استاين كتابهاي : سنگريزهها-چگونه نوشتن؟-جنگهايي كه من شاهد بودم-دكمه هاي لطيف-سه زندگي-اتوبيو گرافي-ساختن آمريكا-اتوبيوگرافي هركس- و غيره ميباشند.اوكتاب “سه زندگي“ رابه تقليد ازفلوبر نوشت.اين كتاب به روانشناسي سه زن ساده و خوش قلب ميپردازد.كتاب “ساختن آمريكا“ يك وقايع نگاري خانوادگي است كه تاريخ آمريكا رانيز نشان ميدهد.او ميگفت اين رمان آغاز ادبيات مدرن است.غالب آثار استاين،كتابهاي اتوبيوگرافيك هستند.آثارش راميتوان سندي از محيط ادبي پاريس درآن سالها بشمارآورد. تنها كتاب موفق و پرفروش او “ اتوبيوگرافي“ نام داشت كه پيرامون رابطه عاشقانه اش با زني اديب ميباشد.به نظر جامعه شناسان ادبي،هنوز خيلي از آثار او براي خوانندگان قابل فهم نيستند.محبوبيت اوتاكنون فقط درميان دانشگاهيان ومنتقدين ادبي بوده نه درميان قشر معمولي كتابخوان.براساس پيشبيني آنها،آيندگان يكبار ديگر گتي استاين وآثارش را كشف خواهند نمود.تاكنون مجموعه آثار بجا مانده از او بيش از هر نويسنده ديگر ادبيات مدرن است.


Stein , Gertrude ( 1874- 1946 )

berlen83@web.de

مانیها


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster