صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

گفتگويي با پروين بختيارنژاد نويسنده کتاب زنان خودسوخته / پريناز نعيمی

اشاره : ايشان از سال 74 با نشريات مختلف همکاري مي کردند.اين همکاري با نشرياتي چون پيام هاچر و ايران فردا شروع شد ، سپس ياس نو و وقايع اتفاقيه و در حال حاضر با روزنامه شرق ، نشريه نامه و نشريه چشم انداز ايران همکاري دارند.
کتاب زنان خود سوخته پژوهشي است از نگاه يک روزنامه نگار.

پرسش: خودسوزي در کدام شهرهاي کشور بيشتر رايج است؟
پاسخ: من در ابتدا فکر مي کردم اين امر در استانهاي غربي (ايلام، کردستان و کرمانشاه) بيشتر رواج دارد ولي بعد متوجه شدم که در شهرهاي جنوبي ، مشهد ، اردبيل ، مرند . . . و حتي تهران هم آمار خودسوزي بالاست.خودسوزي امري اکتسابي است و مردها و کودکان هم خودسوزي مي کنند.

پرسش: بيشترين عواملي که باعث خودسوزي مي گردند کدامند؟
پاسخ: بيشتر فاکتورها در استانهاي مختلف مشترک است.مهمترين فاکتور ، اختلافات خانوادگي مي باشد.در اکثر اين شهرها روابط عاطفي مابين زن و شوهر نقشي ندارد.روابط جنسي – از طرف مرد – يکطرفه و با تحکم مي باشد. نگاه به زن ، ابزار گونه است.کمي تزئيني ، وسيله اي براي توليد مثل ، لذت بردن مرد .در واقع زن بيش از چيزي نيست.
- بعد از اختلافات خانوادگي ، شيوع زياد افسردگي در بين زنان يکي از فاکتورهايي است که باعث مي شود دامنه تحمل پايين بيايد.اکثر زناني که اقدام به اين عمل مي نمايند افسرده اند و در عين حال تحت درمان نيستند.
- جنگ ايران و عراق در استانهاي مرزي تاثيرات مخربي بر جاي گذارده . اکثرا کساني که اعضاي خانواده خود را از دست داده بودند، فقير بودند و نمي توانستند از شهر خارج شوند ، شکستن ديوار صوتي ، موج گرفتگي افراد ، به دنيا آمدن کودکان در چادرها و . . . مسائل ريشه دار در اقدام به خودسوزي مي باشد.
- فقر عامل بسيار موثري در ايجاد اين امر است.] مثال: در ايلام يک مادر و دختر بر اثر فشار شديد مسائل اقتصادي ، در ابتدا تصميم گرفتند روسپي شوند اما پس از آنکه ديدند از عهده اين کار بر نمي آيند ، اقدام به خودسوزي نمودند.[
- يکي ديگر از عوامل بسيار مهم در اقدام به خودسوزي ، محدود بودن امکان طلاق است.خانواده ها به هيچ وجه پذيراي مجدد زنان مطلقه نيستند.به دليل ريشه دار بودن مسائل قومي و قبيله اي، اگر زني از همسرش شکايت کند مي گويند آبروي طايفه را برده و تازه مستوجب مجازات نيز هست.
]در ايذه (يکي از شهرهاي استان خوزستان) دادگاه خانواده وجود ندارد.[
- ازدواج دختر عمو و پسر عمو که در اکثر مواقع با عدم رضايت دختر همراه مي باشد نيز به نوبه خود عاملي است.اين شيوه ازدواج در اکثر شهرهاي جنوبي رايج است و يکي از دلايل آن زير بناي اقتصادي است چرا که در ازدواج هاي فاميلي ، خانواده دختر ، شروط سنگيني براي داماد نمي گذارند(شير بها).تنها لطفي که شامل حال دختران مي شود اين است که اگر يک پسر عمو را نخواهد بايد پسر عموي ديگري را براي همسري انتخاب نمايد.در غير اينصورت ، پسر عمو و پدر دختر و برادران او کشتن دختر را حق مسلم خود مي دانند.در صورتيکه دختر شانس فرار را بيابد ، مي تواند به خانه يکي از شيوخ عرب پناه برده و در آنجا ماندگار شود.(گاه ساليان سال مجبور است به عنوان خدمتکار در خانه شيخ بماند.)

پرسش: انواع خشونتهاي رايج در استانهاي غربي و جنوبي چيست؟
پاسخ: خشونتهاي فيزيکي خيلي جدي است.به گونه اي که در برخي از موارد خودسوزي، گفته مي شود مورد ، خود سوزي نيست بلکه عمدي مي باشد.(قتل)يعني ابتدا قرباني را آتش زده اند سپس گفته مي شود خودسوزي بوده.
] مثالي از موارد خشونت: در لرستان مردان از چوب براي زدن زنان استفاده مي کنند.زن موظف است اين چوب را در يک محل ثابت قراردهد تا هر زمان که مرد آن را لازم داشت! دم دستش باشد.اگر در حين زدن زن ، چوب ، خوني و کثيف شود زن بايد آنرا تميز نموده و در جاي اوليه خود بگذارد.
در لرستان خشونت و همسرکشي (چه زن و چه مرد) ، قتل با اسلحه ، خودسوزي و فرار کودکان آمار بالايي دارد.فضا به شدت غمگين است. به طور مثال اگر در خانواده اي عزيزي را از دست دهند ممکن است بين 10 تا 15 سال مشکي بپوشند.اکثر آهنگهاي لري ، ته مايه اي از حزن و اندوه دارد. لرها غمگين ترين مردم ايران هستند.بر عکس کردها که گفته مي شود مردمان شادي هستند.ولي مي بينيم که به دلايل بافت سنتي و فاکتورهاي مشترکي که به آنها اشاره شد،خودسوزي در هر دو گروه آمار بالايي دارد.[
- خشونت جنسي نيز يکي از ديگر خشونت هاي رايج در اين شهرها مي باشد.

پرسش: گروه هاي سني آسيب پذير که بيشتر به خودسوزي اقدام مي نمايند چه دامنه اي دارند؟
پاسخ:دامنه سني معمولا بين 15 تا 32 سال است ولي اين دامنه مرتب در حال تغيير است.در ضمن اين دامنه سني بدان معنا نيست که ساير گروههاي سني خودسوزي ني کنند.

پرسش: زنان خودسوخته در صورت زنده ماندن چه شرايطي پيدا مي کنند؟
پاسخ:اکثر خودسوزي ها به مرگ مي انجامد چون درصد سوختگي بالاست.تحقيقات نشان داده که حتي با يک استکان نفت هم مي توان تمام بدن را به آتش کشيد چه رسد به اينکه اکثرا با مقادير بالاتري اقدام به خودسوزي مي کنند.يکي از دلايل مرگ، عفونت است.آنتي بيوتيک هايي که براي جلوگيري از پيشرفت عفونت لازم است مبلغ بالايي دارند(دانه اي 70000 تومان) که تهيه آنها در توان سوختگان و خانواده هايشان نيست.درصد پاييني که از مرگ جان بدر مي برند،توسط همسرانشان در همان ابتداي امر آنها را رها مي شوند.چون ازدواج مجدد در شرايط عادي نيز طبيعي است چه رسد به چنين وضعيتي.فرزندان هم بعد از مدتي حاضر نيستند آنها را ببينند.در نتيجه اين زنان يا وارد دايره فساد مي شوند و يا به شدت منزوي مي گردند.

پرسش: چه راهکارهايي براي جلوگيري از شيوع اين امر پيشتهاد مي کنيد؟
پاسخ:متاسفانه چون سيستم مديريت کشور به صورت ارگانيک عمل مي کند ما به نتيجه اي نمي رسيم.همچنين وجود فقر، مواد مخدر و اعتياد اين مساله را تشديد مي کند.اما به نظر من بهترين راه ، آموزش است.آموزش مهارتهاي زندگي و ارتباطي از دوره پيش دبستاني بايد اجباري شود.بخش ديگر مربوط به سيستم است که فقرگستر مي باشد و يکي از دلايل آن مهاجرت است.(1- مهاجرت روستاييان به شهرها ، 2- مهاجرت افراد تحصيلکرده به خارج از کشور).زنان ما در هر حوزه نياز به آموزش هاي خاص دارند و اين يک نياز ملي است.به دليل شرايط خاص ، زنان نقش هاي مختلف دارند(معشوقه براي همسر، ، عفيف و پاکدامن در محيط بيرون، مادر براي فرزندان و . . .) ، اما مردها حرف اول را مي زنند.در نتيجه در نقشهاي متعدد قرار نمي گيرند.پس تکليفشان با خود روشن است.در مشکلات خانوادگي زنان بيشتر از مردان مورد مواخذه قرار مي گيرند در نتيجه بايد آموزش هاي زنان بيشتر باشد.زن و مرد در ايران از دنياهاي يکديگر بي اطلاعند چون از دوران دبستان از يکديگر جدا مي شوند.دختران قبل از ازدواج تجربه جنسي ندارند در نتيجه ممکن است نتوانند به يک رابطه خوب برسند.
در پايان بايد گفت نو شدن باورهاي فرهنگي تاثير بسزايي در حل مشکلات دارد.البته نو شدن فرهنگ نسلي است.هر نسل مي تواند يکي دو مدار سيستم فرهنگي را به جلو برد.
هستيا انديش


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster