صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

فرانکفورت ، تجربه ای که توجه بيشتری را مي طلبد / مژده ارسي

تظاهرات و مراسم يادبود کشتار سراسری 1367، هم چنان از پابرجاترين و وسيع¬ترين آکسيون¬های اپوزيسيون در خارج کشور است. از همين رو، حکومت اسلامی تلاش بسيار دارد تا آن را خدشه¬دار سازد. با اين حال، مردم، هر ساله همبستگی خود را در شهرها و کشورهای مختلف جهان بر عليه اين جنايت ضدبشری ابراز می¬کنند. امسال نيز مراسم مختلفی در شهرهاي مختلف برگزار شده و می¬شود. از جمله می¬توان برلين، کلن، فرانکفورت، هايدلبرگ، آخن، دورتموند، برمن، استکهلم، آمستردام، پاريس، لندن، واشنگتن، شمال کاليفرنيا و ونکوور را نام برد.

در اين ميان تجربه امسال فرانکفورت ویژگی تازه¬ای داشت که از کنار آن نبایستی به سادگی گذشت.
رسم این چند ساله بر این است که مراسم بزرگداشت جانفشانان و جان¬باختگان کشتار سراسری 1367 را معمولا تشکل¬های دمکراتیک شهری (که در آلمان خوشبختانه ریشه¬ای چندین ساله دارند)، کمیته¬های مشترکی که به مناسبت این سالگرد تشکیل می¬شود (نظیر یکی از تجربه¬های فعالین لندن در امسال) و یا تشکل¬هایی که در عرصه دفاع از زندانیان سیاسی فعالیت می¬کنند (نظیر تشکل¬های پاریس، استکهلم، برلین، آخن و...) برگزار می¬کنند. امسال، اما، در فرانکفورت این مراسم به همت "گروه زنان ایرانی فرانکفورت" برگزار شد.

***

ترکیب جدید برنامه برایم جالب بود و تازگی داشت. برنامه بدون روال همیشگی، بدون کلامی از طرف دعوت¬کنندگان با "رقص اذان" یا به تعبیری رقص "مرگ"توسط شاهرخ مشکین قلم آغاز شد. (انتخابی بسیار مناسب و همگون با محتوی برنامه). بعد از گفتاری کوتاه از شادی امین ، برنامه بعدی که سخنرانی خودم بود آغاز شد. همچنان تحت تاثیر "رقص اذان" شاهرخ بوده و هنوز کاملا به خود نیامده بودم که نوبت به من رسید.
محور اصلی سخنرانی¬ام عبارت بود از تجربه شخصی¬ام در کشتار 67 و رویدادهایی که با آن روبرو شده بودم. مقایسه مختصری داشتم بین روحیه¬ای که در بندها حاکم بود با سال 60-61 و نیز مقایسه تحمل شکنجه زیربازجویی و شکنجه زیر "حد ارتداد" و در آخر مقایسه بین دو نسل زندانی. یکی نسلی که ما از آن می آییم و دیگری نسل کنونی که عمدتا در تظاهرات خیابانی حرکت¬های کارگری شورش¬های شهری و یا حرکت¬های دانشجویی دستگیر می¬شوند و بنا به ماهیت دستگیری¬های جدید از ویژگی¬های خاص خود برخورداراست. (از جمله محل های بازداشت زندانی نوع شکنجه و ...)
بعد از سخنرانی و اعلام تنفس این امکان بود که علاقه¬مندان به تماشای نمایشگاه عکس و کارهای دستی زندان که از طرف منیره برادران برگزار شده بود بپردازند. سپس فیلم "از فریادی تا فریاد دیگر" از پانته آ بهرامی که پرتره¬ای از سودابه اردوان و کارهای تصویری در زندان است، به نمایش درآمد. پخش تصاویری از زندگی زندانیان و توضیح سودابه اردوان اطلاعات ملموس و کاملی از زندان به بینندگان منتقل می کرد.
برنامه با رقص دیگری از شاهرخ مشکین قلم ادامه یافت و به دلیل استقبال زیاد شرکت¬کنندگان با رقص دیگری از وی به نام "بهار" شعری از فریدون مشیری، با امید به بهاران پایان یافت.
برنامه با استقبال خوبی (نزدیک به 170 شرکت کننده) روبرو شد که حضور زنان در آن چشمگیر بود.

***

اما نکته¬ای که مرا بر آن داشت تا این نوشته و گزارش کوتاه را آماده کنم این بود که این گردهم آیی برایم ویژگی تازه¬ای داشت. تا جایی که می دانم اولین باری بود که یک گروه زنان مراسم سالگرد کشتار 67 را برگزار می¬کرد. چیزی که جای آن همواره چه در جنبش زنان و چه در جنبش عمومی سیاسی چپ خالی بود. واقعیت آن است که نیمی از زندان¬های جمهوری اسلامی را زنان پر کرده بودند و در حال حاضر بخش زیادی از بازماندگان این کشتار وحشیانه را زنان تشکیل می¬دهند. در کنار این¬ها نبایستی فراموش کرد که بار اصلی سازماندهی مقاومت و اعتراض خانواده زندانیان سیاسی بر عهده مادران، خواهران و یا همسران زندانیان سیاسی بود. چه بسا بسیاری از آنان به همین خاطر دستگیر و شکنجه و زندانی شدند. صحنه مادران و خواهران دستگیر شده در تظاهرات برای آزادی زندانیان سیاسی، در شعبه¬های "دادستانی اوین" را نمی¬توان به این سادگی به فراموشی سپرد.
شاید برخی بپندارند که "این¬ها مربوط به گذشته است"، اما متاسفانه باید گفت حکومت اسلامی سال¬هاست که "گذشته" ما را تبدیل به "حال" می¬کند... به خیل دختران جوان معترض در خیابان¬های تهران، در تظاهرات دانشجویی و یا اعتراضات اجتماعی و سیاسی بنگرید و بنگریم تا دریابیم که انبوه دستگیری¬های جدید را چه کسانی تشکیل می¬دهند. و از همین رو بسیار مهم است که روشن و آشکار اعلام شود که "مسئله زندان، مسئله زنان است".
نمی¬خواهم موضوع را "زنانه/مردانه" کنم، بلکه می¬خواهم بر نکته¬ای تاکید کنم که گروه زنان ایرانی فرانکفورت عملا بر آن صحه گذاشت: جنبش زنان، بیش از این می¬تواند به معضلات جدی سیاسی و اجتماعی، از جمله مسئله زندانیان سیاسی، بپردازد و چنین نیز خواهد کرد. توقع "جداسازی" و "طبقه بندی"، موضوعات مورد توجه جنبش زنان، به "امور خودویژهً" زنان، توقعی ناسنجیده است. این خواست به معنای محدود و بی¬رمق کردن جنبش زنان، و تهی سازی از معنای اجتماعی و طبقاتی آن است. به چنین خواستی عملا توسط گروه زنان پاسخ رد داده شد. و این به گمانم، پاسخ خوبیست.
پاسخ خوبیست برای همه زنانی که جنبش خود را، از جنبش سراسری و عمومی پیشرو جدا نمی¬بینند. پاسخ خوبیست برای مردانی که حضور در مبارزه طبقاتی را امر "خاص" مردان نمی¬پندارند. پاسخ خوبیست برای همه زنان و مردانی که هر روزه به دام سرکوبگران جمهوری اسلامی می¬افتند، و انتظار پشتیبانی همه جانبه از سوی نیروهای مترقی سیاسی و اجتماعی دارند. پاسخ خوبیست برای تمام رفقای مرد زندانی، که در کشتار سراسری، بیش از دو سوم هم بندیان و هم زنجیرانشان را از دست داده¬اند و برای مبارزه و مستندسازی این جنایت بزرگ، نیرویی معتمد و باتجربه از "رفقای بند زنان" را در کنار خود می¬بینند. باری، جلسه امسالِ فرانکفورت، پیام مهمی را با خود داشت و از همین رو بایستی توجه بیشتری را به آن مبذول داشت.

16 سپتامبر 2004


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster