*بالاخره توالت مقام معظم را راهبه ها پاک می کنند
*شبيه سازی را محکوم می کنند و می گويند شايسته نيست انسانی به خاطر انسان های ديگر بوجود بيايد، آنوقت برای خدا دست می زنند که حوا را از دنده آدم کلون کرد که حضرت آدم تنها نماند

آيا پاپ فمينيست است؟
درباره جرمين گرير- نويسنده کتاب معروف خواجه مونث- نظرها ضد ونقيض است، او کارهای ضد و نقيض هم می کندو حرف های ضد و نقيض هم زياد زده است. اما ترديدی نيست جسارت او برای بسياری از زنان جوان که طی سه دهه خواننده کتاب های پر آوازه او بودند، سازنده بود و به آن ها جرات داد با تعصب ها و محدوديت ها ی مردسالارانه در جامعه مقابله کرده و حداقل راحت تر زندگی کنند. اما اگر با اين نظر هم موافق نباشيد، نمی توانيد انکار کنيد که او قلم توانا و بسيار زيبايی دارد. و حالا با اين قلم به نامه پرسر و صدای پاپ به اسقف ها حمله کرده ، و طوری حمله کرده که دستور العمل پاپ محترم زير ضربات تيز قلم نقاد او به کلی از جان افتاده است.

چون عده کسانی که بيانيه پاپ را برای زنان مثبت ارزيابی کرده اند کم نيست ، جرمين گرير از همان آغاز مقاله اش يادآوری ميکند که اين دستورالعمل پاپ، بر عليه فمينيسم صادر شده است: پاپ سراغ فمينيسم آمده که در خارج از دانشگاه ها بيشتر مردم فکر می کردند مرده و دفن شده است.البته گرير هم فکر می کند شايد اين بيانيه بهترين چيزی باشد که طی اين سال ها برای فمينيسم اتفاق افتاده است، البته نه به آن دليل که فمينيست های کاتوليک فکر می کنند، بلکه درست عکس آن: به خاطر اين که هرچيزی که از مسند معظم مقام پاپ صادر شود بلافاصله به رشد آگاهی فقرای کاتوليک جهان سوم کمک می کند- آن ها عکس آن کار را می کنند که پاپ می گويد. مددکاران اجتماعی که در زاغه های آمريکای لاتين کاتوليک کار می کنند می دانند هر وقت پاپ عليه پيش گيری از حاملگی چيزی بگويد زنان فقير اين کشورها پشت درکلينک ها صف می بندند که قرص های ضد حاملگی و آی يو دی بگيرند. خشم و اندوه مقام مقدس به شدت مفيدتر و موثرتر است از هرتلاشی است که مددکاران برای تبليغ تنظيم خانواده می کنند.
" حالا که ايشان نوک شان را به طرف فمينيسم چرخانده اند، زنان تحت ستم ممکن است حسابی سوء ظن پيدا کنند که بايد يک چيزی در فمينيسم باشد."
[يعنی همان تاثيری که مقامات مقدس ايران در پيشرفت آگاهی زنان ايران در رابطه با نقش مذهب در تبعيض جنسی داشته اند.]

گرير قبل ازهر چيزسراغ کسی ميرود که متن را نوشته - چون البته پاپ شخصا آن را ننوشته- کاردينال 77 ساله جوزف راتزينگر. ? بعضی ها او را پانزرکاردينالPanzerkardinal می خوانند يعنی کاردينالی که مثل تانک زرهی است. او که يک اصولی گرا و قبلا آکادميسين تئولوگ بود، برخلاف پاپ آزاد است هر وقت که لازم بيايد با اندرزهای حقه بازانه به آن چه مقامات سکولار می بافند لباس اخلاقی بپوشاند. وقتی آن همه رسوايی در مورد سوء استفاده جنسی در کليسای کاتوليک بر پا شد مقام معظم پاپ و کاردينال هايش لال بودند، اما حالا در مورد فمينيسم ، راتزينگر زبانش باز شده و مثل ماشين کپی که آگهی تبليغاتی چاپ می کند شروع به تق تق کردن کرده است.

گرير در مورد مضمون نامه پاپ به سندی که کليسا هنگام برگزاری کنفرانس پکن در 1995 منتشر کرده بود رجوع می دهد . اين تکرار همان مضمون است. هدف از اين تلاش ده ساله ارائه يک تفکر جديد از طرف واتيکان نيست، بلکه ارائه همان تفکر قديم در قالب عبارات جديد است.
تا آن جا که به کليسا مربوط است هيچ چيز تغيير نکرده، البته برای زنان، نه برای مردان . شعار همان است که بود: " خدمت کردن حکومت کردن است" . چيزی که تازه است اين است که دم و دستگاه مقام پاپ آگاهانه به فمينيسم برخورد کرده است، احتمالا برای اين که تصور می کند حالا فمينيسم مثل يک مرد پوشالی است، چيزی مثل عراق ، ضعيف شده و ناتوان از عمل تلافی جويانه ، پس می توان ويرانش کرد بی آن که مجازاتی در کار باشد.

اما گرير معتقد است تاثيربيانيه بر کليسا ويرانگر خواهد بود . چون مردم حالا دانا تر و درس آموخته تر از زمانی هستند که راتزينگر و همکارش وجتيلا که اين خط را تنظيم کرده اند پسر بچه بودند. بيشتر کليسا رو ها زنان سالمند هستند. زن های جوان تر چون می دانند پيش گيری از حاملگی گناه است و آن ها می خواهند گناه کار بمانند، پس از رفتن به کليسا خودداری می کنند. بچه های شان هم همين طور.

در ارتباط با ادعای بيانيه که توجه فمينسم به تحت انقياد بودن زن به منظور تشديد تقابل بين زن و مرد است نه همبستگي، گرير رياکاری دستگاه کارگزار پاپ را ياد آوری می کند که از جنبش هم بستگی لهستان حمايت کرد، ولی حاظر نشد از کشيش برزيلی هلدر کامارا که از مبارزه دهقانان بی زمين در برزيل دفاع می کرد حمايت به عمل بياورد، آن هم در کشوری که بزرگ ترين جمعيت کاتوليک را دارد. کشيشان برزيلی که اعتراض توده ای را سازمان دهی ميکردند، خود زير حملات دولت به اندازه کافی آسيب پذير بودند، وقتی وجتيلا عليه اين کشيشان دست به مداخله زد، مردم فهميدند ديگر منابع کليسا در اختيار آن ها نيست. نتيجه دراز مدت اين شد: اعتقاد مسيحی از ميان فقرای برزيل رخت بربست ودر برزيل که 50 سال پيش 99 در صد جمعيت اش کاتوليک بودند، حالا فقط 13 در صد به کليسا می روند. هنوزسه چهارم جمعيت کاتوليک است اما کاتوليسيسم اش ولرم و آبکی است. همين وضعيت است در سراسر آمريکای لاتين . در سطح جهان کاتوليک ها همان قدر از وسايل پيش گيری استفاده می کنند ، همان قدربه سقط جنين دست می زنند و همان قدر طلاق می گيرندکه غير کاتوليک ها . تفاوت در اين است که آن ها می دانند درگناه زندگی می کنند.و به اين علت است که کليسا استفاده از کاندوم را برای آن ها ممنوع کرده است ، هر چند که به ايدز کامل دچار شده باشند.

گريرتوجه خواننده را به رياکاری ديگری جلب می کند: مبادا تصور کنيد جلوگيری از حمايت کشيشان برزيل از دهقانان فقير به اين دليل بود که می خواستند کليسا را از سياست جدا نگه دارند.نه راتزينگر نه وجتيلا وقتی که سياست، ارتدکسی مذهبی را تهديد کند هيچ ترديدی به خود نمی دهند در آن دخالت کنند. شاهد: دخالت جناب راتزينگر در همين انتخابات آينده آمريکا. آقای راتزينگر در ژوئن امسال جزوه ای منتشر نمود تحت عنوان" چه کسانی ميتوانند در مراسم عشای ربانی تبرک شوند. اصول عام". اصول عام آقای راتزينگر، کسانی را که از سقط جنين دفاع کنند مستحق دريافت تبرک در مراسم عشای ربانی نمی داند. هدف جزوه که اصل آن به زبان انگليسی نوشته شد اين است که کشيش های آمريکايی را تحت فشار بگذاردکه به جان کری اجازه ندهند حق تبرک در اين مراسم را داشته باشد وکاتو ليک ها را از رای دادن به کری بترسانند. گرير می گويد اين موضوع جالب تر می شود وقتی که در نظر بگيريم در خود ايتاليا چنين کاری صورت نگرفت. درحالی که در ايتاليا سياست مداران کاتوليک،از اصول ليبرال پيروی می کنند

مقاله گرير با يک پاراگراف خواندنی تمام می شود:
" کسانی که در بيانيه پاپ گرايش به پيوند بين فمينيسم و دستگاه پاپ را می بينند بهتر است بيش از آن که نگران عقل سليم باشند، فکر ی به حال ايمان خود بکنند. اگر چه کاتوليک ها با حرارت استدلال خواهند کرد هيچ موجود بشری نبايد به خاطر موجود بشری ديگر پا به حيات بگذارد، و راتزينگر، اين پتک نفرين، آن ها را راهنمايی خواهد کردکه کلونينگ " شبيه سازی " را تکفير کنند، اما در همان حال با خوشحالی داستان انجيل را می پذيرند که حوا از دنده آدم کلون شد، چون خوب نبود که آدم تنها بماند. اگرچه راتزينگر معتقد است که مرد و زن از انگاره خدا درست شده اند "که اين تصور را به وجود می آورد که خدا بيشتر هرما فروديت ( دو جنسی) است تا فاقد جنسيت"، با وجود اين او بر هترو سسکسواليتی تاکيد خواهد کرد.از نظر او دراين تناقضات اساسی هيچ ابهامی وجود ندارد. مرد = چکش، زن = سندان . زن فقط می تواند در سپهر ی مردانه وجود داشته باشد، کارهايی را انجام بدهد که مردان مقرر کرده اند، و به خاطر اين تبعيت تقدير شوند و پاداش بگيرند.
فمينيست های کاتوليک که به اين نخ آويزان شده اند که دربيانيه پاپ خواسته شده است به کارخانگی مزد پرداخته شود، بايد بخاطر بسپرند که وجتيلا قادر نيست جهانی را به تصور آورد که در آن کار خانگی توسط کسی به جز زن انجام پذيرد. توالت مقام مقدس ايشان را راهبه ها پاک می کنند. "
روشنگرى