صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

بررسی روزنامه نگاری در غربت با تعارفات و تناقضات معمول / زنبورک

بحث روزنامه نگاری در غربت ، موضوع سخنرانی آقایان تاج دولتی وشریفیان بود که روز جمعه در اتاق پنجره برگزار شد. تعداد شرکت کنندگان محدود و شرکت شان در بحث محدودتر.

آقای تاج دولتی با اشاره به برخی موانع و محدودیتها، روزنامه نگاری در غربت را به نقد کشید. تمرکز بر مسائل ایران، اخذ خبر ازمنابع گوناگون و عدم ذکر منابع و به عبارتی رونویسی و تقلب از روی دست دیگر رسانه ها، حجم بالای آگهی ها ،غیرحرفه ای بودن دست اندرکاران، وجود تعداد انبوه انتشارات و توزیع رایگان نشریات منتشره از جمله مشکلات و محدودیت های روزنامه نگاری در غربت عنوان شد.

متاسفانه همانطور که انتظار می رفت عدم توجه کافی به طرح مسائل زنان در زمره مشکلات عنوان نگردید. آقای تاج دولتی بحث منسجم تر و بررسی قابل قبول تری از موضوع ارائه دادند، در حالی که آقای شریفیان با طرفداری بیش از حد از نشریه شهروند که ایشان در آن قلم می زنند، چارچوب بحث را تغییر می دادند. همین موضوع موجب می شد که به جای تکیه بر مشکلات موجود در روزنامه نگاری در غربت، ایشان در موضعی تدافعی به تبلیغ از شهروند بپردازد. بطور مثال ایشان در جواب این انتقاد که چرا نشریه شهروند که تولد 14 سالگی اش هم را جشن گرفته، و بخش زنان هم دارد، در زمینه خبرسازی در زمینه زنان ناموفق است، گفت : " مسائل زنان باید بدست زنان حل شود. و برای همین در شهروند خانم ها پارسی پور و مجاب و نسرین الماسی قلم می زنند." جواب ایشان البته به یک رهنمود سیاسی بیشتر شباهت داشت تا یک بررسی روزنامه نگارانه. سوا ل از ایشان در واقع این بود که چرا شهروند در این زمینه خبرساز نیست. سوال این بود که چرا در یک روزنامه که نرم ها و ضوابط و چارچوب های خود را داراست ، حضور مسائل و مشکلات زنان ایران وجهان کمرنگ و تکراری است؟ این که مسائل زنان باید بدست خودشان حل گردد یکی از تعارفات معمولی است که کلیشه وار طرح می گردد وبه این بهانه شانه از زیر بار مسئولیت خالی می کنند. آقای شریفیان در طول سخنرانی خود بکرات ازضرورت حرفه ای بودن روزنامه نگار ی می گفتند اما هنگام جواب به این سوال مشخص، فعالین زنان را دعوت می کنند که آستین بالا برنند و "کوتاهی" نکنند. این هم یکی دیگر از رهنمودهای رایجی است که هرجا انتقادی در رمینه عدم توجه به مسائل زنان طرح می گردد، تحویل داده می شود. در صورتی که فمینزه کردن خبررسانی ( با مقوله خبررسانی فمینیستی اشتباه نشود) یکی از شاخص های روزنامه نگاری است که برنامه ریزی و توجه و عملی کردن آن در حیطه وظائف سردبیری رسانه است ونه این و آن فعال جنبش زنان. اگر از حرفه ای بودن روزنامه نگاری دفاع می شود باید بدنبال آن در کلی زمینه ها ( از جمله در زمینه زنان) بطور حرفه ای بررسی گردد. این که ستون و بخش ثابتی به چند چهره سرشناس زن داده شود تا مرثبا بنویسند،به معنای فمینزه کردن خبررسانی نیست. فمینیره کردن خبررسانی یعنی اضافه کردن یک فاکتور به اصول خبررسانی. جستجوی نقش یا تاثیر موضوع خبر بر وضعیت و زندگی زنان. بسیاری از رسانه های خارج کشور همین که چند خبر از حمله به زنان و دختران به بهانه بدحجابی را منتشر می کنند، دل خوش می کنند که به مساله زنان توجه کرده اند. در صورتی که چنین نیست. فمینزه کردن خبررسانی بیشتر یک نگرش است . نگرشی که خبرنویس را نسبت به مسائل و موضوعات نامرئی زندگی زنان حساس و هشیار می کند. خبرنویس همواره در ذهنش این سوال باید طرح باشد که این یا آن موضوع تاثیری بر زندگی زنان دارد؟ فرقی ندارد که خبرنویس زن باشد یا مرد. محصول کار مهم است. محصول کار باید دربرگیرنده عناصر و اچزای فوق باشد. دعوت از این یا آن چهره شناخته شده زن برا ی همکاری در یک رسانه، الزاما به معنای توجه آن رسانه به مسائل زنان نیست. بلکه عمدتا منتی است که به سر زنان گذاشته می شود. چنانچه نشریه ای اعتقاد به فمینزه کردن خبررسانی داشته باشد، کادر و امکانات کافی برای تحقق این امر اختصاص می دهد نه این که موضوع را به فعالین جنبش زنان پاس دهد. مگر خبررسانی و تحلیل اوضاع سیاسی ایران و جهان در روزنامه ای مثل شهروند به فعالین سیاسی واگذار شده است که بخش زنان اش را به فعالین زن حواله می کنند؟

شاید بد نباشد برای حسن ختام به نمونه ای اشاره شود: چند سال پیش در هلند پرده از همکاری سفارت جمهوری اسلامی در ربودن فرزندان زنان مطلقه توسط شوهران سابقشان برداشته شد، مطلبی برای رسانه های ایرانی (از جمله شهروند) فرستاده شد و در آن از صدور قوانین اسلامی ایران صحبت شد، اما هیچیک آن را منتشر نکردند. شاید به دلیل اشاره به نقش سفارت جمهوری اسلامی ، مساله "سیاسی" ارزیابی شده و از درج آن خودداری کردند. آنهم بدون ارائه توضیح. همان مطلب البته در روزنامه های حرفه ای و سراسری هلند بعنوان خبر اول منتشر شد.

واقعیت این است که روزنامه نگاری در خارج کشور فاقد عنصر جسارت است و در بسیاری از موارد از در افتادن با حکومتی که در فرسنگها دورتر حکومت می کنند، فرار می کند. در صورتی که بسیاری ار روزنامه نگاران اروپا و آمریکا با انتشار اخبار و گزارشات دست اول ، با کابینه ها . مقامات دولتی در می افتند . حتی در مواردی منجر به سقوط این یا آن کابینه می شوند. اما این امر اگر در رسانه فارسی زبان صورت بگیرد، فورا مهر "سیاسی" می خورد و از خط تولید خبر حذف می شود. این یکی از مشکلات روزنامه نگاری در غربت است که متاسفانه در بحث 2 سخنران غایب بود.

به هر رو ابنوه موضوعات و سوالات موجود از یک طرف ، و تعارفات و تناقضات رایج در بررسی ها از طرف دیگر، فعلا مانع از دسترسی به جمعبندی های اساسی در این زمینه است.

سايت من و پل تاک


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster