دوم اوت امسال کار علني گروه تدارک فوروم اجتماعي ايران وارد دومين سال فعاليت خود خواهد گرديد. سالي مملو از فراز و نشيب هاي متعدد. سالي که جهاني سازي نوليبرالي هار تر از هر زمان ديگر زندگي را بر شهروندان جهان مشکل تر و طاقت فرساتر نموده و مي نمايد. سالي که اتحاديه اروپا با تغيير ساختار کار و نقشه انهدام خدمات اجتماعي کابوسي وحشتناک را براي مردم اروپا به واقعيت تبديل نموده است. سالي که آمريکا و متحدين اروپائي اش هزاران نفر از مردم بي دفاع خاورميانه و بخصوص مردم عراق را از خانه و کاشانه شان بيرون رانده و شهر ها را با خاک يکسان و قبرستانها را آباد ساخت. سالي که حق تعيين سرنوشت مردم فلسطين بدست خويش بيشتر از گذشته از جانب دولت اسرائيل پايمال گرديد. سالي که جنبش اجتماعي ايران : جنبش دانشجوئي ، زنان و کارگران ايران تحت فشار و خفقان رژيم جمهوري اسلامي مقاومت ها نمود. سالي که جنبش هاي اجتماعي جهان بيشتر از هر زمان ديگر به خيابانهاي جهان گسيل شده و با فرياد صلح طلبي و مخالفت با جهاني سازي نوليبرالي و مخالفت با ميليتاريسم ، همبستگي بين المللي ميان شمال و جنوب جهان را براي جستجو ي بديل هاي جايگزين جهاني سازي و ساختن جهاني ديگر مستحکم تر ساختند. سالي که در اقصا نقاط جهان فوروم هاي اجتماعي محلي و منطقه اي و کشوري با افکار و انديشه هاي متفاوت و گوناگون در جهت مبارزه اي واحد و با اعتقاد به منشور اولين فوروم اجتماعي جهان يعني منشور پورتوالگره برزيل گرد آمده و اعلام موجوديت نمودند و چون سيلي عظيم نويد جهاني ديگر را در دل محرومان جهان زنده نمودند و بالاخره سالي که بخشي از شهروندان جهان به اين درک رسيدند که تنها با اتکا به يک جنبش قوي و قدرتمند بين المللي ميتوان در مقابل بربريت سازمان تجارت جهاني ، صندوق بين المللي پول و بانک جهاني ايستادگي نمود و از انهدام زندگي شرافتمندانه بشريت از پايمال نمودن حقوق کودکان و استثمار زنان و جنگ و ويراني و ........ جلوگيري کرد.

سالي که دومين فوروم اجتماعي اروپا در پاريس و اولين فوروم اجتماعي جهان در بمبئي نقطه عطف به هم رسيدن جنبش هاي اجتماعي اروپا و جهان را به نمايش گذارد. سالي که ثابت نمود جهاني ديگر ضروري و ممکن است.

درست در اين سال اولين جلسه گروه تدارک فوروم اجتماعي ايران در دوم اوت 2003 در شهر پاريس با شرکت علاقمندان تشکيل گرديد و از آن تاريخ به بعد گروه تدارک بطوري رسمي و علني با همراهي علاقمندان تازه نفس فعاليت شبانه روزي خود را آغاز نمود. به جرئت ميتوان گفت کار حرفه اي را که گروه تدارک بعهده گرفت با توجه به سختي ها و کمبود ها و عدم توجه و استقبال سازمانهاي سياسي ايراني در خارج از کشور اما بسيار درخشان و پيگير پيش رفت کاري که مستلزم فعاليت شبانه روزي اعضاي گروه تدارک بود در واقع هم حجم کار انجام شده رهي چندين ساله را تنها در يکسال بنمايش گذارد. مطمئنا در اين راه سخت اشکالات و انتقادات بيشماري وجود داشت که اتفاقا با درس گيري از اين اشتباهات و انتقادات کار ما در آينده پالايش خواهد پذيرفت. اولين انتقاد به گروه تدارک عدم بررسي و توجه بيشتر در به چالش کشيدن سازمانهاي سياسي ايران در جهت اهميت تشکيل فوروم اجتماعي ايران بود. امري که به ما کمک مي نمود با نيروئي بيشتر و تمرکز بيشتر به وظايف خود عمل نموده و از جانب ديگر با تنوع نظري هر چه بيشتر شرايط پيوند با جنبش اجتماعي ايران را مهيا سازيم. از سوي ديگر هم يک سر ديگر اين انتقاد متوجه تمامي سازمانهاي سياسي است که به انواع مختلف در مسير راه ما سنگ اندازي نموده و با بي توجه اي به اين سيل عظيم بين المللي و با بي توجه اي به سياست هاي نوليبرالي در جهان و ايران ، بي علاقه به درياي پهناوري که جنبش هاي اجتماعي متحد جنبش اجتماعي ايران مهيا نموده بودند تنها در حوض خانه خود به دست و پا زدني تکراري پرداختند در حالي که جنبش بديل جهاني سازي در ايران با توجه به شواهد موجود چون هميشه صدها قدم جلوتر از نيروهاي سياسي خارج از کشور که طبيعتا به لحاظ دسترسي بيشتر به کتوب و ادبيات و جنبش هاي بين المللي ، در اين زمينه ميبايست فعال تر باشند، قدم برداشتند. براي اثبات اين ادعا ميتوان به صدها مقاله و دهها سخنراني در نشريات و تجمع هاي روشنفکري ايران توجه نمود. حتي سازمانهائي هم که اعضايشان به نحوي در گروه تدارک عضو بوده و يا شعار تشکيل فوروم اجتماعي ايران نتيجه کنفرانس هايشان بود به نحوي از همکاري با گروه تدارک خود داري نموده و با درک غلط از فوروم ها و ترکيب اعضا و نظرات در فوروم ها بار ديگر ثابت نمودند که دگماتيسم و تنگ نظري هنوز از ميان ما رخت بر نبسته است.

اما دومين انتقاد به گروه تدارک فوروم اجتماعي ايران عدم توجه کافي به تمامي تجمع ها و انجمن هاي دمکراتيک سياسي و فرهنگي ايراني موجود در اروپا و جهان بود. زيرا که به اعتقاد ما از پيوستن و اتحاد تمامي اين انجمن ها و نهاد هاي دمکراتيک است که گروه تدارک به واقع قوي خواهد شد و پلي براي ارتباط با جنبش اجتماعي ايران خواهد زد. متاسفانه نيروي محدود گروه تدارک با توجه به پيوستن انسانهاي با تجربه و فعال و انديشمند سياسي و اجتماعي به آن اما به لحاظ کمي قادر نبود فعالانه هم به کار ترجمه آثار بديل جهاني سازي نوليبرالي پرداخته و هم در جلسات و نشست هاي بيشمار فوروم هاي منطقه اي و اروپائي و جهاني شرکت نمايد و هم در جهت فعال کردن اين نهاد ها و انجمن هاي ايراني آنچنان که بايد ساعي باشد. آن بخش که پل زدن گروه تدارک با جنبش بين المللي بود بخوبي و با موفقيت انجام پذيرفت به نحوي که از جانب فوروم هاي اروپائي و بين المللي کار گروه تدارک به رسميت شناخته شد. حجم کار ترجماني گروه هم با نگاهي به سايت فوروم اجتماعي ايران بيانگر کاريست شبانه روزي. اما يکسوي ديگر کار يعني جلب بيشترين نهاد هاي ايراني ناموفق باقي ماند. بايد توجه نمود يکي از مهمترين سد هاي پيش روي گروه تدارک بنيه مالي تقريبا صفر براي مسافرت ها و جلسات به اقصا نقاط اروپا بود و به جرئت ميتوان گفت که اعضاي گروه تدارک بدون هيچگونه پشتيباني مالي تنها با تکيه بر امکانات شخصي خود فعاليت ها را به پيش برد. تنها با مروري کوتاه بر سايت فوروم اجتماعي ايران گروه تدارک و مرور گزارش ها و اطلاعيه هاي متفاوت ميتوان به حجم فعاليت هاي انجام شده پي برد. با تمام اين احوال کار ما به هيچ وجه بي نقص و خارج از اشکال و انتقاد نبوده و نخواهد بود و مطمئنيم که تنها با گسترش هر چه بيشتر و تنوع نظري هرچه بيشتر قادر خواهيم بود به نقصان اين انتقادات و اشتباهات ياري رسانيم .

وضعيت شکل گيري فوروم اجتماعي ايران در ايران به لحاظ خفقان و وجود رژيم جمهوري اسلامي در ايران بسيار دشوار بوده و موقعيت استثنائي را نسبت به ساير فوروم هاي ديگر خواهد داشت به اين لحاظ کار گروه تدارک در خارج از کشور از اهميت بسزائي در رساندن صداي جنبش اجتماعي ايران و بردن مسائل آن به پلنوم ها و کنفرانس هاي بين المللي ، برخوردار است. جنبش اجتماعي ايران نياز به اين همبستگي بين المللي داشته و بدون اين همبستگي نخواهد توانست در مبارزات ضد ديکتاتوري و ضد مليتاريستي و ضد جهاني سازي بخوبي موفقيت کسب نمايد. لذا پيوستن هر چه بيشتر انسانهاي آزاده و مبارز به گروه تدارک فوروم اجتماعي ايران ، صرف نظر از طرز تفکر و بينش هاي متفاوت با محور قرار دادن بندهاي منشور فوروم جهاني و خصلت ضد ديکتاتوري مبارزه عليه کليت رژيم جمهوري اسلامي ايران ، تنها ضامن قدرت و پيگيري و گسترش ما براي کمک به شکل گيري فوروم اجتماعي ايران از يکسو و شکل گيري بديلي مناسب براي مبارزه با سياست هاي جهاني سازي نوليبرالي در ايران و جهان خواهد بود.

جهاني ديگر ضروري و ممکن است
ناهيد جعفرپور، عضو گروه تدارک فوروم اجتماعي ايران