صفحه نخست

 شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی

گزارشي از پانزدهمين كنفرانس بنياد پژوهش هاي زنان ايران / مهشيد راستي

برنامه با پيام كميته محلي برگزار كننده شروع شد. اين پيام توسط ميهن روستا خوانده شد و با آواز زيباي دريا دادور ادامه يافت.

اولين سخنران برنامه كريستينا تورمر-رور، پروفسور و استاد دانشگاه علوم تربيتي برلين و بنيان گذار كانون تحقيقات علوم اجتماعي و تجربي براي زنان و مركز حمايت از زنان آسيب ديده در برلين بود. او در سخنراني خود تحت عنوان "جنبش زنان در آلمان – حركت يا ركود"، مواضع خود را در رابطه با تفكر همگرايي در جنبش زنان مطرح كرد. او ضمن صحبت هايش به اين عقيده كه همواره زنان را بي گناه و قرباني قلمداد مي كنند اعتراض كرد و گفت در جامعه مردسالار براي زنان دوري از قدرت به معناي دوري از گناه محسوب مي شود و بي قدرتي زنان به معناي بي گناهي ايشان است. حال آنكه زنان در سلطه نهادينه شده مردسالاري شركت دارند و ابزاري براي به پيش بردن و عملكرد اين نظام فراهم مي سازند، به عنوان مثال پرستش مردان از طرف زنان بورژوامنش، وابستگي زنان، و پيمان زن سفيد با مرد سفيد به جاي زن سفيد با زن سياه. زنان در جايگاه آن ديگري در مقابل مرد سالاري قرار ندارند بلكه جزو ضروري آن محسوب مي شوند. او تز خود را به عنوان شريك جرم بودم زنان نه در جهت مقصر جلوه دادن ايشان بلكه در جهت كوششي جهت توضيح عملكرد فرهنگ مردسالار معرفي كرد. اين تز قصد آن دارد كه نظرها را متوجه مسوليت زنان كند.

سخنران بعدي نازيك احمد بود. او كه يكي از اعضاي دفتر سياسي حزب كمونيست كارگري عراق است در سخنراني خود تحت عنوان "وضعيت زنان در عراق امروز" ، به خشونت محسوس در عراق و وضعيت فلاكت بار زن عراقي اشاره كرد و خواستار خروج هر چه سريعتر آمريكا از عراق شد. او در ضمن اشاره كرد كه دولت كنوني هيچگونه مشروعيتي ندارد و منتخب مردم نيست و انتخابات مردمي بايد تحت نظارت يك نيروي بين المللي بي طرف صورت بگيرد.

بعد از تنفس كوتاهي، برنامه با معرفي هنرمندان نقاشي كه كارهاي خود را به نمايش گذاشته بودند ادامه يافت. در اين برنامه مينو الدين، شهلا آقاپور، ژاله پورهنگ و پرستو فروهر معرفي شدند.

در ادامه مراسم قدرداني از زن برگزيده سال انجام شد. در اين برنامه دكتر هما ناطق، مورخ و استاد دانشگاه، توسط چند تن از همكاران و شاگردان و همراهانش معرفي شد.

در همين قسمت خانم شهين نوايي به نقش او به عنوان يكي از بنيان گذاران تشكل مستقل زنان در سال 57 با نام "اتحاد ملي زنان" اشاره كرد. دكتر هما ناطق هنگام تشويق و ابراز احساسات شركت كنندگان در كنفرانس به روي صحنه آمد و با خواندن ابياتي از مهستي گنجوي و امه هاني از حضار تشكر كرد. او اشاره كرد كه مشكل زن فرنگي با ايراني قابل مقايسه نيست. مشكل او با يك ماده قانون حل مي شود حال آنكه سرگذشت زن ايراني با سوره قرآن رقم مي خورد.

برنامه با رقص زيباي ماندانا علوي ادامه يافت و با نمايش دو فيلم پايان يافت.

فيلم اول ، "بازگشت"، به كارگرداني آرمان نجم در رابطه با دستگيري و مرگ زيبا كاظمي بود كه متاسفانه به دليل آلماني بودن گفتار و عدم وجود مترجم و يا زيرنويس قابل استفاده عموم نبود.

دومين فيلم ، "زهره و منوچهر" به كارگرداني خانم ميترا فراهاني هنرمند مقيم فرانسه بود كه در رابطه با مسائل جنسي و بكارت در ايران تهيه شده بود. اين فيلم مورد توجه خاصي قرار گرفت. يكي از زنان مصاحبه شونده گفت مساله بكارت و نجابت به اين معني است كه يك دختر مي تواند با اتكا به آن چيزي را به دست آورد كه زن فرنگي بابت آن بايد 20 سال رنج ببرد (امنيت و تامين اقتصادي از طريق ازدواج.)

كنفرانس بنياد پژوهش در روز دوم با پيام گلناز امين شروع به كار كرد. او در سخنان خود به معرفي كوتاهي درباره تاريخ مدرنيته در ايران و فعاليت هاي زنان در اين راستا پرداخت و از قرة العين به عنوان چهره شاخص زن ايراني در جنبش مدرنيته نام برد. او سپس به جنبش بابي به عنوان جنبشي كه ميتوان در آن خصوصيات حركت مدرنيته در ايران را ديد اشاره كرد.

وي در ادامه صحبت هايش به دوره هاي مختلف تاريخي و خصوصيات حركت هاي زنان پرداخت. او در انتها به اهميت دموكراسي و پلوراليسم در جنبش زنان اشاره نمود و جدايي دين از دولت را به عنوان يكي از اركان اساسي هرگونه حركت دموكراتيك برشمرد.

او اضافه كرد كه آگاهي زنورانه پايه هرگونه مبارزه بر عليه نظام زن ستيزي است. او گفت كه جنگ تنها آوارگي به وجود نمي آورد بلكه موجب بروز بدترين خصوصيات در انسانها مي شود. بايد با جنگ مخالف بود و زنان هميشه جلوداران صف مخالفت با خشونت و جنگ بوده اند. او سخنان خود را با پيام زنان مبني بر عمل جهاني با نگرش محلي خاتمه داد.


فروغ نيري تميمي، هلند :"نقش جنسيت در روند مدرنيته در ايران "

تميمي در صحبت هاي خود به روند مدرنيته و نقش زنان در اين مورد پرداخت. او ضمن اشاره به دوران رضاشاهي گفت در تمامي اين دورانها دولت خود را تنها مرجع براي رسيدن به مدرنيته مي داند ودر اصلاحات دوران رضاشاه وي براي اولين بار در ايران خود را موظف به بوجود آوردن امكانات رفاهي مي داند. اما اقدامات رضا شاه در مورد بهبود وضعيت زنان در رابطه با پدرسالاري عمومي به وقوع پيوست حال آنكه در رابطه با پدر سالاري خصوصي ، حق طلاق و حضانت و... موفقيتي نداشت.

با رشد نيو اسلاميزم در آثار شريعتي طرح جديدي از زن ارايه داده مي شود. چهره زن مبارز انقلابي و زنان صدر اسلام مدرن و جديد ارائه داده مي شوند تا به اين وسيله زن مسلمان از "زن غربي " فاصله بگيرد. بعد از انقلاب به سرعت تمامي قوانين مربوط به حمايت خانواده و زنان لغو مي شود. اجراي سياست هاي خشن دختران و زنان را به مقابله با اين سياست ها كشانده است و افزايش ميزان خودكشي فرار زنان و افزايش فحشا باعث مطرح شدن مسائل زنان شده است. از طرف ديگر رو آوردن زنان به آموزش موجب مشاركت زنان در روابط اجتماعي شده است.

او در خاتمه سخنانش به جنبش زنان در ايران اشاره كرد و گفت كه اين جنبش فاقد رهبري است و رابطه افقي موجود در اركان آن موجبات رشد آن را فراهم آورده است.


ژانت باور، آمريكا :"فمينيسم لهجه دار شده"، سوء برداشت وبدفهمي تئوري هاي فمينيستي

تم اصلي سخنراني باور درباره امكان به وجود آوردن فمينيسم فرا مدرن و فرا ملي بود. او در سخنان خود به پيچيدگي ها و تناقضات مدرنيته براي زنان پرداخت و مورد ايران و وضعيت زنان ايران و جنبش زنان را براي به تصوير كشيدن اين پيچيدگي ها به كار گرفت.
باور در سخنراني خود به كارهاي بسياري از فمينيست هاي ايراني از جمله هايده مغيثي ، هاله افشار، و... اشاره كرد . او از موضع پست مدرنيستي به نقد اروپا محوري و مدرنيته اروپايي پرداخت و ادعا نمود كه مدرنيته براي توضيح جنبش فمينيستي كنوني و گوناگوني اين جنبش ها كافي نيست و لزوم عبور به جنبشي فرامدرن trans-modern وجود دارد كه بايد در آن ديالوگ فعال مابين فمينيست هاي اروپايي و فمينيست هاي جهان سوم جاري شود. باور در اشاره به بحث هاي مغيثي به مقوله نسبيت فرهنگي پرداخت و سعي داشت كه تعريفي متفاوت از اين مقوله ارائه دهد.

در بخشي ديگر، باور به وضعيت زنان ايراني در تبعيد و فعاليت هاي آنان براي ايجاد تشكل هاي مستقل زنان پرداخت و معتقد بود كه نمي توان تنها از يك نوع فمينيسم در اين فعاليت ها نام برد. بلكه بايد از اصطلاح فمينيسم لهجه دار استفاده كرد. باور در بخش نهايي صحبتش به آينده فعاليت هاي بنياد پژوهش هاي زنان ايران پرداخت و اعتقاد داشت كه بايد در آينده ديالوگ گسترده اي مابين فمينيست هاي ايراني و فمينيست هاي غربي صورت گيرد، چرا كه فمينيسم زنان ايران ميتواند به غني كردن بحث هاي فمينيسم در غرب ياري رساند.


روياطلوعي، ايران : مدرنيته و زن ايراني همراه با نگرشي بر موقعيت زنان كرد

رويا طلوعي كه از سخنراناني بودند كه از ايران در اين سمينار حضور داشتند به جامعه ايراني و معضل مدرنيته در آن پرداخت. او گفت كه جامعه ايران در عين حال كه سنتي نيست اما مدرن هم نشده و توازن مدرنيسم در آن رعايت نشده است. آنچه مدرنيسم در ايران نام گرفته در سطح است و نه در عمق، استبداد مردانه حتي از صنايع مدرن براي استحكام قدرت خود استفاده كرده اند، حال آنكه آنچه مد نظر زنان است تحول در عمق است. و زن ايراني مايل نيست به عنوان ابزار مورد استفاده قرار بگيرد.

او ضمن اشاره به سيستم آموزشي در ايران و جداسازي زن و مرد در تمامي مراحل زندگي گفت كه عملا درجامعه ايراني و در ميان دختران وحشت از جنس مرد ترويج مي شود، حال آنكه برداشته شدن مانع وحشت از جنس مذكر از سر راه زن موجب پيشرفت او در فعاليت هاي اجتماعي اش خواهد بود. او افزود كه ممنوعيت عشق در جامعه موجب شده است كه زن و مرد هردو به ابزار تبديل شده اند.

او ضمن سخنان خود توجه حضار را به وضعيت خاص كردستان جلب كرد. طلوعي گفت كه قوم كرد به محض اعتراض با برچسب تجزيه طلبي به كنار رانده مي شوند حال آنكه زن كرد مثل ديگر زنان ايراني تحت فشار است و ستمي مضاعف از بابت قوميت خود را نيز تحمل مي كند.

او از خودسوزي زنان كرد و آمارهاي خودكشي و زن كشي در كردستان صحبت كرد و گفت كه استانهاي كردنشين از نظر خود سوزي زنان مقامهاي اول تا سوم را دارا مي باشند. او همچنين از كاركودكان در مناطق كردنشين سخن گفت، از اعزام دختران نوجوان به كوره هاي آجرپزي قزوين در ازاي دستمزدي ناچيز و از اينكه اكثر اين دختران جوان به غير از كار فرساينده تحت آزارهاي جنسي نيز قرار مي گيرند.

او گفت كه زن كرد صلح طلب و حق طلب است و جنبش ملي و جنبش فمينيستي در كنار هم و به موازات هم در جهت رسيدن به حقوق انساني به پيش مي روند.


سوسن رخش، نروژ: زنان و جنبش زنان متاثر از نزاع بين مدرنيسم و مذهب

رخش در سخنان خود به مقايسه كشورهاي مصر و ايران و مدرنيته در اين كشورها پرداخت. او گفت كه خاور ميانه تا قرن 19 ساختار سنتي خود را با تاثير مذهب به خصوص اسلام حفظ مي كند. در قرن نوزده نياز به كشورهاي غربي موجب مي شود كه در كشور مصر كلونياليسم (استعمار) مستقيم و در ايران كلونياليسم غير مستقيم موجبات مدرنيسم تحميلي را در جامعه به وجود آورد. اين تحميل موجب مقاومت هاي محلي شده و از طرف نيروهاي مقاومت مدرنيسم به غرب زدگي معني ميشود.

او ضمن سخنانش به تاريخ و فرهنگ و چند قومي بودن ايران اشاره كرد و گفت كه اين همه موجبات به وجود آمدن شرايط خاصي را در ايران فراهم كرده است. ريشه هاي سنت و مذهب در ايران مدرنيته را به حالت معلق در آورده است. او ضمن اشاره به تاثير مدرنيته بر جنبش زنان در غرب گفت كه در خاورميانه نيز رشد جنبش زنان با رشد اجتماعي همراه است و شاخص آن اين است كه جنبش زنان ، در ميان طبقات بالاي جامعه پا گرفته است و تنها زنان طبقات بالا هستند كه ميتوانند از فوايد مدرنيسم استفاده كنند. در زمان انقلاب اما لايه هاي پاييني اجتماع بودند كه در جنبش شركت مي كردند، دخترها و زن ها فرصت اين را پيدا مي كنند كه با محدوديتي از خانه ها بيرون بيايند. اما از ابتداي انقلاب حتي راه بر زنان مذهبي نيز بسته شد و تنها زمينه محدودي براي فعاليت ايشان فراهم آمد.

او گفت فمينيسم در ايران كلمه شومي است و بسياري از زنان كه در جنبش زنان فعاليت مي كنند معتقدند كه با فمينيست ناميدن خود، موجبات بايكوت خود را فراهم مي كنند.
او افزود كه جنبش زنان در خاورميانه به عنوان الگو مطرح است و اين جنبش خواه ناخواه به سوي سكولاريسم در حركت است.

پايان برنامه

برنامه روز دوم با برنامه هنري خاتمه يافت. در قسمت اول اين برنامه اركستر سازهاي بادي زنان برلن به رهبري آستريت گراف قطعه هايي را نواخت، پس از آن گروه رقص نمايشي با ايده و كارگرداني ميترا زاهدي از آلمان نمايشي را با استفاده از اشعار فروغ به روي صحنه آورد. سپس گره موسيقي فتنه، كه گروهي متشكل از زنان ايراني و آلماني است نمايشي موزيكال از سرنوشت زن روشنفكر و مهاجر ايراني به صحنه آورد. اشعار اين نمايش را پروانه حميدي سروده بود كه خود نيز در نقش قصه گو آن را اجرا مي كرد. گلرخ جهانگيري خواننده گروه بود و سعيده سعادت نوازندگي تار و دف را به عهده داشت.

سپس شاهرخ مشكين قلم (وب سايت) با دو رقص سالن را در شعف فرو برد. نقطه پايان برنامه هنري شنبه صداي فوق العاده زيباي دريا دادور (وب سايت) بود كه حضار را به اشك و شادي مهمان كرد.

برنامه روز سوم كنفرانس

نسترن موسوي، ايران: "بازتاب مناسبات جنسيتي در ادبيات داستاني، پيش و پس از انقلاب بهمن"

موسوي به گسست از سنت هاي پيشامدرن جامعه ايران پرداخت و تصويري از مناسبات جنسيتي ارائه كرد. او در صحبتهاي خود با تاكيد بر موانع بازتاب مناسبات برابرطلبانه، عواملي را كه به نوشته ها و آثار منتشرشده در دوره هاي مختلف ادبيات داستاني ايران اعتبار اجتماعي و فرهنگي بخشيده است تشريح كرد. توضيح سخنران در سه مورد ناسيوناليسم، اسلام و چپ در تعريف مناسبات جنسي و كنترل و تاثيري كه اين سه بر جنبه هاي منفي و مثبت مدرنيته يا ضديت با آن داشته اند حائز اهميت بود. از جمله اين تاثير در دگرگون شدن الگوي زن در داستانها و فراتر رفتن و فاصله گيري آن از الگوهاي قديمي زن اثيري و زن لكاته در آثار چند نسل اخير نويسندگان تازه كار به چشم مي خورد.

موسوي ضمن سخنان خود نگاهي به دورانهاي مختلف داستان نويسي در ايران داشتند . ايشان گفتند كه در دوران انقلاب خواست برابري جنسي به كلي مردود شناخته ميشود و در اين دوران نقش زنان به صورت دلبران آشپزخانه اي مختصر مي گردد. در همين دوران بود كه كتاب "طوبا و معناي شب" پارسي پور نمايي دگرگونه از زن ارائه مي دهد.

او به ادبيات امروز پرداخت و گفت كه در ادبيات كنوني زنان بيشتر به شرح زندگي خود مي پردازند ولي هيچ اميدي به آينده در آن نيست. ضمن اينكه نقش معمول بر عهده زن شهرنشين است و از زن روستا و شهرستان در داستانها خبري نيست. او ادبيات داستاني را فضايي براي زنده ماندن توصيف كرد و گفت كه ما رويا را در مقابل سرنوشت خود مي گذاريم. نسترن موسوي طبق تعريفي از رمان گفت كه رمان خوب مي بايد با پيش داوري هاي خواننده مقابله كند و عادت هاي ذهني او را مورد تغيير قرار دهد.


شهلا شفيق، فرانسه: زنان، فرديت و تحول مدرن؛ فروغ فرخزاد شادي و رنج جستجوي خود

شهلا شفيق به فروغ و زندگي او پرداخت. به گفته او بين فروغ و كارش هيچ واسطه اي نيست. زندگي شخصي او و كارش در ربط بدون فاصله با هم قرار دارند. مراحل مختلف زندگي فروغ در شعرش منعكس شده است و نام كتابهايش هم اين مراحل را تداعي مي كند. كار فروغ شكستن عادت ها و سرپيچي از سنت هاست. او خطر انتخاب كردن را مي پذيرد و بهاي انتخابش را مي پردازد. مقولات مرد جلاد و زن قرباني را پشت سر مي گذارد تا تجلاي آزادي و استقلال را تجربه كند.

شفيق به بررسي ها و نقد هاي مردانه اي كه تا كنون از شعر و زندگي فروغ شده است اشاره كرد و گفت اكثر اين بررسي ها سير تكاملي فروغ را از تن به جان و هوس به انديشه تصوير مي كنند حال آنكه در شعر فروغ شعر و شعور و ميل و هوس و هنر ابدا از هم جدا نيست. او عشق را گناه نمي داند و با عشق ورزي از زندگي كام مي گيرد. فروغ در شعرش با طبيعت رابطه دارد و از طريق جسماني به عشق ورزي با طبيعت مي پردازد، با مهتاب عشق مي ورزد، خورشيد را ميبوسد و با چشمه رابطه دارد. فروغ در شعرش مالك جسمش است و اين همه در جامعه و فرهنگي است كه تن مايه فساد شمرده مي شود. براي فروغ وصل با معشوق ضامن استمرار رابطه او با هستي است.

سعي شهلا شفيق در اين بود كه به وسيله اين مقاله نشان دهد كه براي فروغ آزاد شدن و بندگي با هم در تعارضند و فروغ با خدا و يا هر انديشه اي كه مطلق بودن را تبليغ مي كند درشعرش در تضاد قرار مي گيرد. فروغ تصويري از آزادي زن را در ذهن تداعي مي كند. تصويري كه با تصوير زن مدرن امروز در جستجوي خود مطابقت مي كند.

ميزگرد نسل دوم

در اين ميزگرد مهرنوش تركاشوند، آزاده ضميري راد، آتوسا ضيايي، و شفق لقايي از آلمان و رها ناصري و نارين كاشاني از ايران و افرا افشاري پور از آمريكا شركت داشتند.

شركت كنندگان اين برنامه كه از آلمان بودند عمدتا به بيان تجربيات شخصي خود از سفرهايشان به ايران و برخوردهايي كه در آنجا ديده بودند و تفاوت فرهنگي گفتند. آزاده به مسله ممنوعيت حجاب در مدارس آلمان پرداخت و رها در مورد سركوب دختران از سنين كودكي در ايران و اجبار آنان به ناپيدا بودن پرداخت. نارين كاشاني در مورد روابط جنسي زنان قبل و بعد از ازدواج و كدر بودن افق ديد زنان نسبت به آينده صحبت كرد.

بخش اختتاميه برنامه به جمع بندي مختص شد كه متاسفانه وقت كافي براي يك جمع بندي خوب موجود نبود. دوستان كميته محلي برگزاركننده انتقاداتي مطرح كردند كه از جمله آن انتقاد يكي از دوستان نسل دوم در مورد كم بودن وقت برنامه ايشان و در قرار دادن اين بخش در قسمت آخرين بود كه عمدتا با خستگي حضار توام بود . او اين امر را در نتيجه جدي گرفته نشدن جوانان ارزيابي كرد. تعيين محل و موضوع كنفرانس سال آينده نيزبه علت كمبود وقت به بعد موكول شد.

برنامه پانزدهمين كنفرانس بنياد پژوهش هاي زنان ايراني با جشن به كار خود خاتمه داد.


2004© All rights reserved for SHABAKEH.ORG Webmaster